الا تنفروا يعذبکم عذاباً اليما و يستبدل قوما غيرکم و لا تضره شيئا و الله علي کل شيقدير. (توبه/39) بدانيد که اگر در راه دين خدا براي جهاد بيرون نشويد خدا شما را به عذابي دردناک دچار خواهد کرد و قومي ديگر براي جهاد به جاي شما بر ميگمارد و شما به خدا زياني نرسانيده و خدا بر هر چيز تواناست. با درود بيپايان بر منجي عالم بشريت حضرت مهدي (ارواحنا له الفدا) و نايب بر حق مهدي -عجلاللهتعاليفرجه- ، رهبر عظيم الشأن و صلوات و رحمت الهي بر شهيدان هميشه زنده انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي که در نبرد با کفر جهاني و مزدوران بعثي در راه اعتلاء پرچم توحيد درخون خود غلطيدند و به لقاءالله پيوستند و سلام حقير بر دليرمردان عاشق، رزمندگان سنگرنشين، شيران روز، زاهدان شب و پيکارگران شهادتطلب جبهههاي جهاد فيسبيل الله که امر امام، يعني فرمان خدا را لبيک گفتند و برتري سلاح ايمان را بر تکنيک شرق و غرب به اثبات رسانيدهاند. هان اي مسلمانان به پا خيزيد! اي عاشقان اباعبدالله الحسين -عليهالسلام- به پا خيزيد! چراسکوت کردهايد؟ مگر نميبينيد که چطور خون عزيزانتان را بر زمين ميريزند؟ مگرنميبينيد پيکر فرزندانتان را که بر روي دستها تشيع ميشود؟ مگر نميشنويد نداي پيرجماران را؟ مگر نميدانيد که ضريح اباعبدالله الحسين -عليهالسلام- را گرد و غبار گرفته؟ مگر نميدانيد که حرم آقا زائر ندارد؟ کجا رفت شهامتتان؟ کجاييد اي عاشقاني که يک عمر به عشق حسين به سر و سينه زديد؟ اينک حسين -عليهالسلام- عاشقانش را ميطلبد. من سخنم با کساني است که خود را مسلمان ناميدهاند؛ خود را عاشق حسين -عليهالسلام- مينامند، اما دلشان را با لذات دنيا گرم ميکنند و به دنيا چسبيدهاند. مگر شماها از دنيا چه ميخواهيد؟ آيا مرگ را فراموش کردهايد؟ بيانديشيد اين مدت عمر را چطور گذراندهايد؟ مگر چقدر به پايان عمرتان باقي مانده است؟ آيا براي مرگآمادهايد؟ وقت آن است که راهتان را انتخاب کنيد که اگر مسلمان هستيد در مقابل کفر بايستيد که در تاريخ، هميشه اين دو صف در برابر هم ايستادهاند و خواهند ايستاد. صف هابيل در برابر قابيل؛ صف ابراهيم در برابر نمرود؛ صف موسي در برابر فرعون؛ صف محمد -صلياللهعليهوآله- در برابر مشرکين و سرانجام امروز انقلاب اسلامي در برابر استکبار جهاني. اين حقير سيد جواد محسني چون خود را مسلمان ناميدهام و صف اسلام را در مقابل کفر ديدم و چون نداي «هل من ناصر ينصرني» حسين زمان را شنيدم لبيک گفتم و فرمانش را اطاعت کرده و به جبهه جنگ رفتم تا دينم را پاسداري کنم و نگذارم دشمن بيدين بر خاک پاک سرزمين مقدسمان که سرخي خون عزيزان آن را رنگين کرده، قدم نهد. من در هر وقت که مصيبت حسين و اهل بيت -عليهمالسلام- را ميخواندم و ميشنيدم به خود ميگفتم که اي کاش آن زمان بودم و به ياريشان ميشتافتم و دين اسلام را پاسداري ميکردم و اينک شنيدم فرمان حسين زمان را که فرمود: امروز تمام اسلام در مقابل کفر قرارگرفته و... رفتن به جبهه... واجب کفايي اعلام کرده؛ فرمانش را لبيک گفتم و خود را درصف رزمندگان اسلام قرار دادم و چه قدر لذت دارد بودن در کنار اين عاشقان و چه قدر درجة متعالي دارد در نزد پروردگار، جهاد در راهش. پيامبر -صلياللهعليهوآله- ميفرمايند: کل حسنات بنيآدم تحصها الملائکه، الا حسنات المجاهدين فانهم يعجزون علي علم ثوابها تمامي حسنات بني آدم را ملائکه حساب ميکنند مگر حسنات مجاهدان در راه خدا را، به درستي که آنها از دانستن ثواب حسنات مجاهدان عاجز و ناتوان هستند. اي امت حزب الله و هميشه در صحنه! از شما ميخواهم و شما را به خون شهداي راه حق قسم ميدهم هر کاري که از دستتان بر ميآيد براي پيشبرد اهداف اين انقلاب کوتاهي نکنيد و الان نيز جنگي ناخواسته توسط رژيم بعثي بر ما تحميل شده، اگر ميتوانيد به جبههها برويد و اگر نتوانستيد فرزندانتان را بفرستيد و يا به جبههها کمک مالي بکنيد که خداوند به شما پاداشي بس عظيم عنايت خواهد کرد و شما مسؤوليتتان بيشتر از کساني است که در جبهههاي جنگ ميجنگند؛ چون شهيد هر قطره خونش پيامي دارد و شما بايد پيام خون شهدا را به جهانيان برسانيد. و... پدر عزيزم! اميدوارم که با شنيدن شهيد شدن فرزندت، چنان استوار باشي که دشمن را به مذلت بکشاني. اين تقدير خداوند بود که فرزندت شهيد شود. ناراحت نباش چون من امانتي بودم کهشما خوب از آن نگهداري کرديد و بعد امانت را پس داديد و من شايد خوبي در حق شما نکرده باشم، اما از شما ميخواهم که حلالم کنيد. مادر مهربانم! احسن بر شما که فرزندت را خوب تربيت کرديد و تحويل جامعه داديد وخوشحالم که مانع عزيمت من به جبهه نشديد و خداوند از شما راضي و خشنود است که فرزندت را تقديم اسلام کرديد. خدا را شکر کنيد که رسالت مادري را خوب انجام داديد. مادر! اميد داشتي که فرزندت را داماد کني، فرزندت داماد شد. فرزندت معشوقش را درجبههها يافته بود و به همين دليل مدام دلش ميخواست که در جبههها باشد و او نيز عاشقش شد و سرانجام او را با خودش برد. مادرم! اميدوارم که شيرت را بر من حلال کني. خلاصه، مردن حق است و انسان يک روزي ميميرد. پس چه بهتر که مردن در راه خدا باشد. انالله و انا اليه راجعون (بازگشت همه بسوي اوست). تو اي برادر عزيزم! اميدوارم که نگذاري اعضاي خانواده احساس تنهايي کنند و از تو ميخواهم که ادامه دهنده راه شهدا باشي و امام و ولايت فقيه را هميشه ياور و پشتيبان باشي که اين تنها راه هدايت است و اميدوارم که درست را خوب بخواني تا در آينده بتوانيخدمت بيشتري به اسلام و مسلمين بکني. و شما اي خواهرانم! الگويتان بايد حضرت فاطمه زهرا -سلاماللهعليها- باشد و با حجابتان ضربة محکمي بر دشمنان اسلام بزنيد که سياهي چادرتان از سرخي خون ما نيز با ارزشتراست. شما خواهران با ارزشي برايم بوديد. از شما ميخواهم که همچنان با مادرم باشيد وبيشتر به خانه ما بياييد تا مادرم از خلوت بودن منزل به يادم نيافتد و ناراحت نشود. و اما سخني با برادران انجمن و دوستان ديگر: اگر در اين مدت زندگي، دوست خوبي برايتان نبودم و بدي در حقتان کردم مرا ببخشيد و مرا از ياد مبريد و بر سر مزارم بياييد و با خواندن فاتحه و قرآن مجيد روحم را شاد کنيد و برايم دعا کنيد که خداوند گناهم را ببخشد که من محتاج دعا هستم. همچنين جبههها را فراموش نکنيد. اکنون اسلام به شما عزيزاننياز دارد. اي مادري که جوانت جبهه است! ناراحت نباش و خدا را شکر کن که فرزندت را مثل منافقين اعدام نکردهاند و راه خدا را برگزيده و در اين راه جانش را نيز ميدهد ديگر عرضي ندارم. ضمناً 10 روز روزه بدهکارم. از همة شما التماس دعا. خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار