شهيد مهدي محسن زاده - وصیت نامه شهید مهدی محسن زاده نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وصیت نامه شهید مهدی محسن زاده - نسخه متنی

مهدی محسن زاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شهيد مهدي محسن زاده

استان مازندران > شهرستان بابل

وصيت نامه

«روحاني شهيد: مهدي (نادر علي) محسن زاده» «ربنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هديتنا و هب لنا من لدنك رحمه انك انت الوهاب»(آل عمران/ 8) «من المؤمنين رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضي نحبه و من هم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا» (احزاب/23) (برخي از مؤمنين، بزرگ مرداني هستند كه به عهد و پيماني كه با خداي خويش بستند، كاملاً وفا كردند، پس برخي بر آن عهد ايستادگي كردند تا به راه خدا شهيد شدند و برخي به انتظار فيض شهادت ايستادگي كردند و هيچ عهد خود را تغيير ندادند.) با صلوات و سلام و عرض تحيت به ساحت مقدس انبياي معظم خصوصاً حضرت خاتم‌الانبيا محمد مصطفي -صلي الله عليه و آله- و دختر گرامي پيامبر اسلام، حضرت فاطمه اطهر -سلام الله عليها- و بر ائمه معصومين از فرزندان رسول مكرم اسلام خصوصاً آن نور عالم تاب امامت و ولايت، آن سرور و آقاي عالم، آن دوازدهمين حجت خدا بر عالميان و بقيه الله الاعظم و آن منتقم خون‌هاي به ناحق ريخته شهيدان حق عليه باطل، خصوصاً شهداي كربلاي حسين -عليه السلام- و كربلاهاي به خون فوران يافته جبهه‌هاي نور عليه ظلمت در كشور اسلامي ايران كه خود كربلايي است و كشورهاي ستمديده اسلام و مستضعف چون فلسطين، لبنان، فيليپين، افغانستان و .... اين مجموعه نوشتار حاكي از درد اين حقير، بنده ضعيف و مسكين، مهدي (نادر علي) محسن زاده كه بر آمده از احساس مسؤوليت بزرگ از اعماق درونم و احساس مسئوليت در برابر انقلاب به خون بنا شده اسلامي ايران و از همه بالاتر، احساس مسئوليت در برابر مكتب اسلام و فرمان مقام ولايت و رهبري انقلاب اسلامي ايران، امام خميني است، اگر چه مجموعه‌اي بي‌محتوا، اما «لازم» را تقديم امت اسلامي مي‌كنم. بلي؛ جهان در هر عصر و زماني در عرصه پيكار و مبارزه، در هر شرايطي و جوّي، آبستن دو جريان بوده و هست و خواهد بود چرا كه قاعده پيكار و جهاد، غير از اين نيست. يكي به نام جريان حق و ديگري جرياني به نام باطل كه چون زنجيري به هم پيوسته‌اند. در هر عصر و زماني به شهادت تاريخ، كه اولي‌ترين مأخذ آن، قرآن مجيد مي‌‌باشد اين دو جريان در همه قرون متمادي، در جهاد و ستيز با يكديگر بودند و صف آرايي مي‌كردند. اين جريانات اولين بار در زمان آدم -عليه السلام- پديدار شد. فرزندان آدم، «هابيل» سمبلي به نام حق و اسوه براي حق طلبان در تمامي قرون و نسل‌ها و «قابيل» سمبلي به نام باطل و اسوه كفر و جنايات و تكبر براي لشكريان و افكاري باطل براي تمامي قرون و نسل‌ها شد. به مضمون قرآن مجيد: «الذين آمنوا يقاتلون في سبيل الله و الذين كفروا يقاتلون في سبيل الطاغوت فقاتلوا اولياء‌الشيطان و ان كيد الشيطان كان ضعيفاً»(نساء/ 76) در هيچ شرايط، اولياي حق و راهيان هابيل، ائمه حق و عدل، چون ابراهيم -عليه السلام- و موسي و رسول الله و علي -عليهم السلام- و فرزندان خلف اين بزرگان و روحانيت متعهد و بيدار، تن به سازش با جنايت‌كاران و غاصبان حق و اولياي كفر ندادند و هميشه در پيكار با گروه باطل بودند. و اكنون در عصر حاضر كه خداوند بر عظمت اين اعصار و دوران قسم ياد مي‌كند كه «والعصر ....» يعني قسم به عصر و زمان، فرزندي از سلالة هابيل و حق‌طلبان و از سلالة‌ حسين -عليه السلام-، از قلب پاك و مطهر انبياي معظم و آن ائمه معصومين، آن مظهر علي -عليه السلام- مظلوم در نجف، يعني امام معظم، خميني كبير، آن نايب جليل المقام، امام زمان -عجل الله تعالي فرجه- سپيد كننده و سرافراز كننده دين مبين اسلام در عرصه گيتي و در درون تمامي دنياي كفر و به اهتزاز درآورنده پرچم حق، لا اله الا الله و محمد رسول الله.» آري؛ امام خميني كه امروز عصاي موسي بر دست و با كوله باري از مسؤوليت ابراهيم -عليه السلام- در برابر نمروديان و با ذوالفقار علي و كوله باري از دردهاي علي -عليه السلام- از دست معاويه صفتان و علماي جاهل و پيرواني كور و منافق و خوارج نام و آن نشسته بر ذوالجناح حسين -عليه السلام- در كربلاي كنوني و عاشوراي عصر در برابر تمامي مظاهر ظلم و فساد و جنايت، استبداد و بردگي، به نام سمبلي از وارثين حق در طول تاريخ، يك تنه با ياراني از فولاد آبديده‌تر، با لشكري به نام جند الله، با حزبي به نام حزب الله قيام کرده و در محوري به نام امت و با رهبري حجت الله امام زمان -عجل الله تعالي فرجه- عن‌قريب است كه ريشه ظلم و جنايت و بي‌عدالتي اسراييل جنايتكار و آمريكا، آن شيطان بزرگ و مشركين و جنايتكاران ديگر را از زمين بَركند و صدام و صداميان را به حول و قوه خداوند به خاك سياه و نيستي ابدي بكشاند تا زمينه ظهور آن امام عادل و منتقم تمامي خون‌هاي هابيل و هابيليان در زمين، را فراهم نمايد و عدالت جهاني و اسلام جهاني را در زمين با حاكميت الله به نبوت برساند. آري؛ در جهان زلزله شد، چون جهان خورشيدي به نام امام خميني، با ياراني آهنين و حسيني دارد و بايد هم زلزله به پا شود. اين يك حقيقت است و خون جوشان حسيني است كه بعد از 1400 سال، از حلقوم فرزندان حسين -عليه السلام- فوران كرده است و چون درياي مواج، خروشان است و تمامي معادلات و محاسبات دشمنان اسلام را به هم زد. هنوز اين دشمنان، با تمامي قواي شيطاني‌شان درصددند كه پايگاه و مركز حقيقت جويان اين انقلاب و جمهوري اسلامي ايران كه زمينه است براي انقلاب اسلامي در جهان باطل، به خيال باطلشان، به شكست و خاموشي بكشانند؛ اما غافلند كه قرآن محمد -صلي الله عليه و آله- قرآن علي -عليه السلام-، قرآن خميني و قرآن حق، با نداي ملكوتي اش كه اگر بر عرش خداوند، بر كرسي و لوح و زمين و زمان و قلل جهان فرو فرستاده مي شد، متلاشي مي‌گشت، مي‌فرمايد: « والله متمّ نوره و لو كره الكافرون» (صف/8) به راستي آنان چه پنداشته‌اند؟ اي تمامي دشمنان اسلام! اگر به خودتان بنازيد،چون فرعون نابود مي‌شويد. اگر به تسليحات و سلاح‌هاي غول پيكرتان فخر نماييد، بدانيد كه چون گنج قارون در زمين فرو خواهيد رفت. بدانيد كه با همه دانستن‌ها، اگر با نيروي خدا و با حق در بيفتيد، نابود مي‌شويد.

/ 1