وصیت نامه شهید عباس متولی جویباری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وصیت نامه شهید عباس متولی جویباری - نسخه متنی

عباس متولی جویباری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
شهيد عباس متولي جويباري
استان مازندران > شهرستان جويبار
وصيت نامه
بسم الله الرحمن الرحيم وصيتي‌ است‌ از عباس‌بن‌‌رمضان‌ به‌ وابستگان‌ نسبي‌ و آنهايي‌ که‌ اين‌ مکتوب‌ را مي‌خوانند. من‌ شهادت‌ مي‌دهم‌ به‌ اين‌ که ‌جهان‌ را معبودي‌ نيست‌ «سوي‌ الله‌ تعالي‌» و پرستش‌ جز او را سزا نيست‌ و شاهدم‌ به‌ اين‌که‌ محمد (صلي الله عليه و آله‌) را براي‌ هدايت‌ جامعه ‌بشري‌ فرستاده‌ است‌ تا مکمل‌ کمال‌ انسانيت‌ باشد و همچنين‌ به‌ امامت‌ علي‌ بن‌ابي‌طالب‌ (عليه السلام)‌ که‌ وصي‌ و جانشين ‌بر حق‌ حضرت‌ ختمي‌ مرتبت‌ است و شهادت‌ مي‌دهم‌ که يازده‌ سلالة‌ پاک‌ آن‌ حضرت،‌ امامان‌ معصومند، و بهشت‌ و دوزخ ‌موجود. اي‌ کساني‌ که‌ اين‌ نامه‌ را مي‌خوانيد، بدانيد که‌ ما براي‌ جاه‌ و مقام‌ و زر و زيور دست‌ به‌ اسلحه‌ نبرديم‌ و براي‌ حفظ‌ زندگي‌ وحبّ‌ دنيا ‌ و همچنين‌ براي‌ ظلم‌ و تعدي‌ به‌ حق‌ ديگران‌ قيام‌ ننموده‌ايم. ما جز براي‌ اقامه‌ حق‌ در سراسر گيتي‌ و دفع‌ ظلم‌ ازمستضعفين‌ و ياري‌ دين‌ خدا، براي‌ امر ديگري‌ اينجا تجمع‌ نکرده‌ايم‌. بدانيد که‌ با معرفت‌ در اين‌ راه‌ قدم‌ نهاديم‌ و از کشتن‌ وکشته‌ شدن‌ باکي‌ نداريم‌. شهادت‌ آرزوي‌ اولياء الله‌ است‌، شهادت‌ و لقاء حق‌ پيوستن‌ و ديدار روي‌ محبوب‌، گمشدة‌ ماست‌. مرگ‌ در نظر اين‌ جوانان‌ از عسل‌ شيرين‌تر است‌، چون‌ عشق‌ به‌ معشوق‌ و محبوب‌، تلخي‌ به‌ خود راه‌ نمي‌دهد، تلخي‌ و سختي‌ معني‌ ندارد و اين‌ محبت‌، سختي‌ها را در خود هضم‌ نموده‌ است‌. اي‌ وابستگان‌ و اي‌ کساني‌ که‌ نامه‌ به‌ دستتان‌ مي‌رسد! سفارش‌ مي‌کنم‌ شما را به‌ تقوي‌، تقوي‌، تقوي‌. لَختي‌ بيانديشيد از کجا آمده‌ايد و به‌ کجا مي‌رويد، گمشده‌تان‌ کيست‌؟ پيدايش‌ کنيد، در خواب‌ زمستاني‌ فرو نرويد، عاقل‌ باشيد به‌ آن‌که‌ جانم‌ در قبضه‌ قدرت‌ اوست‌، قلبم‌ استراحت‌ ندارد. دوست‌ داشتم‌ هر که‌ را مي‌بينم‌ صاحب‌ هدف‌ باشد تا معشوق‌ و محبوب‌ و معبود حقيقي‌اش‌ را بيابد. اي‌ کوردلان‌ چه‌ مي‌انديشيد؟ چرا اين‌گونه‌ايد! مگر آزاد آفريده‌ نشده‌ايد؟ مگر عقل‌ و دل‌ نداريد و مگر مرده‌ايد، چرا نمي‌جنبيد؟ چرا اين چنين‌ به‌ دنيا و مافيها چنگ‌ زده‌ايد؟ شما لجام دنيا‌ را بر دوشش‌ نهيد و به‌ حال‌ خودش‌ بگذاريد، بگذاريد سرگشته‌ و حيران‌ باقي‌ بماند. پدر و مادرم!‌ از شما مي‌خواهم‌ که‌ دعاي‌ خير در حقم‌ کنيد چون‌ گنه‌ کارم‌. مرا ببخشيد چون‌ بعد از دور شدن‌ از شما کمترخدمتتان‌ رسيدم. حق‌ فرزندي‌ را آن‌چنان‌ که‌ بايد به‌ جاي‌ نياوردم‌، اگر در بعضي‌ از موارد با شما مجادله‌ نمودم‌، جز اين‌ راهي‌ برايم‌ نبود و مصلحت‌ در اين‌ بود. ان‌ شاءالله‌ گذشت‌ از خصوصيات‌ زندگي‌تان‌ است‌ و اگر کوتاهي‌هاي‌ ديگري‌ شده‌، جداً پشيمان‌ شدم‌ و حال‌ کاري‌ از دستم‌ بر نمي‌آيد، جز آن‌که‌ برايتان‌ دعاي‌ خير کنم‌ و اگر محبوبم‌ مرا پذيرفت‌، واسطه‌ فيض‌ براي ‌شما در آخرت‌ باشم‌. انشاءالله‌ . . . اي‌ اهل‌ ايمان‌، مدتي‌ را در شهر و محله‌ با شما گذراندم‌، اگر حقي‌ از شما بر ذمّه‌ من‌ باقي‌ ماند، اميد است‌ مورد عفوم‌ قراردهيد تا عوضش‌ را هم‌ خداوند در قيامت‌ به‌ شما عنايت‌ فرمايد، انشاءالله. استان: مازندران شهرستان: جويبار تولد: 13/5/45 شهادت: 13/3/65-جزيرة مجنون
/ 1