شهيد محمدمهدي کاوياني - وصیت نامه شهید محمدمهدی کاویانی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وصیت نامه شهید محمدمهدی کاویانی - نسخه متنی

محمدمهدی کاویانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شهيد محمدمهدي کاوياني

استان اصفهان > شهرستان شهرضا

وصيت نامه

بسم الله الرحمن الرحيم «وصيتنامه طلبه شهيد محمد مهدي کاوياني» وصيت نامه خود را با حديثي از امير المؤمنين علي-عليه السلام- شروع ميکنم. قال علي-عليه السلام- : و اَيمَ الله لئن فررتم من سيف العاجله لا تسلموا من سيف الآخره و انتم لهاميم العرب، و السنام الاعظم. ان في الفرار موجده الله و الذل اللازم و العار الباقي، و ان الفار لغير مزيد في عمره و لامحجوز بينه و بين يومه من الرائح الي الله کاظّمآن يرد الماء ؟ الجنه تحت اطراف العوالي! اليوم تبلي الاخبار! «نهج البلاغه خطبه 124» حضرت علي- عليه السلام- فرمودند: «به خدا قسم اگر شما امروز از مقابل شمشير (وحمله دشمن) بگريزيد، هرگز از کيفر شمشير آخرت در امان نخواهيد ماند! وانگهي شما افراد نمونه و برجسته اجتماع خود مي باشيد! مسلم بدانيد که فرار از جنگ، خشم الهي و سرافکندگي دائمي و ننگ ابدي را در پي خواهد داشت و هر کس از صحنه جنگ بگريزد به عمرش افزوده نمي گردد و فرار مانع از مرگش نمي شود. در عين حال کسانيکه شوق لقاء الله را دارند، همچون تشنه اي که به آب خواهد رسيد، به اين فيض عظيم نائل مي گردند. اي رزمندگان راه الله، بدانيد که بهشت زير سايه سلاحهاست و امروز هنگام آزمايش لياقت هاست، پس طالب سعادتمندي و بهشت جاويداني، نبايد از جنگ و کشته شدن در راه خدا فرار نمايد.» با سلام و درود بر امام زمان –عجل الله تعالي فرجه- و نائب بر حقش خميني کبير و ملت شهيد پرور ايران و سلام بر تمامي شهيدان و ياوران اسلام و خانواده عزيزم. من بر طبق وظيفه اي که براي خود مي دانستم به جبهه رفتم که دين خود را نسبت به انقلاب اسلامي ادا کنم و خدا را شکر مي کنم که لياقت رفتن به جبهة حق عليه باطل را به من داده است، اميدوارم که رفتن به کربلاي حسين را هم نصيب مسلمين و من رو سياه بگرداند، من به جبهه رفتم که به نداي حسين لبيک بگويم و به حسين -عليه السلام- بگويم: اي حسين جان! اگر روز عاشورا نبودم که به نداي «هل من ناصر ينصرني» شما لبيک بگويم، حالا به نداي تو لبيک مي گويم، چونکه لبيک به نداي امام، لبيک به نداي حسين و لبيک به نداي حسين، لبيک به نداي خدا است. من کوچکتر از آنم که براي شما ملت غيور که واقعا از همه چيز خود گذشته ايد، از جان و مال و فرزند خود هم گذشته ايد و به دنبال رهبر قاطع و پيامبر گونه حرکت کرده ايد، سخني بگويم، ولي ميگويم از ياري امام امت، اين پير جماران و اين فرزند حسين، دست برنداريد و گوش به سخنان او دهيد که سخن او سخن ولي عصر –عجل الله تعالي فرجه- است. سخن ولي عصر، سخن خداست. پس دست از ياري اين پير جماران برنداريد و همه جا با روحانيت باشيد و روحانيت را سرمشق خود قرار دهيد که امام عزيزمان فرمودند: اگر روحانيت کنار رفت از اسلام خبري نيست. پس همه جا پشتيبان ولايت فقيه و روحانيت باشيد. آفرين بر شما ملت غيور، شما نيز مقام والائي خواهيد داشت چون چنين فرزنداني در دامان خود، پرورانده ايد، و امانتي که خدا به شما سپرده بود، خيلي خوب برگردانديد. در پايان وصيتي هم براي پدر و مادر خود دارم: پدر و مادر مهربانم! از شما طلب بخشش مي کنم، اگر نتوانستم حق فرزندي را به نحو احسن در مورد شما انجام دهم. از شما مي خواهم که از خطاي من بگذريد و من را حلال کنيد و در مرگ من گريه زياد نکنيدو اگر اي پدر! خواستي گريه کني به ياد امام حسين –عليه السلام- و به ياد روز عاشورا گريه کن. اي مادر! در مرگ من هم، گريه نکن، چون باعث ناراحتي من مي شود و باعث خوشحالي دشمن. پس کم گريه کن و به ياد ام البنين گريه کن و صبر داشته باش که خدا دوست مي دارد صبر کنندگان را. ان شاء الله شما در نزد خدا رو سفيد خواهيد شد، چونکه امانت را خوب نگهداري کرده و به صاحبش برگردانديد. خدايا! خدايا! تا انقلاب مهدي، حتي کنار مهدي، خميني را نگهدار. والسلام عليکم و رحمه الله و برکاته

دوشنبه آذرماه 25/9/64 ربيع الآخر

محمد مهدي کاوياني

/ 1