بسم الله الرحمن الرحيم «طلبة شهيد: نورالله قنبري» «شهركرد» منت خداي را عزوجل كه طاعتش موجب قربت است و به شكر اندرش مزيد نعمت و به نام خدايي كه حرمت دهندة خون شهيدان است و با سلام بر امام زمان و نائب بر حقش اين اسوة ايمان و تقوا، امام خميني. خلاصه‌اي از وصيت‌نامه‌ام را به نام خدا و آيه‌اي از قرآن كريم شروع مي‌كنم. «ان الله اشتري من المؤمنين انفسهم و اموالهم بان الهم الجنه يقاتلون في سبيل الله فيقتلون و يقتلون وعدا عليه حقا في التورايه و الانجيل و القرآن و من اوفي بعهده من الله فاستبشروا ببيعكم الذي بايعتم به و ذلك هو الفوز العظيم» (توبه/111) خداوند جان و مال اهل ايمان را به بهاي بهشت خريداري كرده است. آنها در راه خدا جهاد مي‌كنند كه دشمنان دين را به قتل برسانند و يا خود كشته شوند. اين وعده بر خدا قطعي است و عهدي است كه در سه دفتر آسماني؛ تورات و انجيل و قران ياد فرموده و از خدا با وفاتر به عهده كيست؟ اي اهل ايمان! پس خودتان را در انجام اين معامله بشارت دهيد كه اين معامله با خدا، به حقيقت، سعادت و پيروزي بزرگي است. بنده حقير، خدا را شكر مي‌كنم كه به من توفيق داد تا در جهاد في سبيل الله كه پيروزي‌هاي بسياري براي اسلام و مسلمين دارد، شركت كنم. اول از هر چيز بايد بدانيم كه اين جنگ نعمت است و ما بايد قدر اين نعمت را بدانيم و هيچ وقت در جبهه جنگ و يا در پشت جبهه، كوتاهي نكنيم و با اتكا بسيار محكم به خداوند متعال و ايمان قوي، بايد اين عاشقان حسين را كمك كنيم و آنها را تنها نگذاريم. خداي نكرده مثل كوفيان نباشيم كه امام را تنها گذاشتند. اي مردم! تنها راه سعادت، شهادت است و ما اگر همه‌مان شهيد شويم، نبايد بگذاريم كه –خداي نكرده- اين اسلام از بين برود. دومين وصيت من اين است كه امام را هيچ وقت تنها نگذاريد و دعا براي سلامتي و حفظ او را فراموش نكنيد. البته اين مسائل را همه مي‌دانند و عمل مي‌كنند، ولي آيه قرآن است؛ و ذكِّر فان الذكري تنفع المؤمنين»(ذاريات/55) مسائل را ذكر كردن - هر چند هم مي‌دانند- نفع دارد. وصيت من به پدر و مادرم و تمامي خانواده ام اين است اگر من شهيد شدم هيچ وقت گريه نكنيد و براي من ناراحت نباشيد. پدر و مادرم! مي‌دانم كه از آن وقت كه من چشم به دنيا نهادم شما در بزرگ كردن من بسيار زحمت كشيديد. پدرم! مي‌دانم كه روز تا شب كار مي‌كردي و غذا برايم فراهم مي‌كردي، تا من بزرگ شدم. مادرم! مي‌دانم كه چقدر شبها را تا صبح در بالينم بيدار مي‌نشستي و بي‌خوابي كشيدي، همه را مي‌دانم و احساس مي كنم و اميدوارم به بزرگواري خودتان مرا ببخشيد و حلال كنيد و در شهيد شدن من ناراحت نباشيد. از برادرانم مي‌خواهم كه اگر در پشت جبهه كار ضروري ندارند به هر صورت است در جبهه‌ها شركت كنند و اين ياوران حسين را تنها نگذارند. و از شما خواهرانم مي‌خواهم كه زينب‌گونه در شهيد شدن من صبر كنيد و در ضمن، حجاب اسلامي خود را حفظ كنيد. از تمامي اقوام و همشهريان عزيزم حلاليت مي‌طلبم. «والسلام»
لطفا منتظر باشید ...
