بسم الله الرحمن الرحيم «اِنّا لِللّه وَ اِنّا اِليهِ راجعوُن» همه از خداييم و بايد به سوي خدا برويم. سلام عليکم؛ پس از عرض سلام، با درود بر امام زمان(عج) و امام امت خميني بتشکن زمان و خانوادههاي شهداء و شهداي کربلاي ايران. وداع آخرم را با تو اي پدر و مادر و خانوادة عزيزم دارم. ميدانم که داغ فرزند سخت است امّا داغ اسلام سختتر است. ميدانم بزرگم کرديد مشکلات زياد بوده امّا آيا براي خود بزرگ کرديد يا براي خدا؟ حال که کلام آخر را ميگويم هر چه که فکر ميکنم که چه بگويم که لياقت شما را داشته باشد ميبينم هر چه که بگويم نتوانسته حق شما را ادا کرده. پس بدانيد براي زنده ماندن دينتان و احکام قرآن ميروم ميکشم و کشته ميشوم که مبادا فرزندتان زنده باشد و کفار هم در کنارتان عليه دين شما برخيزند و دين شما را نابود کنند. براي هوا و هوسهاي چند روزه. کارهايشان جز فساد و جنايت و خوشگذراني و بيحجابي که راه نابود کردن اسلام است و بيعفتي در جامعه و به فساد کشاندن فرزندانتان با اعمال و رفتارشان کاري و هدفي ندارند و اين کار من با آگاهي کامل هست. شما مبادا در دل راه دهيد که اينها کشته شدند و به زندگي چند روزة دنيا نرسيدند نه، ما زندگي جاودانه را با از دست دادن زندگي چند روزه دنيا خريده و ننگ و ذلّت را نپذيرفته و هرگز تسليم اين جنايتکاران نشده و حتي امتهايي را هم از زير بار اين ياغيان خارج کرده و حکومت اسلام را زنده کرده و خودتان ديديد و ميبينيد که چگونه مردم بيگناه ايران و لبنان و فلسطين را به خاک و خون ميکشند. آيا جز کشور گشايي هدفي دارند؟ اگر واقعاً اسلام و عدالت را ميخواهند پس ما چه ميگوييم؟ پس چرا بايد اين گونه مردم را به خاک و خون بکشند؟ اگر اطلاع نداريد و نميبينيد؟ برويد آثار آنها را ببينيد! آيا هدف اسلام غير از پياده شدن احکام خدا در جهان است؟ پس آنها از احکام خدا ميترسندو نميخواهند بر جهان پياده شود چون بر ضرر آنها هست. چون اجازه نميدهد به کسي خون مردم را براي زندگي چند روزه بمکند. پس اگر ميخواهيد از آنها نباشيد ـ که اسمشان مسلمان است و مقلد دروغين هستند ـ بکوشيد مقلد واقعي باشيد و از هدف خودتان ـ که اهداف اسلام است ـ دفاع کنيد و نگذاريد از بين ببرند. کسي که مقلد و عملکننده به احکام اسلام نيست، حساب آنها جدا است و خدا از آنها چيزي نميخواهد و آنها دل به همين زندگي چند روزه دارند که چگونه زندگي کنند، مال کسي را بخورند که در کنار زن و فرزندانشان راحت باشند و زندگي را به خوشي بگذرانند ولي آنها که مسلمان واقعي و مقلد و خداپرست هستند گوش به فرمان ولايتفقيه هستند و طبق گفتار خدا زندگي ميکنند. ميکوشند که از زحمت خود زندگي را بگذرانند. طمع بر مال مردم ندارند و اجازه به هيچ کافري و آمريکاييصفتي نميدهند که در زندگي و دين آنها احکام ديگري را پياده کنند و آنها را به کارهايي وادار کنند که اسلام اجازه نميدهد. سخن زياد است همانطور که پدر از فرزند انتظار دارد، فرزند هم انتظار دارد که براي يک بار هم که شده به هدف فرزندان خود بنگرد که اين چه هدفي داشت و چرا کوشش ميکند؟ آيا واقعاً مسلمان است؟ آيا واقعاً قانون اسلام را بپا ميدارد؟ اين چه ميگويد؟ دروغ ميگويد! آگاهش کنم. اگر درست ميگويد يارياش کنم. چرا از همه چيز دست کشيده و چند ماه چند ماه از پدر و مادر و خانواده دور است؟ آيا از ما بدش ميآيد؟ اگر اينگونه است علتش را بپرسم. چرا جان خود را به خطر مياندازد؟ اگر اشتباه است، راه درست را نشانش دهم، بنشينم و با او سخن بگويم و اگر نه، هدفش درست است چرا تنها او برود؟ چرا تمام خانواده هر مقدار که توان دارند به ياري او نروند؟ چرا آنها کشته ميشوند؟ اگر نميفهمند چرا؟ امّا اي پدرجان، اي مادر عزيز و اي خانوادة عزيز! همة شما مرا ميشناسيد. اگر دنيا ميخواستم، چرا جان را به خطر بيندازم و کشته شوم؟! اگر خوشي ميخواستم اين چه نوع خوشي هست؟! آيا واقعاً ما نميفهميم آيا واقعاً کار ما اشتباه است؟! آيا هدف ما خونريزي است؟ نه، خودتان ميدانيد و ميبينيد که چگونه بوديم. و حال هم بدانيد که ما دنياي ديگري هم داريم که بايد براي آن جان داد. بايد در برابر دشمن بر خاست و از جان گذشت و از دل و جان تسليم خدا شد و اين پاداشش همان بهشت و لقاءالله است که همه بر زبانها جاري ميکنند، حتي فرزندان چند ساله هم نام آن را شنيده و بر زبان جاري ميکنند و اين بدست نميآيد مگر عاقلانه فکر کردن که آيا انقلاب ايران [ما را] به اين سرا ميرساند يا سکوت در برابر انقلاب يا سکوت در برابر کفر يا خوشگذرانيهاي بيجا مانند بيقانوني در زندگي و زندگي را تحت فرمان ولايت فقيه قرار ندادن و خود را به احکام اسلام آراسته نکردن نه، بايد يک بار هم که شده به خود بياييم و ببينيم که واقعاً جهان کدام راه را انتخاب کرده براي رسيدن به لقاي خدا؟ من جز انقلاب و اهداف آن چيزي را نيافتم که ما را به لقاي خدا برساند. همه ميدانيد که مرگ حق است امّا دير يا زود دارد. پس چرا مرگ به دست هوا و هوسها باشد. بايد مرگ خدايي را انتخاب کرد نه مرگ با سازش و سکوت در برابر هر ظلم و جنايتي و اگر ميخواهيد بدانيد که من خوشحال هستم يا نه از زبان خودم بشنويد و ناراحت نباشيد و اصلاً فکر ما را نکنيد که چه بر سر اين پيکرم آوردند و اين پيکر مهم نيست روح مهم است که چه بدست آورد. جسم هر طور که جان دهد بايد بپوسد، ولي روحها هستند که ارزش دارند. اين جسم را فدا ميکنم تا روحم به لقاءالله برسد و با ائمه محشور شود و ديدار با آنها و در جوار آنها بودن سعادت است. پس شما هم خوشحال باشيد که خوشحالي شما هم قلب دشمن را پاره پاره ميکند و خاري هست که هر وقت شما را در خوشحالي ميبينند اين خار در چشم آنها، آنها را ميآزارد که هيچ چيز آنها را اين گونه نميآزارد و به نابودي نميکشاند و خوشحالي شما خوشحالي ما و امام زمان(عج) و دوري شما از غم و غصه است و اين کلام را از من از اين فرزند کوچکتان به يادگار بپذيريد که به عنوان هديه به شما ميدهم که هميشه و هر وقت که به ياد من و حبيبالله افتاديد، اگر صلاح ديديد در مجلسها بخوانيد اين نامه خصوصي را که فقط براي شما نوشتهام. از دعاي کميل به نيابت همة شهداي گردان کربلا و خود هرگز فراموش نشود. اگر شده توسط ضبط يا فرد به هر حال چون اينها براي ما در آخرت ميماند. زيارت عاشورا در سر مزار شهدا فراموش نشود. به خود بگوييد که خودشان گفتند که مرگ ما سعادت ماست و خوشيماست در آخرت و هميشه خوشحال هستيم. پس فکر خود باشيم که دست از دين و پيروي از احکام خدا ـ هر چند که سخت باشد ـبر نداريم و اين را هم بگوييد که خودشان گفتند که اگر دنياي ديگري هم وجود ندارد که ما در آن باشيم، همين مقدار زندگي را کافي داشتيم و چرا بمانيم و غم و غصه بخوريم؟ البته اين جواب آنهايي که به آخرت و آن سراي پر عظمت اعتقاد ندارند هست ولي ما ميدانيم که آخرتي هست و اين را خدا در کتاب خود به همة مسلمانان وعده داده که پاداشتان همان آخرت و بهشت است. پس ناراحت نباشيد که فرزندانتان در آن جهان، حق شما را هم ادا خواهند کرد و با هم در سعادت ابدي در کنار زندگي خواهيم کرد و همين مقدار کافي هست براي شناخت هدف و راه فرزندتان تا از ناراحتي بيرون رويد. فقط فکر کنيد در مورد انقلاب و رهبر آن و دعا بر رزمندگان و بر همديگر و بر فرزندانتان. من از شما طلب عفو و بخشش ميخواهم. خدا يار و وفادار به وعدة خود است. اگر حاجآقا شيخ عبدالرسول صلاح ميداند من را در جوار امامزاده دفن کنند تا از اين نعمت الهي فيض کاملي برده باشم و هر شب جمعه در داخل حرم يک دعاي کميل توسط ضبط يا فردي خوانده شود. علي فردوسي