شهيد نورمحمد فرجي شورکلائي - وصیت نامه شهید نورمحمد فرجی شورکلائی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وصیت نامه شهید نورمحمد فرجی شورکلائی - نسخه متنی

نورمحمد فرجی شورکلائی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شهيد نورمحمد فرجي شورکلائي

استان مازندران > شهرستان قائمشهر

وصيت نامه

بسم الله الرحمن الرحيم سپاس خداي را که او آفرينندة هستي و جهان با عظمت مي باشد. او که دريايي از لطف به ما عطا کرد. درود بر مهدي يگانه، منجي عالم بشريت و نائب بر حقش قائد اعظم، زعيم اکبر، منجي نسل و شهداي پر فتوح و رزمندگان سلحشور امام زمان، اين عارفان سالک، عاشقان لقاي حق، شيران روز و شب زنده داران، مثل مولا علي –عليه السلام- که در اين مقطع حساس تاريخي با آنکه جانشان را اهدايي مي دهند نهايت تلاش خود در اين چيز خلاصه کرده که خود را فدايي اسلام و اهداف آن کنند و با پيروزي روز افزون و فتوحات بي‌شمار، خود را ارمغاني براي شهدا و ملت‌مان بياورند. اينجانب در اين زمان و بحبوحة اين انقلاب جهاني که زمان بسيار حساسي را مي گذراند، زماني که مردم هر آينه انسجامشان بيشتر شد و اراده کردند تا اعتلاي کلمه توحيد را در سراسر جهان تحقق بخشند و با تصميم راسخ، خود را فداي اهداف مي‌کنند که هر روز مسئوليتي ديگر بار را سنگين‌تر مي کند. هر روز يک واقعة دلخراش دل ملت مستضعف را مي تپاند. و در زماني که اول معبدگاه و قبلة مسلمين جهان زير قدوم صهيونيست‌هاي متجاوز قرار گرفت، احساس يک مسئوليتي بزرگ را کردم و حرکت کردم تا براي احياي اهداف اسلامي و منطق شهيد- که تنها راه سعادت را شهادت مي داند- خود را فداي چنين اهداف مقدس کنم. ما براي کشورگشايي مقاومت نمي کنيم بلکه براي سرافرازي پرچم اسلام تا سرحد امکان مقاومت مي کنيم و اين کلام دانسته شود [که] ما کورکورانه و با ناداني در شب ظلماتي که سر در گم باشيم، راه را انتخاب نکرديم بلکه با آگاهي، بصيرت و منطق صحيحي در روز روشن براي تداوم و ثمر بخشيدن هدف انقلاب اسلامي اين راه را انتخاب کرديم. «فليقاتل في سبيل الله الذين يشرون الحيوه الدنيا بالاخره و من يقاتل في سبيل الله فيقتل او يغلب فسوف نؤتيه اجرا عظيما(74) و ما لکم لا تقاتلون في سبيل الله و المستضعفين من الرجال و النساء و الولدان الذين يقولون ربنا اخرجنا من هذه القريه الظالم اهلها...» (نساء/74،75) جهاد پيکره اي است براي دنياي اسلام و ملتي که اسلامي باشد و در يک ملت انقلابي، براي رسيدن به مرگ آگاهانه و براي رسيدن به اهداف مقدس اسلامي، اصل مي‌باشد. جهاد، منبع تقوا و آزادگي است، بيمارستاني است شفا دهنده و براي نجات خود و جامعه اسلامي وايمان يک وسيله است. جهاد، مجسّمه عبادت و محل آن ميعادگاه عاشقان و معبد مسلمين است «هو لباس التقوي» جهاد جامة تقواست که در حديثي آمده است: «ويدرع الله الحصينه جنته الوثيقه» «جهاد يک زره نفوذ ناپذير و سپر مطمئن خداست». انسانِ قرآني موجودي است وابسته به ايمان. بنابراين بايد اين انسان براي رسيدن به سعادت ابدي بشر و تکامل و سجاياي اخلاقي روحي و سعادت جامعه بشر و ايمان محکم و قوي و استوار داشتن پايه به اين اصل متکي باشد، بايد خودمان را و جامعه را در اين استخر مطهر بياندازيم تا از رذائل اخلاقي اجتماعي پاک شويم و براي مصون بودن هر خطري از نقاط مختلف کشور و استقلال و آزادي خاصي بر خوردار بودن، بايد از اين روزنه نجات وارد شد. رسول خدا (صل الله عليه و آله) مي فرمايد: «الخير کله في السيف و تحت ظل السيف» خير و برکت در شمشير و در زير ساية شمشير است. ترک جهاد پيامد منفي دارد. موجب شدائد، گرفتاري‌ها، حقارت روحي، هرج و مرج جامعه، رسيدن به طاغوت سابق، ذلت و خواري و از دست دادن آگاهي است. ملتي که منادي حق باشد و پرچمدار اسلام باشد، ترک جهاد براي آن سزاوار نيست، ملت با اين خصيصه که روي او حساب باز شده است، تو سري خور شرق و غرب، استعمارگران و استثمار گران و استضعاف گران نيست. جهاد في سبيل الله چنين خصوصيتي دارد نه اينکه تعدي و تجاوز باشد. اي اهل ايمان! اي اهل اسلام! فرهنگ صفتان و اسلام مآبها تنها روي يک چرخ عبادي نماز و روزه مي چرخند. اهل تقوي بودن تنها در اين خلاصه نشده است که گوشة اتاق تسبيح زد و عبادت کرد. بايد حرکت تکاملي کرده باشيم بايد صفت مجاهدت و حق‌طلبي و همت به کمر بست و شجاعت و شهامت و مرد پيکار بودن و کار و زار بودن را در صحنة ميدان بنمايانيم و خود را بسوزانيم تا روشن کنيم و خود و جامعه را از بند طوق‌هاي گمراهي جهل نجات دهيم. متاع دنيا را رها کنيد که خداي تعالي مي‌فرمايد: «يا ايها الذين آمنوا ما لکم اذا قيل لکم انفروا في سبيل الله اثّاقلتم الي الارض ارضيتم بالحيوه الدنيا من الآخره فما متاع الحيوه الدنيا في الآخره الا قليل»(توبه/38) اي کساني‌که ايمان آورده ايد، جهت چيست که چون شما امر شويد که براي جهاد در راه دين بي درنگ خارج شويد به خاک و زمين دل بسته ايد؟ آيا راضي به زندگاني دنيا، عوض آخرت حيات ابدي شديد؟ در صورتي که متاع دنيا در پيش عالم آخرت ناچيز است اگر نرويد شما را به عذابي دردناک معذب خواهد کرد. نگوييد، جهاد چرا باشد؟ اگر جهاد نبود و خدا اين امر را نداده بود در آيه هست« ...لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهُدمت صوامع و بيع و صلوات و مساجد يذکر فيها اسم الله کثيرا ...»(حج/40) و اگر نبود دور ساختن خدا مردم را گروهي با گروهي، همانا ويران مي شدند پرستشگاه‌ها و کليساها و نمازها و مسجدهايي که برده شود در آنها نام خدا بسيار. لهذا گول اين عوارض دنيوي را نخوريد. از خودتان غفلت نکنيد. در خودتان بنگريد اعمال خودتان را محاسبه کنيد. ببينيد از کجا آمده ايد و چرا آمده ايد و به کجا مي رويد و چرا مي رويد؟ چکار مي کنيد؟ در خودتان تفکر و تعقل [عميق] کنيد. قدري به خود آييد. مراقب نفوستان باشيد و اگر اين اصل جهاد را ترک کنيد، مسئوليت بزرگي زير پا گذاشتيد که اين مسئوليت در قبال کساني که خودشان در اين راه رفتند و به چه حال فرزندان خود را گذاشتيد، همچنين در قبال رهبر کبير اين فقيه عاليقدر، اين عصارة تقوا و مظهر آينه صفات الهي است که با روحيه جهادگري خودش از نهضت خودش ما را مسرور کرد و از فلاکت‌هاي زيادي که پشت سر بود ما را نجات داد. بايد نهايت اطاعت از اولي الامر باشد تا اينکه نکند خداي نکرده در آن دنيا از ما ناراضي باشد. وجود چنين رهبري براي احياي مکتب حسيني- که بايد هميشه با رهبر موافق بود- احتياجي است به دعاي هميشگي. چون اهداف ما هدف حسيني است و از او جلوه کمال و مظهر شجاعت و شهامت بسط‌گرفته و او منشاء فداکاري‌ها و جانبازي‌ها و ايثار کردن جان است. براي احياي حق مراسم دعا و توسلات در مساجد را با شکوه انجام دهيد. محافظين قرآن باشيد و به آن عمل کنيد، نکند که از ما شکايت کند. روحانيت شيعه مسئوليت غير از اين به عهده دارد خيلي بزرگ‌تر از هر چيزي که براي مردم عادي اعلام شد، جلودار همه [است] همانطوري که بودند. مبلغ اسلام بايد با آگاهي زيادي براي پيشبرد احکام و اهداف اسلامي نهايت تلاش و کوشش در اين مواقع و زمان حساس را بکند و کناره گيري و اختلافات جزيي را که نبايد حرفش را زد فعلا زمين بگذارد. شما مبلغان اسلام با زبانتان نگوئيد [بلکه] با اعمالتان محافظ دين اسلام باشيد .... مردم بريزند و اجرا کنند آيا غير اينست که مي خواهند نواميس‌تان را طبق عمل غلط خود پيش ببرند؟ آيا نبايد جلوي اينها را گرفت و نبايد دستور خدا را اجرا نمود؟ همانطوري که آنان به اهداف پليدشان علاقه و محبت مي ورزند و مبارزه مي کنند،ما هم بايد طبق حديث امام باقر –عليه السلام- که مي فرمايد: « خير و سعادت هر چه هست در شمشير و در ساية شمشير است» و باز مي فرمايد:« اصل اسلام نماز و فرع او زکات و برترين و بهترين قلة او جهاد است» اهداف مقدس الهي خود را بر کل جهان توسط حضرت مهدي –عجل الله تعالي فرجه- پيش برده و پرچم عدل و داد را بر فراز جهان سرافراز کنيم. آيا مگر [جز] اين بود که قبلا در چه بدبختي و صفات رذيله اي به سر مي برديم، در اين باره قرآن مي فرمايد: « ... و کنتم علي شفا حفره من النار فانقذکم منها ...»(آل عمران/103) شما در کنار گودالي از آتش بوديد پس خدا شما را نجات داد. و مگر نه اينست که قرآن براي ما و هدايت ما آمده و مي فرمايد: « ... کذلک يبين الله لکم آياته لعلکم تهتدون ... » (آل عمران /103) چنان بيان مي کند خدا آيت‌هاي خويش را تا هدايت يابيم. لذا ما حرکت کرديم تا بتوانيم از مسئوليت شرعي و مسئوليتي که از حق شهدا و مفقودين و خانواده‌هاي شهدا بر گردنم نهاده شده و مسئوليتي که از جانب رهبرمان اين فقيه بزرگوار که حق او در گردن ما نهفته شده بر آييم. همچنين دفاع از شرف و عزت و خصلت انساني و صفات خدايي که خود يک دفاع با عزتي است براي کساني که مستضعف و استضعاف شده در غرب و جنوب و در زير چکمه هاي تجاوزگران و مورد تجاوز و تهاجم ناجوانمردانه‌اي که دور از خصائص انساني و خائن به اسلام قرار گرفته و نواميسشان در معرض خطر قرار گرفته بود و همچنين براي ملتي که تازه گل پرورانده و تازه انقلاب شکوفا شده و سر بلند کرده، همانطوري که از اول با برنامه و با نفوذي خودشان خواستند بناي اسلام کوشش مي کنند و حکومت اسلامي را و کلمه الله و نام پيشوايان را محو و نابود کنند تا وجودي و بويي از اسلام در ايران موجود نباشد که به حول و قوه الهي نتوانستند ذره اي از تعاليم ديني و معارف اسلام را محو کنند و پوزه‌شان به خاک سياه ماليده شد و از تاخت و تاز کمونيسم و امپرياليزم و انسان هاي داراي اخلاق حيواني و صفات حيواني نجات بخشيد و ما دست نجسشان و عوامل اينها را از سر اين ملت محروم کوتاه مي‌کنيم که ديگر نتوانند قدمي جلوتر از خاکشان و از مرز و بوم اسلام تجاوز کنند و صفات خود را در اين کشور و کشورهاي اسلامي ديگر بپرورانند. پس بايد جان و مال خود را در اين راه و براي دفاع از حريم و محدوده و همچنين ساير کشورهاي ديگر (اگر چه اين جان در نزد خودمان خيلي زياد قابل ارزش است) لذا در اين مقطع حساس ارزش اين جان را بايد برکنار زد و [خون ] خود را براي آبياري بيشتر انقلاب و دفاع از حريم مقدس اسلام که از جان و مال ما بالاتر و بهتر است بدهيم تا درخت پرثمر انقلاب اسلامي را پرثمرتر کنيم و نهال او را رشد بدهيم. لذا خدا در تعويض اين جان با ارزش، چيز ديگري را اجر او گذاشته که همه کس نتوانند اين اجر را نفع ببرند الا شهدا و شهدا مقام شامخي که مملو از سرشاري است دارند و بسيار بلند مقام و رفيع الدرجات هستند، به بهشت عدن و رضوان الله از همه بالاتر و مهم‌تر و اعلي‌تر که از اعلاعليين است، عند الله مي پيوندد. خداوند مي فرمايد: «الذين آمنوا و هاجروا و جاهدوا في سبيل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عند الله و اولئک هم الفائزون»(توبه/20) کساني که ايمان آوردند و مهاجرت کردند و جهاد کردند در راه خدا به مالشان و جانشان بزرگتر است درجه شان نزد خدا و آنانند رستگاران. «ان الله اشتري من المؤمنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه يقاتلون في سبيل الله فيقتلون و يقتلون»(توبه/111) خدا جان و مال اهل ايمان را به بهاي بهشت خريداري کرده آنها در راه خدا جهاد مي کنند که دشمنان دين را بکشند يا خود کشته شوند. «لا يستوي القاعدون من المؤمنين غير اولي الضرر و المجاهدون في سبيل الله باموالهم و انفسهم فضل الله المجاهدين باموالهم و انفسهم علي القاعدين درجه ... » (نساء/95) هرگز مؤمناني که بي هيچ عذري ( مانند نابينايي و مرض و فقر و غيره) از کار جهاد باز نشينند با آنانکه به مال و جهاد در راه خدا کوشش کنند «در مراتب ايمان» يکسان نخواهند بود. خدا مجاهدان فداکار به جان و مال را بر بازنشستگان بلندي و مرتبه بخشيد. خداوندا! تو مي‌داني که هدف ما در اين پيکار جز اعتلاي کلمة حق و انتقام از ستمگران چيز ديگري نيست، پس ما را طوري بميران که آخرش سعادت و طوري ختم بگردان که توام با رضا و خشنودي تو باشد. پس در برابر اين همه پاداش آنهم پاداش الهي چه‌مان مي آيد که تقواي خدا کنيم؟ اي مردم! پرهيزکاري را پيشة‌خود سازيد که خدا فقط با پرهيزکاران است و در قرآن مي فرمايد: « ... واعلموا ان الله مع المتقين»(توبه/123) بدانيد که به درستي خدا با پرهيزکاران است. در جاي ديگر مي فرمايد: « يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقين» (توبه/119) اي اهل ايمان خدا ترس باشيد. « از مردم دروغگوي و منافق دوري کنيد» و با مردمان راستگوي و با ايمان بپيونديد. حالا ما چه تقوايي داريم که بتوانيم اين آية الهي را بر خود تحقق بخشيم تا بتوانيم از آتش قهر خدا نجات يابيم. خداوند به ما بيش از پيش ندا مي کند که روز موعودي است، تقوا داشته باشيد! گناه نکنيد که من شما را مي‌بينم « والله سميع بصير» حتي نفس شما را بر صفحه کاغذ مي نويسم. پس خدايا ما چه کنيم؟ در مقابل اين کتابت که مي فرمايد «و ان منکم الا واردها کان علي ربک حتما مقتضيا» و هيچ يک از شما «نوع بشر» باقي نماند جز آنکه به دوزخ وارد شود و اين حکم حتمي پروردگار توست» (مريم/71) و مي فرمايد: «وعد الله لا يخلف الميعاد»(زمر/20) وعده خداست و خدا هرگز وعدة خود را خلاف نخواهد کرد. پس اينطور شد ما بايد در درون آتش بسوزيم چون تقوا نداريم. فقط تقوا داران از درون جهنم بيرون مي آيند. خداوند مي فرمايد: «کل نفس ذائقه الموت و نبلوکم بالشر و الخير .....» مگر [نه] اينست که زندگي در دنيا تمام نشدني نيست و ناقص است؟ زندگي کامل در آخرت است و زندگي در دنيا براي آنان که عبادت و پرهيزکاري کردند، خوش به حالشان ولي آنان که فقط دنيا را بر خود در نظر گرفتند واي به حالشان که تنها شيريني گل آلود شدة دنيا را مي چشند و همين را مي بينند. پس بايد پيش از اين خود را آماده کنيم و از اين مسافرت چيز‌هاي با ارزشي به خانه اصلي خود ببريم. خدايا! ما را آنطوري قرار ده و آنطوري ببر که به آنان عنايت خاصي داشتي و مثل آنان بگردان و به اين بدن سست و ضعيف که خودت فرمودي: «خلق الانسان ضعيفا» انسان ضعيف خلق شده است، رحم کن و ما را موفق و به جاي خود برسان. ولايت و زعامت ولي فقيه را محترم بشماريد، او در روي زمين بعد امام زمان (عجل الله تعالي فرجه) نمايندة خداست. اينان صاحبان امر و بزرگترين شخصيت بعد از ائمه شمرده مي شوند بالاخص در اين زمان حضرت آيه الله العظمي خميني يکي از برجسته ترين رجال و علماي اعلام جهان است. ما بايد فرمان اينها را –که جز فرمان الهي و رسول او نيست- اطاعت کنيم. اينها وارث علوم ائمه (عليهم السلام) و جانشين آنان روي زمين هستند. اگر خداي نکرده نافرماني از امر امام شود واي به حالمان، در روز جزا که خداوند مي فرمايد: «يوم ندعوا کل اناس بامامهم فمن اوتي کتابه بيمينه فاولئک يقرؤن کتابهم و لا يظلمون فتيلا» (اسراء/ 71) نماز بدون ولي فقيه درست نيست، حتي يک روز باشد. اگر کوتاهي در اوامر امام و مسئولان ديگر [کنيد]مسئوليت بزرگي را متحمل شديد که حق ملت، امام، شهدا و خانواده‌هاي شهدا در گردنتان نهاده شده و اين حق را خدا از کسي نمي گذرد.اين حق را ادا کنيد و سبکبار از اين دنيا برويد. اين انقلاب اسلامي جز به نفع ما نيست و هر چه است و آنچه مسئولان اين انقلاب هستند براي نفع ما آمده‌اند. بايد با آغوش باز و با طراوت به فرامين الهي امام و مسئولان امر، گوش داده که دستور اينها، دستور خدا و امام زمان (عجل الله تعالي فرجه) است و دستور رسول خدا، دستور خداست و دعا در حق امام زمان را فراموش نکرده که «الدعا مخ العباده» و ترس المؤمن و سنان المؤمن است.

استان:مازندران

شهرستان:قائمشهر

تولد:1348

شهادت:4/10/65- ام الرصاص

/ 1