شهيد ابوالفضل عباسي - وصیت نامه شهید ابوالفضل عباسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وصیت نامه شهید ابوالفضل عباسی - نسخه متنی

ابوالفضل عباسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شهيد ابوالفضل عباسي

استان اصفهان > شهرستان آران وبيدگل

وصيت نامه

«طلبه شهيد: ابوالفضل عباسي» «بسم رب الشّهدا و الصّديقين» «...و قيل لهم تعالوا قاتلوا في سبيل‌الله او ادفعوا قالوا لو نعلم قتالاً لاتّبعناكم هم للكفر يومئذ اقرب منهم للايمان يقولون بافواههم ما ليس في قلوبهم والله اعلم بما يكتمون الذين قالوا لاخوانهم و قعدوا لو اطاعونا ما قتلوا‌ قل فادرءوا عن انفسكم الموت ان كنتم صادقين ولاتحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون‌.» ( آل عمران/ 167 - 169 ) و چون به آنها گفته شد بياييد در راه خدا جهاد و يا دفاع كنيد، عذر آوردند كه اگر ما به فنون جنگي آشنا بوديم، از شما پيروي مي‌كرديم و به كارزار مي‌آمديم. اينان با اين كه دعواي مسلماني مي‌كنند به كفر نزديكترند تا به ايمان. اينان به زبان چيزي را گويند كه در دل، خلاف آن را پنهان دارند و خدا به آنچه پنهان دارند آگاه‌تر است. كساني كه گفتند: اگر خويشان و برادران ما نيز سخنان ما را شنيده و به جنگ نرفته بودند، كشته نمي‌شدند. به چنين مردمي منافق، بگو: شما كه براي حفظ حيات ديگران چاره مي‌انديشيد، اگر راست مي‌گوييد مرگ را از خود دور كنيد. البته مپنداريد كساني كه در راه خدا شهيد شده‌اند مرده‌اند، بلكه زندگانند و نزد پروردگار خويش متنعم خواهند بود. «اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدآً -صلي‌الله‌عليه‌وآله- رسول الله و اشهد ان علياً - عليه‌السلام- ولي الله » بار الها! تو را سپاس كه مرا انسان آفريدي و از انسان‌ها، مسلمان و از بين مسلمانان دوستدار علي - عليه‌السلام-. پروردگارا! خود را دوست‌دار علي - عليه‌السلام- مي‌دانم، مرا شيعه علي - عليه‌السلام- محسوب فرما و شهادت در راه مولايم كه راه توست، نصيبم گردان. خالقا! قريب 1400 سال است نداي پرطنين «هل من ناصر ينصرني» حسين بن علي -عليه‌السلام- به گوش ملت‌ها مي‌رسد. در هر زمان، عزيزاني اين ندا را لبيك گفته، به سوي ديار عشق مي‌شتابند. ذليلي عاصي براي لبيك گفتن آمده، پس تو، او را راهنما باش و دعاي: «اللهم ارزقني توفيق الشهاده في سبيلك» در وي تجلّي بخش . خدايا! گنهكاري با كوله‌باري پر از گناه عزم خود را جزم نموده تا به سويت بيايد،‌ پس در اين راستا همه سختي‌ها را در مسير راهش قرار بده تا بار گناهانش در پيچ و خم اين سختي‌ها كاسته گردد؛ زيرا طاقت آتش تو را ندارد. با سلام به حضرت خاتم رسول اكرم -صلي‌الله‌عليه‌وآله- و دوازده اختر تابناك آسمان ولايت و امامت، خصوصا منجي عالم بشريت، حضرت بقيه الله الاعظم -عجل‌الله‌تعالي‌فرجه- و با سلام به فاطمه -سلام‌الله‌عليها- يگانه بانوي بزرگ اسلام و با درود و سلام به فرزند برومندش، حضرت امام خميني و با صلوات به ارواح مطهر شهدا، از شهداي صدر اسلام تا شهداي كربلاي ايران و به اميد پيروزي نهايي كفرستيزان اسلام، چند جمله‌اي را به عنوان وصيت‌نامه آغاز مي‌نمايم. سخني چند با امت شهيد پرور: قريب هفت سال از شروع جنگ نابرابر تحميلي مي‌گذرد. در اين ميان براي به اثبات رسانيدن حقانيت خود بهترين عزيزانمان را در راه اسلام فدا نموده‌ايم و اينك كه به اميد خدا و به وسيله رزمندگان كفرستيز رفته رفته مي‌رود تا نعره شيطان بزرگ كه به زوزه‌اي تبديل شده، خفه گردد. همان‌گونه كه امام فرمود، بر يك يك ما واجب است، در اين امر بزرگ شركت نموده و نعره شيطان را با تكبير پرطنين حزب الله ان‌شاءالله خفه كنيم؛ پس هر چه سريع‌تر عازم جبهه‌ها شويد كه يك دقيقه ديگر دير است. وصيتم به امت هميشه در صحنه: امام را تنها نگذاريد و بدانيد عزت و آبرويي كه داريد به دليل وجود امام امت است. زمان‌هاي قبل از انقلاب را به ياد بياوريد كه امريكايي‌ها حق توحّش از ما مي‌گرفتند؛ ولي الان به التماس افتاده‌اند براي برقراري رابطه. نگذاريد عده‌اي فرصت طلب، از كمبودها سود ببرند؛ زيرا اينها نمي‌فهمند در چه موقعيتي قرار داريم و عده‌اي پي اين هستند تا با تضعيف ايشان، شوراي سقيفه را به وجود آورند. امت هميشه در صحنه! در مقابل مسائل به وجود آمده شهرتان، بي‌تفاوت نباشيد و نگوييد، چون اين‌ طرف فلاني است بر حق است و چون طرف ديگر، فلاني است بر باطل؛ بلكه در مقابل اين مسائل كوشش كنيد و حقيقت را درك كنيد تا در دنياي فناناپذير مسؤول نباشيد. جبهه ها و پشت جبهه‌ها را محكم نگهداريد و مساجد و پايگاه‌ها و تجمعات را بيشتر كنيد؛ زيرا دشمن از همين چيزها مي‌ترسد. دعا در حق امام و رزمندگان را فراموش نكنيد و همگي بنده عاصي را حلال كنيد و برايم طلب مغفرت بنماييد. وصيتم به پدر بزرگوار و مادر مهربانم: پدر و مادر عزيز! دستهايم ياراي نوشتن جمله‌اي به نام وصيت براي شما ندارد؛ زيرا اين شما بوديد كه مرا تربيت كرديد و بعد راه و رسم زندگي را به من آموختيد و راه مستقيم را به من نشان داديد. پدر جان! اين شما بوديد كه در دوران طفوليت دست مرا مي‌گرفتيد و به مساجد و جلسات روضه و هيأت مي‌برديد و اين شما بودي كه در همان دوران، امام را تنها به وسيله عكس به من معرفي نموديد كه پس از سالها توانستم خودش را درك كنم و سپس راهش را. مي‌دانم اينك كه قدم در اين راه گذارده‌ام، براي پيروي از امام و دفاع از اسلام، بهترين و بيشترين آرزوي ديرينه توست و مي‌دانم هيچ‌گونه ناراحتي در شهادتم نداري؛ زيرا مي‌داني شخص امين كسي است كه از امانت خوب نگهداري كرده و بعد سالم به صاحب اصلي‌اش برساند. فقط از تو مي‌خواهم همچنان حامي امام باش و در مسائل روز هوشيار باش و شركت گسترده خود را در پايگاه و مساجد حفظ كن و مرا حلال كن و برايم طلب مغفرت بنما. مادر مهربانم! نمي‌دانم برايت چه بنويسم؛ چون بالاترين مقام را نزد خدا داري و بيشترين زحمات را برايم متحمل شده‌اي و بيشترين نافرماني‌ها را از من ديده اي؛ ولي با اين حال خوشحال باش؛ چون ‌كه بهشت را زير پاي تو جويا شدم و حركت كردم، پس در شهادت فرزندت نگران نباش؛ چون خون من رنگين‌تر از خون علي اكبر امام حسين-عليه‌السلام- و ديگر شهدا امثال علي‌آقا سيفيان و آقا جواد تركزاده ‌و ... نيست؛ پس خوشحال باش و سرافراز و گريه زاري مكن و هر گاه خواستي گريه كني به ياد شهداي كربلا گريه كن؛‌ زيرا آنها عزادار نداشتند. مادر جان! حلالم كن و از تقصيراتم درگذر و از خدا برايم طلب مغفرت بنما. وصيتم به خواهرانم: خواهرانم! مي‌دانم حق برادري را براي شما انجام نداده‌ام؛ ولي شما مرا ببخشيد و حلالم كنيد. در شهادت برادرتان صبور باشيد و هر گاه خواستيد كنار قبرم بياييد، اول به قبر ديگر شهدا و دوستانم سري بزنيد و بعد سر قبر من بياييد تا متوجه شويد من در آنجا تنها نيستم. حجابتان را همچنان حفظ كنيد؛ زيرا حجاب شما در برابر دشمنان، رنگين‌تر از خون شهداست.‌ در پايان از شما مي‌خواهم مرا ببخشيد و حلال كنيد و برايم طلب آمرزش كنيد. چند جمله‌اي براي برادران و دوستانم: عزيزان! اينك كه خصم ستمگر و حزب شيطان در رأس آنان امريكا، پاي به صحنة نبرد گذارده و نعرة «هل من مبارز» سر مي‌دهد، بر همه كه خود را حزب‌الله مي‌دانند واجب است جواب دندان‌شكني به اين عمرو بن عبدودها بدهند و سرشان را علي‌وار از بدنشان جدا كنيد؛ پس از پاي ننشينيد و با اتكاي به خداوند قادر، مردانه به سوي ميدان نبرد هجوم آوريد كه «لاحول ولا قوه الا بالله العلي العظيم.» بشتابيد تا نداي «هل من ناصر ينصرني و هل من معين، يعيني» حسين زمان را پرطنين‌تر لبيك‌گو باشيد تا پس از مدتي افسوس نخوريد؛ چنان‌ كه پس از واقعه كربلا افسوس خوردند، ولي ديگر فايده‌اي در آن نبود. دوستان عزيز! سعي كنيد يار باوفاي امام باشيد. تجمعات، هيئات، جلسات مذهبي و سياسي را پر شورتر برقرار كنيد. پايگاه‌ها و مساجد را خالي نگذاريد و در فعاليت‌هاي مذهبي و فرهنگي حضور فعال داشته باشيد. سنگر علم و مدرسه را رها نكنيد.‌ به اين اميد كه با حفظ اين سنگرها به زودي دشمن دين را از پاي در آوريد. اين شماييد كه بايد پيام‌رسان خون دوستان شهيدتان باشيد كه با شهيد شدن هر يك از آنها مسؤوليت‌ها سنگين‌تر مي‌شود؛ پس از خدا بخواهيد قدرت و تحمل را عطا بفرمايد. اما سخني چند با مسؤولين شهر: در كارهايتان خدا را در نظر بگيريد و بدانيد اين رياستي كه الان داريد فقط و فقط به علت جانبازي‌هاي جوانان و فداكاري‌ها و از خود گذشتگي‌هاي اين امت شهيد پرور است؛ پس بدانيد مسؤوليت شما در قبال خون شهدا بيش از ديگران مي‌باشد. مبادا كاري انجام دهيد كه در آينده مديون يك ملت شهيد داده و مستضعف باشيد. جامعه روحانيت! بيدار باشيد، اين شماييد كه بايد به عنوان پيشتازان اين قافله جاويد، در اين راه بهتر و بيشتر از ديگران كمر همت و قدم خدمت بر زمين كوبيد؛ پس مقابل اين‌ همه كار شكني‌ها و سهل‌انگاري‌ها را بگيريد و همه اين‌ها را به حساب جبهه داشته باشيد كه تنها بالاي منبر رفتن و دم از اسلام زدن فايده‌اي ندارد؛ بلكه امروز روز عمل است و خود بهتر مي‌دانيد كه: «اليوم يوم العمل و لاحساب و غدا يوم الحساب ولاعمل» . آقايان! سعي كنيد بيش از اين به رزمندگان فداكار، اين شهداي زندة زمان، عزت و احترام بگذاريد و در سخنان خود، مثال طلحه و زبيرها را به آنها نسبت ندهيد و بياييد خود علي-عليه‌السلام- باشيد و مقابل طلحه و زبيرها بايستيد و خود مي‌دانيد جبهه‌ها مكان‌هاي بس مقدس و دانشگاه تعليم و تعلم راه واقعي اسلام و پيامبر و ائمه اطهار -عليهم‌السلام- مي‌باشد كه بدون جهت نسبت خط و خط‌بازي دادن براي آنها بسي غفلت است؛ البته بنده خيلي كوچك‌تر از آنم كه اين مسائل را متذكر شوم؛ ولي آنچه باعث شد، مظلوم واقعي شدن سربازان واقعي آقا امام زمان -عجل‌الله‌تعالي‌فرجه- در اين منطقه مي‌باشد كه جملة بسيجي مظلوم شهر و شهيد جبهه در آن عينيت يافته است. دنيا يك روز بيش نيست؛ پس بايد به فكر آخرت بود. بياييد تا لغزش‌هاي گذشته را ‌با اعمال حال و آينده‌مان جبران كنيم. در پايان از كليه دوستان و برادران و آشنايان و اقوام و امت حزب‌الله خصوصاً خانواده‌هاي شهدا، ‌عاجزانه طلب بخشش دارم. اميدوارم مرا حلال كرده و براي آمرزش گناهانم از خداوند طلب مغفرت بنماييد. خدايا، خدايا! تا انقلاب مهدي حتي كنار مهدي، خميني را نگهدار. والسلام

/ 1