بسم الله الرحمن الرحيم «طلبة شهيد: باقر عبادي» «السلام عليك يا ابا عبد الله، السلام عليك يا ثارالله» پيام من به شما اين است كه دست از پيرجماران- اين فرشته تاريخ - برنداريد او كسي است كه شما را از ظلمت و تاريكي نجات داد، دست از او بر نداريد و اسلحه افتاده را برداريد و راه شهيدان را ادامه دهيد. و شما اي دشمنان بدانيد! از هر قطره خوني كه ريخته ميشود يك مبارزي بر خواهد خاست و فرياد جنگ جنگ تا پيروزي را سر خواهد داد و اسلحه افتاده را بر خواهد داشت... پيامم به شما پدر بزرگوارم! ميدانم كه از من ناراحت هستيد زيرا من فرزند خوبي برايتان نبودم، نسبت به شما خوبي نكردم و سرانجام از شما خداحافظي نكردم... مادرم! از شما ميخواهم، صبر كنيد كه خداوند صابرين را دوست دارد نماز را سر وقت بخوانيد و به نماز نگوييد كار دارم، به كار بگوييد وقت نماز است. اميدوارم خداوند آنقدر به شما صبر بدهد كه بتوانيد دوباره ايوب را ببينيد دلم ميخواست آنقدر بجنگم تا بتوانم راه كربلا را باز كنم و بروم درِ زندانها را باز كنم و ايوب و اصغر را پيش شما بياورم. اگر خداوند شهادت را نصيب من كرد باز هم خوشحالم... پيام من به شما هم محليهايم اين است: با هم حسادت نورزيد، نماز را سر وقت بخوانيد، برايم طلب آمرزش كنيد واز برادران طلاب ميخواهم كه جبهه را فراموش نكنيد... پيام من به برادران انجمن اسلامي و پاسداران: سعي كنيد برادران گم گشته را به راه راست هدايت كنيد. برادر شما باقر عبادي 16/12/65 استان: مازندران شهرستان: ساريتولد: 1347 شهادت: 1/2/66-بانه