شهيد ابوالفضل صبوري - وصیت نامه شهید ابوالفضل صبوری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وصیت نامه شهید ابوالفضل صبوری - نسخه متنی

ابوالفضل صبوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شهيد ابوالفضل صبوري

استان اصفهان > شهرستان آران وبيدگل

وصيت نامه

«طلبة شهيد: ابوالفضل صبوري» «والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا...» (عنكبوت/96) كساني‌ كه در راه ما جهاد كنند، از راه‌هايي آن‌ها را هدايت مي‌كنيم. آن‌ قدر به جبهه مي‌روم و مي‌جنگم تا شهيد شوم. اي جوانان! نكند در رختخواب ذلت بميريد كه حسين - عليه‌السلام- در ميدان نبرد شهيد شد. اي جوانان! نكند در غفلت بميريد كه علي - عليه‌السلام- در محراب عبادت به شهادت رسيد و مبادا در حال بي‌تفاوتي بميريد كه علي اكبر حسين-عليه‌السلام- در راه حسين-عليه‌السلام- و با هدف شهيد شد. با سلام و درود بر يگانه منجي عالم بشريت و بر نايب بر حقّش، امام امّت، خميني كبير و بر تمام گلگون كفنان راه حقّ و با سلام و درود بر رزمندگان و جويندگان راه اسلام و بر تمامي مسلمانان جهان. اكنون كه دشمنان اسلام در گيتي، هر روز عزيزترين جوانان امّت اسلام را در قتلگاه خون و شرف شهيد مي‌نمايند و اكنون كه خفّاشان خونخوار به كشورم و امّتم و به اسلامم حمله ور شده‌اند، وظيفه خود دانستم؛ اگر به قيمت جانم تمام شود، دست كثيف اين خونخواران جاني را از سر ملت عزيزم كم كنم و نگذارم كه هر روز با كشتن بهترين عزيزانمان بتوانند از خونشان، خود را سيراب نموده و به جنايت خود ادامه دهند. از اين رو وظيفه خود دانستم كه الان كشور براي كوتاه كردن دست اين خون‌خواران احتياج به نيرو دارد و اگر به مقدار كمي هم كه شده خود را با شهدا و رزمندگان شريك بدانم و نرسد آن روزي كه خداي نكرده ما به جبهه نرفته باشيم و دين خود را ادا نكرده باشيم و آن وقت دست تأسف بر سر خود بزنيم و در دنيا و آخرت در برابر شهدا و معلولين مسؤول باشيم. چون وظيفه هر مسلمان اين است كه چند جمله به عنوان وصيت‌نامه در بين مردم و خانواده خود به يادگار بگذارد، وظيفه خود دانستم كه چند جمله ناقابلي هم اگر شد در بين خانواده و ملت قهرمان ايران به يادگار بگذارم. وصيتم به ملت غيور و شهيد پرور ايران: اگر چه قابليتي ندارم كه چند جمله به عنوان وصيت به ملت قهرمان عرض كنم، ولي از ملت عزيزم مي‌خواهم كه دست از اين امام و اسلام و ولايت فقيه بر ندارند؛ زيرا كه اين اسلام با خون هزاران شهيد و معلول به ثمر رسيده و اين گونه بارور شده است و ما از اين درخت اسلام، شكوفه‌هاي احاديث و پند و اندرزها را مي‌چينيم و استفاده مي‌كنيم و پي به حقانيت پيامبران و امامانمان مي‌بريم و مي‌فهميم كه پيامبران و امامانمان چگونه زحمت كشيده‌اند تا اين اسلام را به دست ما سپرده‌اند و حال نوبت ماست كه از اسلام دفاع كنيم و اسلام را در تمام جهان پياده بنماييم و خداي نكرده نشود آن روزي كه ما از ياد خدا و امام غافل باشيم و آن روز غضب خدا فرو مي‌آيد كه روز بدبختي تمام مردم است و ما هيچ راه و چاره‌اي نخواهيم داشت. پس خواهش ما رزمندگان و شهيدان اين است كه در پشت جبهه‌ها به ياري رهبرتان و به كمك رزمندگان بشتابيد و نداي رهبرتان را لبيك گفته تا بتوانيد با اين كار خود، پشت ابرقدرت‌ها و خونخواران جهان را به لرزه در آوريد. ملت شريف و قهرمان ايران! خواهشي كه از شما داريم اين است كه دست از ولايت فقيه بر نداريد؛ زيرا كه اين ولايت فقيه بودند كه اين اسلام را به اين جا رسانيد و اسلام با پيروزي‌هاي مهم روبرو شده است. دست از اسلام و روحانيت بر نداريد كه اسلام و روحانيت هرگز از هم جدا نمي‌شوند و تا ابد با هم هستند و از شما ملت عزيز و قهرمان مي‌خواهم كه هرگز اسلام را از روحانيت جدا ندانيد؛ زيرا اسلام بدون روحانيت، مانند كشور بدون طبيب است و اين روحانيت هستند كه به فرياد ملت محروم و ستمديده جهان مي‌رسند و قدر همه روحانيون و اسلام و امام و همچنين شهدا و رزمندگان را داشته باشيد؛ زيرا كه رزمندگان ما همچون حسين، علي اكبر،قاسم - عليهم‌السلام- و ساير شهداي كربلا در جبهه‌ها مي‌جنگند و مي‌رزمند و اسلام را لحظه به لحظه به پيروزي نزديكتر مي‌كنند. از ملت عزيزم مي‌خواهم كه نماز جماعات و نماز جمعه را ترك نكنند؛ بلكه هر چه با شكوه‌تر در نماز جمعه شركت كنند و با آمدن خود به نماز جمعه، چنان سيلي محكمي به گوش ابرقدرت‌هاي جهان بزنيد و از شما خواهران عزيز مي‌خواهم كه حجاب خود را حفظ نموده و رسالتي كه بر دوشتان هست، زينب‌گونه به تمام جهان برسانيد و در مقابل مشكلات صبور و استوار بوده و هرگز از ياد خدا غافل نشويد كه دشمن در كمين نشسته و منتظر آن موقعيتي است كه يك كار منفي خداي ناكرده از ملت قهرمان و شهيدپرور ايران ببيند و كار كثيف خود را انجام دهند. اميدوارم كه با اميد به خدا و با پيروزي اسلام بر كفر جهاني نماز پرشكوه جمعه و جماعات را پشت‌ سر امام امت، خميني كبير، در حرم اباعبدالله حسين-عليه‌السلام- برگزار كنيد و در كربلا به ياد شهدا باشيد كه چگونه با نثار خون خود كربلاي حسين-عليه‌السلام- را آزاد نموده و شما را به حرم حسين-عليه‌السلام- رسانيدند. پدر و مادر عزيزم! هنگامي كه خبر شهادت فرزندتان را شنيديد دستهاي خود را رو به آسمان بلند كنيد و بگوييد: پروردگارا تو را شكر مي‌گوييم كه به ما توفيق داده‌اي كه ما هم با ديگر خانواده‌هاي شهدا در جنگ شريك باشيم و توانستيم اين باري كه بر دوش داشتيم، سالم بر زمين نهيم و اين امانت را به تو تحويل دهيم. پدرم و مادرم! هنگامي كه خبر شهادت مرا شنيديد غصه نخوريد و ناراحت نباشيد؛ بلكه خوشحال هم باشيد. پدر و مادر عزيزم! اگر بدن من، سرنداشت غصه نخوريد چرا؛ چون مولاي ما حسين- عليه‌السلام- هم سر از بدنش جدا شده. پدر و مادر عزيزم! اگر بدنم دست نداشت افسرده نباشيد چرا؛ چون سقاي حسين-عليه‌السلام- ابوالفضل عباس-عليه‌السلام- هم دست در بدن نداشت و كسي نبود در هنگام افتادن، او را نگه بدارد. مادر و پدر عزيزم! اگر بدنم قطعه قطعه شد، ناراحت نباشيد؛ چون كه بدن علي اكبر و علي اصغر - عليهم‌السلام - در كربلا قطعه قطعه شد. پدر و مادر عزيزم! از شما مي‌خواهم كه مرا حلال كنيد و از خدا بخواهيد تا گناهان من آمرزيده شود. پدر و مادر عزيزم! اگر چه نتوانستم به اندازه خردلي به‌ شما كمك كنم؛ اما ان‌شاءالله در آخرت اگر بي‌اندازه [كم] هم باشد كمكي به حق شما مي‌كنم. پدر و مادر عزيزم! وصيت ديگري كه به شما دارم اين است كه در مرگ من گريه نكنيد و اگر گريه هم كرديد براي امام حسين-عليه‌السلام- و شهدا و مفقودالاثرها گريه كنيد، شما كه نبايد ناراحت باشيد؛ زيرا كه جنازه فرزندتان به دست شما رسيد؛ ولي كساني بايد ناراحت باشند كه جنازه عزيزانشان پيدا نشده و يا در ميان صحراي سوزان كربلاي ايران مي‌باشد و كسي دسترسي به آنها ندارد. پدر و مادرم! ان‌شاءالله وقتي كه جنگ تمام شد و شما به كربلا رفتيد، عكس مرا همراه خود ببريد و بگوييد حسين جان! اگر جوان‌هاي ما نيامدند؛ ولي راه تو را باز كردند و تو را از دوري و تنهايي نجات و رها كردند و ما را به حرم با صفاي تو رسانيدند و به جاي ما شهدا، حرم امام حسين - عليه‌السلام- را ببوسيد ان‌شاءالله. برادرجان! از تو مي‌خواهم كه در مرگ من افسرده و ناراحت نباشيد و بلكه خوشحال باشيد و نگذاريد سلاحم به ‌زمين بي‌افتد و تو مي‌تواني با درس خواندن خود جاي مرا در جبهه پر نموده و تو سلاحم را در دست بگير و به دشمنان اسلام حمله‌ور شو و هرگز نكند خداي نكرده از ياد خدا غافل شوي؛ بلكه ايمان خود را قويتر كن و در مقابل مشكلات صبور و استوار باش تا بتواني با اين كار خود دست ابرقدرت‌ها را از كشور اسلامي ايران كوتاه كنيد ان‌شاءالله. خواهرانم! از شما مي‌خواهم كه در مرگ من افسرده و ناراحت نباشيد، بلكه خوشحال باشيد و حجاب اسلامي خود را حفظ نموده، گر چه شما نمي‌توانيد در جبهه شركت كنيد، اما مي‌توانيد با حجاب و اعمال ديني، خدمتي به اسلام نموده و اين خود يك نوع مبارزه با استعمارگران شرق و غرب مي‌باشد و از شما مي‌خواهم كه رسالت مرا زينب‌وار به تمام جهان برسانيد و آن هم حاصل نمي‌شود مگر اين كه در مقابل مشكلات جنگ، صبور و استوار باشيد كه ان‌شاءالله پيروزيد. بارالها! از تو مي‌خواهم كه گناهان مرا ببخشيد و اين كوله‌باري كه به جز معصيت و گناه چيز ديگري ندارد بر زمين نهيد و از سر تقصيرات من در گذر. بارالها! اين بدن ضعيف و ناتوان مرا در آتش مسوزان و در عذاب دردناك جهنم مسوزان؛ زيرا كه اين بدن ضعيف و لاغر من طاقت عذاب آتش جهنم را ندارد. خداوندا! اگر در اين دنيا مرا سوزاني، بسوزان؛ ولي مرا از آتش سوزان جهنم نجات بده و آتش سوزان جهنم را بر من حرام كن. بارالها!‌ تمام عمرمان بستان و بر عمر امام بي‌افزاي. والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

مورخ 15/1/1364

/ 1