شهيد رسول صالحيان - وصیت نامه شهید رسول صالحیان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وصیت نامه شهید رسول صالحیان - نسخه متنی

رسول صالحیان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شهيد رسول صالحيان

استان همدان > شهرستان ملاير

وصيت نامه

بسم الله الرحمن الرحيم «طلبة شهيد: رسول صالحيان» «نهاوند» «و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون» (آل عمران- 168) البته نپنداريد كه شهيدان راه خدا مرده‌اند بلكه زنده به حيات ابدي شدند و در نزد خدا متنعم خواهند بود. وصيت نامه خود را با درود فراوان بر آقا امام زمان (عجل‌تعالي فرجه) و نايب بر حقش امام خميني شروع مي‌نمايم: «يا ايها الذين آمنوا خذوا حذركم فانفروا ثبات او انفروا جميعاً» (نساء-71) اي كساني كه ايمان آورده ايد گروه گروه و دسته دسته سلاح خويش را بر گيريد و بر دشمن بشتابيد. و باري اي پدر و مادر! اگر من به سعادت واقعي كه شهادت باشد رسيدم، در بين مردم براي من گريه نكنيد، زيرا عده‌اي جشن مي‌گيرند و مي‌گويند كه يكي از فرزندان جمهوري اسلامي ‌و انقلاب اسلامي كشته شده و باري برادران عزيزم! شما هم همچنين براي من گريه نكنيد، به جاي اين كه براي من گريه كنيد، اسلحه‌ام را بر زمين نگذاريد. وصيتم بر خواهرانم اين است كه حجاب شما كوبنده‌تر از خون من است. پدر و مادرم! زماني كه جنازه مرا به ملاير آوردند، در كنار قبر دوستان شهيدم: «بهروز جعفري، شهيد روزبهاني و شهيد قاسمي» به خاك بسپاريد و بر جنازه من آقاي هاشمي حاكم شرع عمومي ملاير با حسن آقا فاضليان استاد گرامي‌ام نماز بخوانند و از دوستان حوزة علميه در خواست مي‌كنم اگر وقت كردند براي من مدت 15 روز نماز بخوانند. اي خدا! اگر با خون من، اسلام و قرآن و نظام جمهوري اسلامي آبياري مي‌شود، هزار بار حتي بيشتر مرا بكش و زنده بكن. باري پدر و مادرم! مرا حلال كنيد چون كه براي من زحمت‌هايي كشيده‌ايد، براي من شب‌نخوابي كرده‌ايد، اميدوارم كه مرا حلال كنيد. پدر و مادرم! از طرف من از تمام اقوام و آشنايان و همسايگان حلال‌خواهي كنيد. برادر عزيزم محمد جان! اميدوارم كه مرا حلال كني، زيرا خيلي تو را زحمت داده و طي آن چند سال كه پيش تو بودم، شما را اذيت كرده‌ام و اميدوارم كه مرا عفو نماييد و اميدوارم كه سلاحم را بر زمين نگذاري و همدوش سپاهيان دلاور بجنگي. وصيتم بر عمويم اين است: كه با پدرم در مزارع كشاورزي همكاري كنند و وصيتم بر پسر عموهايم اين است اي عزيزان! سلاحم را بر زمين نگذاريد. با حزب بعث مبارزه نماييد. پدر و مادرم! از طرف من از امام جمعه عزيزم و برادران حوزة علميه و پايگاه مقاومت شهيد مدني و شهيد رجايي ملاير حلال‌خواهي كنيد. مرگ بر مقام پرست و رياست طلب، كساني كه براي خدا كار نمي‌كنند. «والسلام»

/ 1