شهيد نبي الله شير آقائي - وصیت نامه شهید نبی الله شیر آقائی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وصیت نامه شهید نبی الله شیر آقائی - نسخه متنی

نبی الله شیر آقائی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شهيد نبي الله شير آقائي

استان مازندران > شهرستان بهشهر

وصيت نامه

«طلبة شهيد: نبي الله شير آقايي» «وَلاَ تَحْسَبَنّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللهِ اَمْواتاً بَلْ اَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِم يُرْزَقُونَ» (سوره آل عمران آيه 169) آن كس كه تو را شناخت جان را چه كند فرزند و عيال و خانمان را چه كند ديوانه کني هر دو جهانش بخشي ديوانه تو آن دو جهان را چه کند با نام او كه تمام هستي و نيستي از اوست تمام زمين و آسمان از اوست و همه چيز از اوست وصيت نامه خود را شروع مي كنم : با درود و سلام فراوان بر مهدي موعود -عجل الله تعالي فرجه- و نائب بر حقش خميني كبير و با دورد و سلام فراوان به شهداي اسلام اكنون كه احساس مي كنم اسلام عزيز به خون سرخ احتياج دارد تا اين كه اين خون سرخ را در زير درخت اسلام كه ريشه آن از سرزمين ايران بنا نهاده شده و به سوي جهان جوانه مي زند و شاخ و برگ سبز مي كند، برخود وظيفه شرعي و الهي دانسته ام كه جنگ را سر لوحه تمام مسائل قرار داده و وارد صحنه پيكار كردم و اميدوارم گام به گامي كه بر مي دارم با نيت خالصانه اي كه در قلب دارم و اين كه تمام وجودم از اوست و براي اوست ان شاء الله قبول بفرمايد و بريده از تمام قيد و بندها و مال و منالها فقط و فقط در مسير الله گام بر دارم تا اين كه در روز محشر در وصف شهدا قرار بگيريم. گر چه مي دانم شهادت مرتبه اي نيست كه همه لايق آن باشند، ولي اين وصيت نامه را هم از آن بابت مي نگارم كه احتمال شهادت برايم بسيار بعيد مي باشد ولي به هر حال آرزو بر جوانان عيب نيست و در درگاه خداوند منان خواهانم كه مرا آرزو به دل وامگذارد و به آنچه آرزوي ديرينه من كه همان شهادت خالصانه و فقط در راه الله مي باشد برساند گر چه مي دانم اين عبد عاصي و با اين قلب سياه و پر از گناه هر گز به اين آرزو نمي رسم چگونه نفس پليد نمي گذارد انسان به جاي برسد كه فقط او را ببيند. نفس اژدهاست او كي مرده است ز غم بــي آلتي افسرده است ولي با توسل به مبدايي كه همه چيز از اوست مي توان كمك جسته تا اين كه اين نفس پليد و سركش را خفه كرده و قلب پر از گناهم راز نور ايمان منور و از كانال شهادت فقط به او برسم و در روز قيامت در محضر خدا و اولياي خدا رو سفيد باشم و در صف شهداي كربلاي امام حسين -عليه‌السلام- قرار بگيرم. اما سخن از امام حسين -عليه‌السلام- به ميان آمد قلمها و زبانها نمي توانند عظمت و شخصيت اين بزرگ مرد تاريخ اسلام را توصيف كنند، اما همين قدر بگويم: اوست معلم آزادگي، اوست معلم انسانيت، اوست معلم چگونه جنگيدن و چگونه به شهادت رسيدن، و اوست معلم آزاد مردان، و اين عبد عاصي از خداوند خواهانم كه مرا در صف آزاد مردان قرار بدهد تا اين كه بتوانم راه معلم واقعي انسانيت را با خون گرم خود آبياري نمايم. دوست دارم در هنگام تشيع جنازه ام چشمهايم را باز بگذاريد تا آن كوردلان و منافقان بفهمند كه با چشم روشن و با قلبي پر از عشق و صفا و محبت به او اين راه را انتخاب كرده ام، تا اين كه ديگر نگويند اين بسيجيان را با تحركات خاصي گول زده و يا اين كه به آنها وعده وعيدهاي مي دهند و آنها را به جبهه مي برند. توصيه ديگر من به اين امت مسلمان اين است كه رابطه با اهل بيت رسول الله (ص) را بيشتر نمايند. و شما اي ملت مسلمان و شيعه نگذاريد طوري شود كه فرداي اسلام ديگر شيعه نداشته باشد. من از مسوولين مملكت عاجزانه مي خواهم كتابهايي كه در زمينه اهل بيت رسول الله (ص) است بيشتر چاپ نمايند ؛ نه اين كه آنها را از كتابخانه ها جمع نمايند .اگر همين طور كتابها را جمع كنند ديگر با چه روي مي توان فرداي قيامت در محضر رسول الله (ص) و علي -عليه‌السلام- و ائمه معصومين -عليه‌السلام- قرار گرفت و اين را من ننگ مي دانم كه در كشوري كه اسلام با خون هزاران هزار شهيد بارور گرديده است در آينده خبر ازشيعه نباشد و اگر مي خواهيد شيعه زنده بماند، از مسئولين امر مي خواهم كه اين كتابها را بيشتر چاپ كرده و در دسترس همه مردم قرار دهند، و تولدهاي ائمه معصومين -عليه‌السلام- را يك جشن بسيار خوب و بسيار حساب شده در سرتاسر كشور بر پا نمايند تا اين كه فردا فرزندانمان از اهل بيت عصمت و طهارت -عليه‌السلام- درس چگونه زيستن و چگونه كشته شدن رابياموزند. مسئله ديگر اين است كه اي ملت بپا خاسته و مسلمان ايران وحدت كلمه را حفظ كرده و آيه شريفه: «وَاْعتصموا بحبل الله جميعاً و لا تفرقوا» را هميشه در ذهن و همگام با عمل خود بسپارد تا اين كه دشمن نتواند ضربه اي به شما وارد نمايد چون كه دست خدا بالاي جماعت و يك پارچگي مي باشد« يدالله مع الجماعة» و نگذاريد به حزب الله كه همان بسيج مستضعفين مي باشد ضربه اي وارد آيد. و اما مرگ اين قانوني است از سوي خداوند كه جبري است چه بخواهي و چه نخواهي به سراغت مي آيد و هيچ كس نمي تواند از آن فرار كند، همانگونه كه مولاي علي -عليه‌السلام- در دعاي كميل مي فرمايد: «و لايمكن الفرار من حكومتك» حال كه سخن بر سر مرگ است مرا به ياد سخني از بزرگ مرد ايران بخصوص منطقه مازندران يعني حضرت آيت الله كوهستاني (رضوان الله تعالي) مي اندازد كه مي گويد: مردم قدر لااله الا الله را بدانيد، اي مردم مگر راهي غير از راه خدا هست. حقيقت و جان مطلب هم همين است. بارالها، ما را چنان ايماني ده كه قدر اين كلمه توحيد را بدانيم و فقط در راه تو گام بردارم آمين. اما ولايت فقيه، اي ملت شريف و بپا خاسته ايران مي دانم كه شما دست از ولايت فقيه بر نمي داريد و نخواهيد داشت اما بعنوان ياد آوري به شما عرض مي كنم كه: هيچ وقت دست از ولايت فقيه بر نداشته كه اگر خداي نكرده دست از حمايت رهبري برداريد به عذابي دچار خواهيد شد كه ديگر نجات يافتن ممكن نيست ما بايد قدردان نعمتها باشيم و اين را كه خداوند بعد از 14 قرن از گذشت اسلام به ملت ايران بخشيده است شكر گزار باشيم و از اين ولي فقيه حمايت كرده و مطيع امر وي باشيم كه همان امر خدا است. و اما تو اي پدر و مادر مهربانم، سلام عليكم، مي دانم چقدر زحمت كشيده ايد تا اين كه مرا به اينجا رسانيديد آيا اين نيست كه من يك امانتي بيش در نزد شما نبودم و مي بايست امانت را به صاحب امانت بر گردانيديد پس چه بهتر اين كه امانت را خوب به صاحبش برگردانيديد ان شاء الله صاحب امانت هم از امانت و از دارنده امانت در روز قيامت راضي باشد. و تواي پدر مهربانم، اميدوارم بعد از خبر شهادتم ناراحت نباشي و با دستهاي خودت مرا به خاك بسپاريد. تو اي مادر مهربانم، مي دانم چه شبها خواب را بر خود حرام نموديد تا اين كه روزي عصايت شوم ولي چه كنم مادر، اسلام به من و امثال من و به اين خونهاي جوشيده از عشق حسين -عليه‌السلام- احتياج دارد تا اين كه آبياري شود، پس تو اي مادر مهربانم بعد از خبر شهادتم دست را به سوي آسمان بلند كن و در درگاه پناه بي پناهان، فرياد رس بيچارگان و اميد اميدواران بلند كن و بگو: بارالها ، اين قرباني در راه خودت را از اين خانواده قبول بفرما، نمي گويم در شهادتم گريه نكني هر وقت خواستي گريه كني مادر به ياد ابا عبدالله الحسين -عليه‌السلام- گريه كن كه مادر ندارد براي بي بي فاطمه-عليه‌السلام- گريه كن كه شبانه غسل و كفن و دفنش كردند و به ياد علي اكبر حسين -عليه‌السلام- و ديگر شهداي كربلا گريه كن. و شما اي برادران مسلمانم، راه شهدا را ادامه دهيد كه همان راه انبياء است و مشت محكمي بر دهن آن كساني كه نداي صلح سر مي دهند بزنيد و بگوييد: اصلاً صلح بين اسلام و كفر معني ندارد. و نصيحت من به خواهرانم اين است كه حجاب و عفت خويش را حفظ كرده كه جهاد شما در عفت شما است. ومسئله ديگر اين كه ازسلسله جليله روحانيت در خط امام حمايت كرده و دست از اين قشر زحمت كش نكشيد. در پايان براي تمام كساني كه مرا مي شناسد و از همه آنها مي خواهم اگر چنانچه اشتباهي از اين عبد عاصي ديده ايد مرا در نزد پروردگارم مورد عفو و بخشش قرار دهيد چون كه او يا ارحم الراحمين است. و اگر كسي احيانا از من چيزي طلبكار مي باشد به خانواده ام مراجعت كند تا اين كه طلبكاري خود را بطلبد و يا اين كه مرا در نزد خالقم عفو نمايد. كتابخانه ام را براي برادرزاده ام آقاي محمد اسماعيل، نگه داريد و او را در آينده طلبه كنيد كه شريفترين شغل هاست هم در دنيا و هم در آخرت و مرا در زادگاهم كوهستان بخاك بسپاريد. بارالها ، تو را به سينه خسته علي -عليه‌السلام- و به پهلوي شكسته بي بي فاطمه-عليه‌السلام- قسمت مي دهم كه عاقبت اين عبد عاصي و جميع مسلمين خصوصا شيعيان را ختم به خير بگردان. امين يا رب العالمين خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار

العبد العاصي نبي الله شير آقايي كوهستاني ساعت 11 شب 6/12/1364

/ 1