شهيد سيداحمد شوقي مزار - وصیت نامه شهید سید احمد شوقی مزار نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وصیت نامه شهید سید احمد شوقی مزار - نسخه متنی

سید احمد شوقی مزار

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شهيد سيداحمد شوقي مزار

استان خراسان رضوي > شهرستان گناباد

وصيت نامه

«طلبة شهيد: سيد احمد شوقي‌مزار» «ربنا افرغ علينا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علي‌القوم‌الكافرين»(بقره،250) با درود بر رهبر عاليقدر و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران و با سلام بر رزمندگان حماسه‌آفرين و ايثارگران طريق نور و با درود و سلام به ارواح طيبه شهدا از صدر اسلام تا كربلا و عاشورا و اما چند سطري كه به عنوان وصيت‌نامه مي‌نگارم فقط براي رضاي الله است نه براي رضاي غير تو. من هم به مانند شما مدتها بود كه دلم بهانه داشت و منتظر فرصتي و موقعيتي مي‌گشت كه جهاد را به معناي واقعيت اش دريابد و عقده‌گشايي نمايد و از آن زماني كه پدرم را مشاهده كردم كه با آن سن و سال به جبهه اعزام شد و به نداي «هل من ناصر ينصرني» امام لبيك گفت، من احساس حقارت مي‌كردم و هميشه سر به زير بودم كه من بمانم و ايشان به جبهه برود. بالاخره انتظار به سر آمد و عقده دل گشوده شد و آخرالامر اعزام گشتم تا همچون شهيد مظلوم بهشتي و شهيدان محراب و همه شهيدان اسلام، به پيماني كه با خدا بسته‌ام وفا نمايم و رضاي او را كه بالاترين ضايت‌هاست، تحصيل نمايم تا شايد مصداق كلام خدا گردم؛ اما اگر به آرزوي ديرينه‌ام كه فيض شهادت است، نايل آمدم كه در خود چنين لياقتي نمي‌بينم و بدنم به دست دوستان افتاد، در هر كجا كه پدرم صلاح بداند، دفنم كنيد و چه بهتر كه در كنار مزار شهيد بزرگوار، مظهر حلم و بردباري، تقوي و فضيلت، شهيد حسين رفعتي به خاك بسپاريد تا با او محشور شوم. چند سفارش به شما پدر و مادر و خويشانم دارم و آن اين است كه برايم گريه نكنيد و لباس عزا نپوشيد و در مراسمي كه برايم برگزار مي‌كنيد، شؤون اسلامي را حفظ كنيد و از خرج‌هاي بيهوده بپرهزيد و اما مادرم! هر چند فراق من براي تو كه تنها پسرت بودم بسيار دشوار است، اما از تو مي‌خواهم با تمام دشواري‌ها و ناگواري‌هايش، همچون مادران شهيد داده ديگر تحمل نمايي و روحم را با بيتابي‌ها و گريه‌هايت آزرده نسازي. تو اي همسرم! در فراقم اشك مريز و بكوش فرزندم راضيه را زينب‌گونه تربيت‌ نمايي ... و به او بگو كه كسي پدرش را مجبور به رفتن به جبهه نكرد؛ بلكه خودم اين راه را انتخاب نمودم و با اصرار زياد و چشمان باز و ادراك كامل اين راه را برگزيدم و به شما برادران و خواهران عزيز سفارش مي‌كنم: از دعاهاي ندبه و كميل و توسل فراموش نكنيد... از نمازهاي جمعه و جماعات هم فراموش نكنيد... قدر نعمت را بدانيد و روگردان از نعمت الهي نشويد... و ديگر سفارشم اين است كه ولايت فقيه را كه استمرار خط سرخ انبياست، تنها نگذايد و پشت سر روحانيت متعهد به اسلام حركت كنيد و اشتباهاتي را كه قبلا مرتكب شده‌ايد، تكرار نكنيد تا ضربه‌هايي را كه خورده‌ايد، تكرار نشود و از رفتن فرزندانتان به جبهه ممانعت نكنيد... با تمام قوا به دفاع از اسلام و قرآن بپردازيد و از شهادت نهراسيد... در آخر از تمام برادران و خواهران و پدر و مادرم حلاليت مي‌طلبم، اميدوارم مرا ببخشند. والسلام علي من التبع‌الهدي، خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار.

/ 1