شهيد ابوالفضل شمس - وصیت نامه شهید ابوالفضل شمس نسخه متنی

شهيد ابوالفضل شمس

استان سمنان > شهرستان دامغان

وصيت نامه

بسم الله الرحمن الرحيم أشهد أن لا إله الا الله وأشهد أن محمداً رسول الله (ص) و أشهد ان علياً ولي الله (ع)‌وأشهد أن الائمة من ولد علي بن أبي طالب أشهد ان الموت حق و أشهد ان الصراط و الميزان والجنة و النار حق و أن الله يبعث من في القبور و أن الساعة‌اتية لا ريب فيها خدايا ! تو را سپاس مي گذارم که بر من نعمت وجود عطا کردي و در اين دنيا ذليل و خوارم نکردي و به راه انبياء و اوليائت هدايت فرمودي . اگر لطف و عنايت تو نبود من هيچ بودم ،‌الان نيز بي عنايات تو ما هيچ هستيم ، هيچ . پناه بلندي و پستي توئي همه نيستند هر چه هستي توئي پس از حمد و سپاس خداوندي و درود و سلام بي پايان به خاتم پيامبران و اهل بيت پاکش خصوصاً حضرت صاحب الزمان و درود و سلام به ارواح طيبة شهيدان. با سلام به مولاي عاشقان ،‌مرجع شيعيان ،‌پير جماران امام امت ،‌خميني بت شکن. اينجانب چند جمله اي را بعنوان وصيت نامه به يادگار مي نويسم ،‌باشد که اين آخرين کلمات در صفحة تاريخ بدرخشد و ذخيره اي براي فرداي آخرتم باشد. چون شهدا با خويشان صحبتها را گفته اند. اي امت اسلام! دنيا ناپايدار است ، فاني است، دار سر است ،‌سراي مجازي است. مار خوش خط و خالي است ، عجوز و عروس هزار داماد است ،‌متاع غرور است. فريب دنيا و مظاهر دنيا را نخوريد. آنچه نبايد دلبستگي را نشايد: به دنيا دل نبند ، هر که مرده که دنيا سر به سر اندوه و درده به قبرستان گذر کن تا ببيني که دنيا با رفيقانش چه کرده دوستان عزيز من! وقتي بنا است امروز يا فردا بميرم و مرگ را بچشم پس چه بهتر است عاشقانه بميرم ؛‌مثل پيشوايان دينمان ،‌مثل مولايمان علي (عليه السلام ) مثل امام حسن (عليه السلام ) مثل سيد و سالار شهيدان ،‌عزيز زهراء (س) حسين شهيد. شهادت در راه خدا چه زيباست. مرگي که عاشق را به معشوق مي رساند. شهادت را مرگ نگوئيد ،‌شهيد را مرده مپنداريد. نه ، شهادت مرگ نيست ،‌زندگي است. و شهيد نمرده است ،‌زنده ترشده است. من براي انجام تکليف واداي دين به دينم ،‌شهادت را پذيرفتم. چيست دنيا؟ از خدا غافل شدن. ايندار فاني بي ارزش تر از آن است که آدمي بخداهد دينش را به آن بفروشد ،‌چه زشت است کار آن کساني که آخرت را به دنيا عوض مي کنند و هدايت را به ضلالت مي خرند. اي امت اسلام ! ما به اين کاروانسرا به بيهودگي نيامده ايم ، مقصدي داريم ،‌هدفي در پيش است ،‌چقدر خوب است که توشه برگيريم و اين سفر را عاشقانه به پايان برسانيم. اي مسافرها ! توشه برگيريد ،‌بهترين توشه تقواست. تقوي را ،‌نصب العين خود قرار دهيد. اي امت اسلام ! از اعظم واجبات ،‌حفظ اسلام است. براي حفظ اسلام و صلاح نظام اطاعت از رهبري بحق واجب است. از امام اطاعت کنيد که اطاعت از او اطاعت از خداست . اطاعت از امام زمان (عليه السلام) است. مبادا خويشتن را واگذاريم امام خويش را تنها گذاريم زخون هر شهيد لاله رويد مبادا روي لاله پا گذاريم اي امت اسلام ! زير لواي ولايت فقيه که ولايت امام عصر (عجل الله تعالي فرجه ) است با هم متحد باشيد. گرد تفرقه نگرديد، با هم منازعه نداشته باشيد که رنگ و بويتان خواهد رفت. خصومت از اهل نار است، ميان اهل بهشت صلح و صفا و صميميت و برادري است ،‌شما نيز چنين باشيد. اين بندة کمترين را نيز ببخشيد که نتوانسته است در اين عمر گذشته اش خدمتي به شما شهيد پروران کند. پدر عزيزم ،‌مادر گرامي ام! شما را چه سختي ها که ندادم ،‌برايم چه درد و رنجها که تحمل نکرديد. از همان آغاز برايم خون دلها خورديد و من در عوض بر رنج و آزارتان افزودم. مي دانم نتوانستم فرزند خوبي براي شما باشم ،‌اما شما اين فرزند حقيرتان را ببخشيد ، دعايش کنيد اگر توفيقي نصيبم شد و فوز عظيم شهادت را به حقير نيز عنايت فرمودند ،‌مبادا گريه و زاري کنيد ، مبادا بي تا بي کنيد. اگر خواستيد گريه کنيد، بر مظلوميت اهل بيت عصمت و به لب خشکيدة عزيز فاطمه ،‌اباعبدالله الحسين (ع) و شهيدان کربلا گريه کنيد. سر افراز باشيد که فرزندتان در بيراهه نبوده است. خوشحال باشيدکه پدر و مادرشهيد هستيد. افتخار کنيدکه چنين مقامي را به شما داده اند. مادر جان! فرزندت را ببخش ، دعايم کن شايد خداي بزرگ اين قطره قطره خون مرا نيز به حرمت خون شهداي کربلا بپذيرد. بگو خدايا ! اين قرباني را از من قبول کن و فرداي قيامت پيش فاطمة زهرا و زينب کبري(سلام الله عليهما) رو سفيد خواهي بود. برادر عزيزم را به تقوي و پاکي و جهاد در راه خدا سفارش مي کنم. برادر جان ! راه خونين برادرت را استوار ادامه ده و در مسير او گام بگذار تا تو نيز در راه دوست افتخار شهادت پيدا کني. برادر جان! به پدر و مادر مهرباني کن و جاي برادرت را خالي مگذار. خواهران عزيزم را به عفت و پاکي به حفظ حجاب و به زينب گونه بودن سفارش مي کنم. خواهران مظلومم ! از شمائيد که بهشت زيز گامهاي شما قرار داده شده است ،‌فرزنداني شايسته تربيت کنيد ، زينب وار آماده خدمت گذار تربيت کردن باشيد. برادرتان را ببخشيد و عفو کنيد ، دعايش کنيد. خويشان واقوام و تمامي حق دارانم را يکايک سلام مي رسانم و از همه اميد عفو و بخشش دارم. از اينکه نتوانستم حقوق آنها را اداء‌کنم مرا ببخشيد. از خداوند برايشان فزوني توفيق و خدمتگزاري در راهش را خواستارم. خداوندا ! خانه وزندگي را رها کردم و به جبهه آمدم ،‌جز جانم که هديه ناقابلي است هيچ چيز ندارم که تقديم کنم. خدايا ! مرا به بندگي خودت به جانبازي در راه اوليائت به سربازي امام زمانم به فدا شدن در مسير انقلاب اسلامي مان ، به جان نثاري در رکاب بنده خالصت ،‌نايب امام عصر مرجع تقليدم امام خميني بپذير. خدايا ! خدايا !تا انقلاب مهدي ، خميني را نگهدار پنجم محرم 1404 ــ20/7/1362 حقيرترين

حقيران ابوالفضل شمس