طلبه شهيد: ابوالقاسم شعباني سپاس سزاوار خداوندي است كه اول و مبدأ همة موجودات است؛ پس چيزي پيش از او نبوده و آخر و مرجع همة مخلوقات است. چيزي بعد از او نميباشد، پس برگشت هر آخري به سوي اوست. سبب اول او لازم است كه اول نداشتهباشد و به جهت آخر او لازم است كه آخر نداشته باشد و گواهي ميدهم جز او خدايي نيست، گواهي كه پنهان و آشكار و دل وزبان در آن موافقت دارند. با درود و سلام بي پايان بر يگانه منجي عالم بشريت، حضرت مهدي -عجل الله تعالي فرجه- و نايب برحقش، اين قلب تپنده و با درود وسلام بر تمامي شهدا كه با خونشان نهال انقلاب و اسلام را آبياري كردند. و درود و سلام بي پايان بر تمامي رزمندگان كه آرام بخش قلب خانوادههاي شهدا هستند و با رزمشان خانوادههاي شهيدان را خوشحال ميكنند و پيروزي را به ارمغان ميآورند و با درود و سلام بي پايان بر تمامي مجروحين و معلولين و خانوادههاي اسرا و مفقودالاثرها و با درود و سلام بي پايان بر شما امت حزب الله و هميشه در صحنه. با كلامي الهي وصيت نامه را آغاز ميكنم كه در سورة صف، آية 11ـ9، ميفرمايد: «يا ايها الذين امنوا هل ادلكم علي تجاره تنجيكم من عذاب أليم. تؤمنون بالله و رسوله و تجاهدون في سبيل الله باموالكم و انفسكم ذلكم خير لكم ان كنتم تعلمون». «اي اهل ايمان شما را به تجارتي سودمند كه شما را عذاب دردناك آخرت نجات بخشد دلالت كنم، آن تجارت اين استكه به خدا و رسول او ايمان آوريد و با مال و جان در راه خدا جهاد كنيد اين كار از هر تجارتي اگر دانا باشيد، براي شما بهتراست.» جهاد، يك ركن از اركان سير و سلوك و سالك بودن الي الله است و يكي از راههايي است براي تداوم بخشيدن به انقلاباسلامي در پيشبرد اهداف مقدس اسلام. اي اهل ايمان! در امر جهاد كراهت نداشته باشيد كه خداوند ميفرمايد: «كتب عليكم القتال و هو كره لكم و عسي ان تكرهوا شيئاً و هو خير لكم و عسي ان تحبوا شيئاً و هو شر لكم و الله يعلم وانتم لاتعلمون» (بقره، 216) «حكم جهاد براي شما مقرر گرديد و حال آنكه بر شما ناگوار و مكروه است، ليكن چه بسيار شود كه چيزي را شما ناگوارشماريد ولي به حقيقت خير و صلاح در آن بوده و چه بسيار شود كه چيزي را دوست داريد و در واقع شر شما در آن است وخداوند به مصالح امور داناست و شما نادانيد.» اي مردم! چيزي را كه شما خودتان در ذهنتان ميپرورانيد آن را مورد اجراء و عمل قرار ندهيد بلكه خداوند چيز ديگري را که مورد صلاح و مصلحت است قرار ميدهد و جهاد در راه خدايي كه بعضي ها آن را اكراه دارند و ميگويند اين جهاد است كه اموالمان و جانمان ميرود، در صورتي كه خداوند جهاد را بيشتر از اين واجب كرده است. اي امت حزب الله و شهيد پرور! در دوران پيامبر مرداني بودند كه نميتوانستند به جنگ بروند و گريه ميكردند كه ميخواهيم به جنگ و جهاد بيائيم و پيامبر ميفرمودند كه شما نميتوانيد جهاد كنيد و آنها را منع ميكردند و نكند كه شما از اين هدف مقدس دور شويد و سخن رهبر انقلاب را لبيك نگوييد. اگر شما اشكال تراشي كرديد و به جهاد نرفتيد خداوند شما را به عذابي دردناك دچار ميكند و سخن ديگرم دربارة دنياست كه به آن دل نبنديد و يك آن به خود آييد و انديشه و تفكر كنيد دنيا چيست كه شما دل به آن بستيد؟ خود را از اين بند و اسارت رها كنيد و سعي كنيد خودتان را با اعمال و كردار مولايمتقيان علي-عليه السلام- وفق دهيد كه ميفرمايد: «دنيا مثل شتر است كه اگر ساربان آن را مهار كرده باشد، به هر طرف كه بخواهد ميتواند بكشاند و انساني كه چشم به مال دنيا و زيور و آسايش و عيش و نوش دوخته، هيچ وقت باور نميكند كه از اين دنيا كوچ ميكند و به سراي هميشگي خواهد رفت. چون به دنيا دلبسته است و انساني كه تقوا پيشه كند، فنا و نابودي آن را ميبيند و ميداند كه در پي آن سراي ديگري هم هست». اي امت شهيد پرور! شما را به تقوا و اطاعت از خدا سفارش مي كنم و از دنيا برحذر باشيد كه آن سراي كوچ كردن و جاي كدورت و پشيماني است.امام علي-عليه السلام- ميفرمايد: «دنيا مثل مار است كه دست برآن بكشي نرم و در اندرونش زهر كشنده است، فريب خوردة نادان به طرف آن مي رود و خردمند پايان بين از آن دوري ميگزيند و اهل دنيا مانند كارواني هستند، در حين آن كه فرود آمدهاند تا لحظهاي آسوده شده و رفع خستگي نمايند ناگاه راننده ايشان يا جلودارشان به آنها بانگ زند: كوچ كنيد كه اين جاي استراحت نيست؛ پس كوچ كنند.» هر كس دنيا را استراحتگاه خود انتخابكند، هلاك ميشود و به عذاب دردناك گرفتار ميشود و از آن دسته كساني باشيم كه دنيا را پشت پا زده و به خواهش هاي آن اعتنا نكنيم، باشد كه مورد رحمت خداوند قرار گيريم و سخن بعدي دربارة شهادت است. خدايا! تو بنگر كه عاشقانت برايحفظ ارزشهاي والاي اسلامي چگونه گرانبهاترين دارايي خويش را در طبق اخلاص نهاده و تقديم تو ميكنند. خدايا! اسطورههاي شهادت، فرزندان ابراهيم، پيروان محمد-صلي الله عليه و آله-، عاشقان خط سرخ حسين-عليه السلام- سربازان گمنام اسلام و مريدان حضرت بقيه الله-عجل الله تعالي فرجه- و نايب بر حقش خميني كبير را بنگر که جان بركف گرفتهاند و سرمست از عشق به اسلام، عشق به الله و عشق به دفاع از احكام الهي در سرزمين اسلامي و عشق به شهادت گرديدهاند. سربازان پر خروش روح الله، حافظان مكتب و پاسداران انقلاب هستند و به حق شايستهاند تا بازوانشان بوسه گاه امام امت باشد. آنها كساني هستند كه به قبيله نور پيوستهاند و نورافشاني ميكنند؛ نوري كه اينك چشمان تمامي ستمكاران تاريخ را كور نموده و راه را بر مظلومان ومستضعفان گشوده است. آري، ياران تا قبيلة نور رفتند و پيوسته به كاروان مظلومان تاريخ و قلههاي فلاح و رستگاري رسيدند و بنده با روحيه باز و با دلي سرشار از عشق و ايمان به دانشگاه انسان سازي رفتم و به خود ديدم اين ديني كه شهدا بر گردنم نهادند اداء كرده باشم، به جبهه رفتم و هرگز از راهي كه انتخاب نمودهام باز نخواهم گشت و فرمود در قبال اين خون شهدا مسؤوليتي بزرگ برگردن داريد و شاعر چه زيبا گفت: از خيل دلاوران گسستن نتوان با روح خدا عهد شكستن نتوان اين است پيام خون ياران شهيد جنگ است برادران نشستن نتوان امت اسلامي و شهيد پرور! از شما تقاضا دارم كه در امور زندگي و ساير مسائل اجتماعي، سياسي و عبادي، از اسلام پيروي كنيد و از سخنان آناني كه سخن غير خدا ميزنند دوري گزينيد؛ زيرا آنها شيطانند و در انسان حلول ميكنند و شما را از مسير اصلي انسان كامل به دور ميكنند و انسان را به لجن ميكشانند و انسان در آن موقع از حيوان هم پستتر ميشود. و اما اي پدر و مادر عزيز! اگر سعادت آن را داشتم كه در راه خداوند و در راه حق كشته شوم، مپنداريد كه ديگر شما را نميبينم. بدانيد كه در حيات اخروي با سرافرازي همديگر را ملاقات خواهيم كرد؛ زيرا كه ما معتقد به آخرت و قيامت هستيم. همچنان كه خداوند تبارك و تعالي ميفرمايد: «ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتاً بل احياء عند ربهم يرزقون.» (آل عمران/169) ديگر عرضي ندارم و شما را به خدا ميسپارم. والسلام علي من اتبع الهدي 29/9/1365