شهيد مالک سبزعلي پور - وصیت نامه شهید مالک سبزعلی پور نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وصیت نامه شهید مالک سبزعلی پور - نسخه متنی

مالک سبزعلی پور

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شهيد مالک سبزعلي پور

استان اردبيل > شهرستان خلخال

وصيت نامه

طلبه شهيد: مالك سبزعلي‌پور ان الله اشتري من‌المؤمنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه(سوره توبه، آيه 111). به درستي كه خدا از اهل ايمان جان‌ها و اموالشان را مي‌خرد كه بهشت برايشان باشد. جهاندارا ! خداوندا ! كريما ! الها ! داورا ! پروردگارا ! فقير و مستكين و مستجيرم، چو مسكين بر سر كويت اسيرم. خدايا‌ ! العفو. تو شاهدي عاشقانه پرواز مي‌كنم و اميدها دارم، هر چند كه كثيرالمعصيه هستم و اين عمل باعث شده، نتوانم وصيت‌نامه بنويسم. از باب تذكر مي‌خواهم بنا بر عمل به روايات چند كلمه بنويسم. آيه شريفه بالا چند چيز را بيان مي‌كند: اول خريدار را، دوم فروشنده را، سوم چيزي كه خريد و فروش مي‌شود و چهارم قيمت يا بها را بيان مي‌كند. خريدار، خداوند عالم است. فروشنده، مؤمنين هستند؛ مؤمنيني كه جهاد كرده، و به سوي الله حركت كرده باشند. و متاع مورد خريد و فروش جان و مال مؤمن است و در مقابل، خداوند عزيز به مؤمن بهشت را مي‌‌دهد؛ بهشتي كه در آن «رسول‌الله» است، فاطمه زهرا وحسن وحسين -سلام‌الله‌عليهم‌اجمعين- در آن هستند و شهيد با آنها همنشين مي‌شود. اي فاطمه زهرا ! آن قدر عاشق و دلباخته تو هستم كه آماده شده‌ام، در راه آزادي راه بستة فرزندت حسين -عليه‌السلام- جان بدهم. آه فاطمه جان! شفاعت. اي مسلمانان! اي مؤمنين! چرا نمي‌آييد با اصحاب و انصار همنشين شويد؟ چرا مي‌ترسيد؟ مگر در زندگي، غير از مرگ هم چيزي هست؟ چه بهتر که اين مرگ با عزت در راه خدا و براي خدا باشد. اگ‌ر باشـد قـرار آخـر بميـرم نمي‌خواهم كه در بستر بميرم دل‌م ‌خواهد كه در فصل جواني دلاوروار در سنـگر بميـرم اي آنان كه مي‌گوييد: اي كاش در كربلا مي‌بوديم و حسين زهرا -عليه‌السلام- را ياري مي‌كرديم! امروز حسين به ميدان آمده و لشکر يزيد كنار دجله و فرات است، پس اگر راست مي‌گوييد، بياييد، هر كس نيايد به خدا قسم از اهل كوفه بدتر و مايه ننگ براي اسلام است.اي آنان كه وصيت شهيدان را مي شنويد و تأكيد به ادامه راهشان داريد! من هم از آن دسته هستم. هر كس نوشته ناقابل مرا بشنود و نيايد، مديون خون من است و پا روي خون شهيدان گذاشته است، هر چقدر دير حركت كنيد، بيشتر شهيد مي‌دهيم و نيامدن به جبهه به هيچ عنوان قابل توجيه نيست. اما پدر و مادر عزيزم! سلام عليكم؛ اميد من و چشم من به عفو و بخشش شماست؛ برايتان فرزندي نكردم، چه كنم که مشيت الهي اين بوده، شكر كنيد. خداوند خواسته است؛ صبر داشته باشيد. خوشا به حال‌تان كه فرزندي در راه اسلام قرباني كرديد، روز قيامت شفاعتتان مي‌كنم. در فكر آخرت باشيد، همه‌مان رفتني هستيم، چه بهتر كه زود برويم و در آخرت با هم باشيم. خلاصه، حلاليت مي‌خواهم، شرمنده‌ام. اما خواهرانم و برادرانم! شما هم صبر داشته باشيد. خواهران عزيزم! نمي‌گويم زينب باشيد؛ ولي از كارهايي كه زينب كرد، شما هم بكنيد. زينب -سلام‌الله‌عليها- در بلاها صبر كرد، شما هم صبر داشته باشيد. برادران عزيز! پشتيبان حق باشيد، از گفتن حق نترسيد و از شهادت من سوء استفاده نكنيد كه خطرناك است. به مجالس عزاداري و نماز و عبادت زياد اهميت بدهيد. منزلتان را مزيـن به عبادت كنيد و به ياد بنده ذليل، دعاي كميل و توسل و نوحه‌خواني بر پا كنيد. پدر، مادر و برادرانم! براي من دو سال نماز و دو ماه روزه، از پول خودم، بدهيد تا بخوانند و روزه بگيرند. از همه فاميل‌ها براي من حلاليت بگيريد. قرآنم كه در قم است ، بر سر قبرم بگذاريد. به پسر عمويم سلام مرا برسانيد و از او كه براي من خيلي زحمت كشيد و مزاحم شدم، حلاليت بگيريد. اگر به مدرسه رفتيد به هم‌حجره‌اي‌ها سلام برسانيد و حلاليت بگيريد و يك كتاب يادگاري ، به برادر اكبر اكبري بدهيد و از مسئولين مدرسه نيز حلاليت بطلبيد. در آخر، وصيت مي‌كنم به صبر داشتن در مقابل مصيبت ‌وارده. امام را از ياد نبريد و اطاعت كنيد و براي او خالص باشيد. دوستان و آشنايان! مرا حلال كنيد. «والسلام، خدايا، خدايا! تا انقلاب مهدي، خميني را نگه دار.»

/ 1