شهيد محسن رنجبر کوچسرائي - وصیت نامه شهید محسن رنجبر کوچسرائی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وصیت نامه شهید محسن رنجبر کوچسرائی - نسخه متنی

محسن رنجبر کوچسرائی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شهيد محسن رنجبر کوچسرائي

استان مازندران > شهرستان قائمشهر

وصيت نامه

«طلبه‌ شهيد: محسن‌ رنجبر» «و لا تحسبن‌ الذين‌ قتلو في‌ سبيل‌ الله‌ امواتا بل‌ احيا عندربهم‌ يرزقون‌» «آل عمران/169» با درود و سلام‌ به‌ رهبر كبير انقلاب‌ اسلامي‌ ايران،‌ حضرت‌ آيت‌ الله‌ العظمي‌ الموسوي‌ الخميني‌ كه‌ عادلي‌ در عدالت‌، عالمي‌ در علم‌، عارفي‌ در عرفان‌، متقي‌‌اي‌ درتقوي‌ وسياستمداري‌ در سياست‌، مي‌باشد. با درود بر گلهايي‌ كه‌ هر شب‌ بر اثر بي‌ پدري‌ از خواب‌ بر مي‌خيزند و با صداي‌ نالان‌ و بالب‌هاي‌ كوچكشان‌ پدرشان‌ را صدا مي‌زنند. با درود بر شهدايي‌ كه‌ با نثار نمودن‌ جان‌ و مال‌ خويش‌ اسلام‌ را زنده‌ نگه‌ داشتند، بالاخص‌ برادرم‌ «شهيد عباس‌» و شهداي‌ تخريب‌ لشكر ويژه‌ 25 كربلا: وصيت‌ نامه‌ خويش‌ را آغاز مي‌كنم‌. اين‌ جانب‌ (حقير) محسن‌ رنجبر، فرزند حاج‌ محمد، متولد 1349، به‌ فرمان‌ امام‌ امت‌ در نوروز سال‌ 1365، مبني‌ بر اين‌كه‌ كساني‌ كه‌ توانايي‌ جبهه‌ را دارند واجب‌ كفايي‌ است‌ به‌جبهه‌ بروند، عازم‌‌ جبهه‌ شدم‌. آري‌! شهادت‌ را هر كس‌ نمي‌تواند به‌ دست‌ بياورد كه‌ از هرنوع‌ ماديات‌ و از هر آنچه‌ كه‌ مورد رضاي‌ پروردگار عالم‌ نيست،‌ دست‌ بردارد. آري‌! ما در نزد خداوند جان‌ مي‌دهيم‌ و در عوض‌ بهشت‌ را مي‌گيريم‌ و چه‌ شيرين‌ گفت ‌شهيد مظلوم‌ بهشتي‌ كه:‌ بهشت‌ را به‌ بها دهند نه‌ به‌ بهانه‌. خالقا! ما را بهشتي‌ بگردان‌ و همان‌ گونه‌ كه‌ خود بر احوال‌ من‌ آگاهي‌ و من‌ بر اوضاع‌ خويش‌ معترفم‌، مرا عفو كن‌ و ببخش‌ و نور هدايت خود‌ را چراغ‌ راهم قرار ده‌. دين‌ محمد – صلي‌الله‌عليه‌و آله- آيينم‌ و امام‌ زمان‌ -عجل‌الله‌تعالي‌فرجه- ارواحنا له‌ الفداه،‌ ولي‌ام‌ و نايب‌ بر حقش‌ امام‌امت،‌ اين‌ ولي‌ فقيه‌، اسوه‌ شجاعت‌ مي‌باشد. اي‌ رزمندگان‌! قدر خويش‌ را بدانيد. شما محبوب‌ ولي‌ الله ياران‌ روح‌ الله‌ كوبنده ‌عدوالله‌ حقيقت‌ جندالله‌ تجلي‌ حزب‌ الله‌ خاصه‌ اولياالله‌ ايستادگان‌ در راه ‌خدا؛ بر پاي‌ دارندگان‌ عدالت‌ و همانهاييد كه‌ خداوند اراده‌ كرده‌ انتقامش‌ را ازستمكاران‌ با دستهاي‌ آنها بگيرد. آنجا كه‌ امام‌ امت‌ بر بازوان‌ قدرتمندتان‌ بوسه‌ افتخارمي‌زند، زبان‌ بند مي‌آيد و قلم‌ ناتوان‌. بهتر آنكه‌ سخن‌ كوتاه‌ گردانم‌ و بنگريم‌ پير جماران‌ رزمندگان‌ را چگونه‌ توصيف‌ نموده‌است‌: شما اجر شهيد را داريد؛ چه‌ شهيد شويد چه‌ نشويد شهيد بيدار كننده‌ خفته‌ هاست‌. شهيد پرچمدار كوي‌ سرخ‌ شهادت‌ و انسان‌ خداگونه‌ است‌. شهيد درس‌ چگونه‌ زيستن‌ و چگونه‌ مردن‌ را به‌ ما مي‌آموزد. گريه‌ بر شهيد نمودن‌؛ يعني‌ خروش‌ از خون‌ او، حركت‌ با پيام‌ او، شركت‌ در حماسه‌او‌. پيام‌ شهدا اين‌ است‌ كه‌ بايد مثل‌ شمع‌ سوخت‌ تا با سوختن‌ ما اسلام‌ و قرآن‌ عزيز زنده‌بماند. اي‌ شهيدان‌! اي‌ عزيزان‌! ندايتان‌ را شنيدم‌ و به‌ سوي‌ آواي‌ خوش‌ و دلنشينتان‌ پر كشيدم‌‌ تا حسين‌ گونه‌ شويم‌ و حسين‌ گونه‌ مبارزه‌ كنيم‌ و حسين‌ گونه‌ به‌ شهادت‌ برسيم‌. يك‌ بسيجي‌ اگر ايمان‌ او كامل‌ باشد، هجرت‌ مي‌كند و بعد از هجرت‌ با دشمنان‌ اسلام‌ به‌جهاد برمي‌خيزد و پس‌ از جهاد به‌ مرحله‌ شهادت‌ مي‌رسد. ايمان‌، هجرت‌، جهاد و شهادت‌. خدايا! من‌ هرگز نخواهم‌ توانست‌ راهي‌ كويَت‌ شوم‌ تا راه‌ هدايت‌ را دريابم‌. خالقا! بر ما منت‌ نهادي‌ تا از سرزمين‌ گمراهي‌، از سرزمين‌ يأس‌ و نااميدي‌ و از سرزمين‌گناه‌ و معصيت‌ به‌ سرزمين‌ نور، هدايت‌ و روشنايي‌ سوق داده‌ شويم‌. خدا را فراموش‌ نكنيد. هر كاري‌ كه‌ مي‌كنيد بايد رضايت‌ خدا را جلب‌ كنيد و شهدا را فراموش‌ نكنيد. شهدايي‌ كه‌ با دلاوريها و با جانبازي‌هايشان‌ دشمن‌ زبون‌ را به‌ خاك‌ و خون ‌كشيدند. برادران‌! جبهه‌، انسان‌ را، حتي‌ انسان‌ گناهكار را از گناه‌ باز مي‌دارد؛ ولي‌ ما هنوز نتوانستيم‌ يك‌ انسان‌ كامل‌ شويم‌. انساني‌ كه‌ خداوند آن‌ را خليفه‌ الله‌ خوانده؛‌ مگر اينكه‌ حق‌ را از باطل‌ بشناسيم‌ و دنبال‌روي‌ آن‌ باشيم‌. همان‌ طوري‌ كه‌ خداوند در قرآن‌ كريم‌ فرموده‌: ان‌ الذين‌ آمنو و عملوا الصالحات‌. برادران‌! به‌ جبهه‌ها هجوم‌ آوريد و آنقدر در جبهه‌ها بمانيد تا بتوانيد در جواب‌ فرزند شهيدي‌ كه‌ ما را بسيجي‌ خطاب‌ مي‌كند و مي‌پرسد راه‌ كربلا كي‌ باز مي‌شود، جواب‌ مثبت‌ بدهيد. اگر مادرمان‌ پرسيد: پسرم‌ چه‌ كردي‌ چه‌ جوابي‌ بدهيم‌؟ و اگر پيرمرد روستايي‌ پرسيدراه‌ كربلا كي‌ باز مي‌شود چه‌ جوابي‌ بدهيم‌؟ آري‌؛ آنقدر در جبهه‌ها بمانيم‌ تا بتوانيم‌ بهترين‌ قصه‌هاي‌ رزم‌ را و رشادتهاي‌ ملت‌ مظلوم‌را در راه‌ كربلاي‌ حسين‌ زهرا –سلام‌الله‌عليها‌- بنويسيم‌. آري‌؛ آنقدر در جبهه‌ بمانيم‌ تا پاسدار خاك‌ سرخ‌ سنگر باشيم‌ و به‌ ياد شهدايمان‌ و بالاخص‌ برادرم‌ ناله‌ها كنيم‌ و تفنگ‌ بر دست‌ هر شب‌ تا صبح‌ با خشم‌ بر دشمن‌ بتازيم‌. خداوندا! من‌ كجا هستم‌ و چه‌ مي‌كنم‌؟ و تو چقدر نسبت‌ به‌ اين‌ بنده‌ گناهكارت‌ لطف‌داشته‌اي‌ كه‌ او را در كنار اين‌ خوبي‌ها قرار دادي‌. خداوندا! اگر گُل‌ نيستم‌ مرا در گلستانت،‌ با گلهايي‌ كه‌ ريشه‌ در درياي‌ عشق‌ تو دارند وآب‌ حيات‌ را از اقيانوس‌ تو مي‌نوشند، همسايه‌ام‌ ساز تا شايد لايق‌ گلستان‌ تو شوم‌. خدايا! ريشه‌ام‌ را با ريشه‌ اين‌ گلها در هم‌ بياميز تا شايد رمز پاكي‌ و صداقت‌ را ازايشان‌ كسب‌ نموده‌ و لايق‌ گلستان‌ تو شوم‌. و از خانواده‌ عزيزم‌ مي‌خواهم‌ كه‌ صبر را پيشه‌ خود كند كه‌ بزرگترين‌ مسئله،‌ صبر وبردباري‌ است‌ و از زحماتي‌ كه‌ براي‌ من‌ كشيدند تا به‌ اين‌ جا رسيدم،‌ متشكرم‌. ناراحت‌نباشند كه‌ دو فرزندشان‌ را از دست‌ داده‌اند. ما كه‌ از امام‌ حسين‌ -عليه‌السلام- بالاتر نيستيم‌. آنها فرزند شير خوارشان‌ را از دست‌ داده‌اند. ان‌ شاء الله‌ در فرداي‌ قيامت‌ با دو قرباني‌ در راه‌ خدا سربلند هستيد. در ضمن‌ اگر جنازه‌ام‌ به‌ دستتان‌ رسيد، اگر مي‌توانيد مرا زير پاي‌ برادرم‌ دفن‌ نماييد. والسلام‌ علي‌ من‌ اتبع‌ الهدي‌.

جزيره‌ مينو تاريخ‌ 31/6/65

/ 1