«روحاني شهيد: سيدمحمدرضوي جمالي» لاحول و لاقوه الا بالله العلي العظيم «توكلت علي الحيّ الذي لايموت و الحمدلله الذي لم يتخذ صاحبه و لا ولدا و لم يكن له شريك في الملك و لم يكن له ولي من الذل و كبره تكبيراً» اللهاكبر، اللهاكبر، اللهاكبر «ما من قطرة احب الي الله من قطرة دم فيسبيل الله» (امام صادق(عليهالسلام)) هيچ قطرهاي در پيشگاه خداي تبارك و تعالي محبوبتر از قطره خوني كه در راه خدا جاري شود نيست.با درود و سلام به پيشگاه حضرت وليعصر بقية الله(عجلاللهتعاليفرجه) و به رهبر كيبر انقلاب اسلامي ايران حضرت امام خميني، حسين زمان و با درود به تمامي شهيدان فيسبيلالله كه جان شيرين خود را براي اعتلاي كلمه حق و برقراري حكومت اسلام در سراسر جهان، به اسلام عزيز اهدا كردهاند.و با درود به امت اسلامي و شهيدپرور ايران كه هميشه صداي رسايشان بلند است كه: «الاسلام يعلوا و لايعلي عليه» ما بايد قدرت اسلام را به ابرقدرتها بفهمانيم.(امام خميني) حال ديگر سكوت در مقابل ابرتجاوزكاران جز كفر و بيديني نيست.امت اسلامي و زجر ديدهاي چون ملت مظلوم ايران، بايد در برابر عربدههاي قدرتمندان بايستد و براي ما نه آمريكا و نه شوروي، هر قدرت ستمگري كه باشد فرق نميكند.ما بايد ثابت كنيم كه ابزارهاي جنگي و سلاحهاي دستي، ملتي را كه ايمان الهي دارند و تنها به يك قدرت آن هم الله تكيه ميكنند، هرگز هراسي نيست و كسي كه به حريم اسلام تجاوز نمايد، بدون شك هيچ مسلمان پيرو ولايت فقيهي نميباشد كه ساكت بماند.بلكه با دشمنان قرآن ميجنگند تا حق جايگزين باطل گردد.به هر صورت ميبايست به نداي «هل من ناصر ينصرني» حسين زمان، بتشكن قرن پاسخ داد.و من هم با ديگر برادران فرياد رساي «لبيك يا خميني» در اين جنگ با كفر به ميدان نبرد رفتم، تا به دشمنان دين مبين اسلام اعلام نمايم، هر زمان كه احتياج باشد، جوانان زيادي هستند كه نداي امام را لبيك گويند و با آنان به نبرد برخيزند، تا نام ننگينشان را به زباله تاريخ بسپارند.اي كاش، اي كاش به جاي يك جان، هزار جان داشتم تا فداي اسلام عزيز ميكردم.بله، با اين همه ديگر جاي نشستن چرا؟ دم فروبستن و لبي تر نكردن چرا؟ كاروان تشنه به سوي كربلا در حركت است.هر كس به فكر توشه فردايش ميباشد.در آن دنيا هم كه نميشود از درخت آبياري شده و ميوه داده كسي استفاده كرد.اگر در حال به تفاوتي در اين عالم گوشهاي بخزيم و از دسترنج عزيزاني فداكار و ايثارگر «في سبيل الله»- كه باعث نشاط باغ باصفاي زندگي همه ما شدهاند- رشد و نمو كنيم، واقعاً اين انسانيت و وجدان و شرف يك مسلمان نيست.هرگز، هرگز.معلم و سالار مكتب شهادت، مولا حسينبن علي(عليهالسلام) به بيدينان درس آزادگي ميآموزد.پس واي به حال من به اصطلاح شيعه –بيشتر طرف سخنم به آنهايي است كه هنوز بعضيها از ميان اسلام و قرآن و دينشان خداي ناكرده زندگي دنيايي جوانانشان را ترجيح ميدهند- كه نميدانم چطور خود را براي پس دادن حسابشان در مقابل الله در فرا رسيدن آن روز موعود آماده ميكنند.نه نه، نميخواهم در گوشهاي خزيده، بيتفاوت با روح مرده در ظاهر با حيات باز بميرم.بلكه ميخواهم با روح زنده در اين دنيا، با هجرت و شهادت در راه خدا زندهتر شوم.«خدايا تنها آرزويم را برآورده گردان» مردم غيور و شهيدپرور ايران بايد توجه داشته باشند كه دشمنان ما هر لحظه منتظرند تا نقطه ضعفي از ما گرفته و نقطه عطفي بر ما بكشند.و اگر ميخواهيد چنين نشود-كه هرگز نخواهد شد- يك راه و يك صف بيشتر نيست.تنها و تنها خط بايد خط اسلام و ولايت فقيه باشد.كساني كه مايلند فيسبيلالله باشند، بايد صف امام حسين(عليهالسلام) را انتخاب كنند تا انشاءالله در اين راه به سعادت و حيات ابدي دست يابند.بايد ولايت فقيه را فراموش نكنيد.امام را هرگز از ياد نبريد و ثانيهاي غفلت نورزيد، كه دور شدن از آن همانا و نابودي همان خواهد بود.امام را فراموش نكنيد كه اين نور الهي، هديهاي از طرف خدا است، كه نصيبمان شده و او نايب امام زمان (عجلاللهتعاليفرجه) است.قدرش را بدانيد تا از صراط مستقيم الهي منحرف نشويد و به دست خود در چاه نيفتيد.و همچنين در غديري ديگر انتخاب «علي»گونهاي به وقوع پيوست.پس سعي كنيد مردمي نباشيد كه حضرت علي (عليهالسلام) را تنها گذاشته و دلش را به درد آوردند، يادتان باشد كه براي صادر كردن انقلاب اسلامي و به احتزاز درآمدن پرچم«لاالله الاالله و محمد رسول الله(صلي الله عليه و آله)» پيروي از امام را بيش از پيش مد نظر قرار دهيد.و نيز به ياري رزمندگان در جبههها بشتابيد و هر چه از دستتان برميآيد، هر كس به وسع خودش كوتاهي نكنيد كه اجر و ثوابش نزد خدا محفوظ است.و خلاصه كاري انجام دهيد كه نزد پروردگار متعال و پيامبران و ائمه اطهار(عليهمالسلام) و شهدا خجالتزده نباشيد.از روحانيت متعهد و مبارز و پيرو ولايت فقيه كاملاً پشتيباني كنيد، كه دشمنان اسلام از اينگونه آخوندها و عبا و عمامه خيلي ميترسند.چرا كه خوب ميدانند اين مغزهاي متفكر اسلامي و لباسها نشانه نابودي و سرنگوني حكومت ظالمان و برقرار كنند عدل اسلامي، به ياري خداوند منان در سراسر گيتي خواهد بود.و برادراني كه در خود ميبينند كه بتوانند فرداي اين جامعه را بسازند و مربي خوبي براي كودكان و نوجوانان و امت اسلامي باشند، با به دست گرفتن قرآن، بايد به حوزههاي علميه بروند تا انشاءالله با ساختن خود، آيندگان را تربيت اسلامي كنند.ضمناً به ياد داشته باشيد كه هرگز شهداي جوان را ناكام نخوانيد.من از اين موضوع بسيار متأثرم چرا كه پيام شهدا نيز چنين است من همچنين ميپندارم كه شيرين كامي من در لحظاتي است كه همانند ماهي صيد شده در خون خود بغلطم و رضاي خدا را بطلبم و او نيز نظارهگر دست و پا زدنم باشد.شيرين كامي من در آن دم، زيارت جمال امام زمان(عجلاللهتعاليفرجه) ميباشد كه فرياد برآرد: اي عاشق لقاي دوست، نامت را در طومار ثبت و درج نمودم و نيز آقا و مولايم امام حسين(عليهالسلام) را دريابم كه چه خوب است.از خداوند كريم عاجزانه ميخواهم كه آن لحظه، بي سر و بيدست با پهلوي پاره پاره به ملاقات مولايم راه يابم.چرا كه خجل و شرمسارم، اگر نزد جدم چنين نباشم.خدايا! به جده سادات فاطمه زهرا(سلاماللهعليها) قسمت ميدهم كه حاجتم را برآور.اگر به فيض عظماي شهادت نايل گشتم، تابوت مرا به دست برادران حزباللهي بدهيد.اگر فرد مفيدي در زمان حياتم بودم و در شهادتم مفيدتر، شما را به خدا برايم هنگام نماز و تشييع جنازهام، طلب مغفرت از درگاه احديت بنماييد و اگر خداي ناخواسته از من ستمي به شما رسيد، نميدانم برايم از خدا چه ميطلبيد و شايد كه حقم باشد، ولي آگاه باشيد كه در عفو لذتي است كه در انتقام نيست.حتماً ميدانيد كه اينها را ميگويم چون بعد از دفنم همه از كنارم ميرويد و امشب و روزها و شبهاي ديگر مرا با يار دنيائيم-كه عملم ميباشد- تنها ميگذاريد.والله از فشار قبر ميترسم و تنم به لرزه ميافتد.و بدانيد اگر اقرار به آنچه را كه كردهام نكنم، اعضا و جوارحم به جاي زبانم تكلم ميكنند.خدايا! خدايا! تنها با عدالتت از من بازخواست مكن.بلكه با لطف و عنايت و كرامتت مرا كيفر و پاداش ده.برادران كانون حزبالله! انشاءالله كه بتوانيد«فيسبيلالله» به كارهايتان ادامه دهيد و متوجه نيرنگ دشمنان اسلام باشيد، كه آنان نيز ايستادهاند تا بين شما افراد حزباللهي وحدت و هماهنگي و جماعت را از بين ببرند، تا به خواستههاي پليدشان برسند.شما و ديگر خواهران و برادران حزبالله اميد امام و امت هستيد كه فرداي اسلام به دست شما است.اميدوارم تا آنجا كه ميتوانيد سعي و كوشش كنيد تا بين نيروهاي حزبالله و ديگر ارگانها هماهنگي و جماعت ايجاد نماييد كه «يدالله مع الجماعه».مادر جان! به خدا قسم نميدانم كه چطور از زحماتي كه برايم متحمل شدي، با آن مغازه كوچك و حقير و كشيدن بارها به روي سر و دستهايت تشكر كنم.مادر! تو با آن درآمد ناچيز با نصرت الهي، مرا به مدرسه و مكتبخانه فرستادي تا اين كه چنين روزي سرباز باوفايي براي امام زمان(عجلاللهتعاليفرجه) و ياري كننده روح خدا، خميني كبير باشم.من به دستهاي پينهبستهات افتخار ميكنم و نيز خدا و پيامبرش از آن خوششان ميآيد.خدايا! خدايا! تو خود چنين مادري را به من عطا فرمودي، كه هديهاي بسيار عزيز است و تو خود اجر و ثوابش را ميداني و نيز از خواهر ارجمندم حرمتالسادات كه وي نيز زحمات قابل توجهي از هر نظر خصوصاً براي ادامه تحصيلم در قم برايم كشيده و به ديده منت دارم، انشاءالله كه شافع خوبي برايتان در برابر حقتعالي باشم.و تنها خواهشي را كه از شما مادر، برادر و خواهرانم دارم اين كه همانند اجداد طاهر و مقدستان در مصايب حلم و صبوريت پيشه كنيد و بدانيد كه مرگ حق است و دير يا زود به سراغ همه ميآيد.پس چه بهتر كه مرگمان در راه خدا و شهادت باشد.لذا برايم گريه نكنيد.گريه بكنيد ولي براي مظلوميت آقايم امام حسين(عليهالسلام) و اطفال و اصحاب باوفاي ايشان.در آخر از برادرم و خواهرانم ميخواهم كه در نبود من از مادر خوب مواظبت كنيد.از يكايك دوستان و آشنايان حلاليت ميطلب و از همه التماس دعا دارم.«فان حزب الله هم الغالبون»استان: مازندران شهرستان: ساريتولد: 10/05/1341 شهادت: 8/3/65- فاو