«طلبة شهيد: غلامحسن رضائي» «و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون» ( آل عمران/169) «گمان مبريد آنانكه در راه خدا كشته ميشوند مردهاند بلكه آنها زندهاند و در نزد پروردگارشان روزي ميخورند» اول از روي ادب از من به طلاب سلام دوم از روي عين دارم از خود اين پيام سوم زتو اي گلشنجانان چه نويسم جز مور ضعيفم به عزيزان چه نويسم با سلام و درود به پيشگاه مقدس بقيه الله العظم ارواحنا له الفدا و با سلام و درود بر اسوة صبر و مقاومت حضرت آيه الله امام خميني و با درود فراوان به تمامي سلحشوران جبهه حق بر باطل. و با سلاممكرر بر تمامي شهداي گرانقدر اسلام كه با خون پاك خودشان درخت اسلام را آبياري كردند و با عرض سلام بر تمامي عزيزاني كهدر پشت جبهه حضور دارند. وصيتنامه اينجانب غلامحسن رضائي فرزند رمضان رضائي متولد سال 1346 ساكن قرية ميانرود هرازپي از توابع شهرستان آمل، وصيتم را در سه بخش خلاصه ميكنم. بخش اول به ملت مسلمان ايران زمين؛ پيرو خط ولايت فقيه باشيد، همچنانكه تمامي ملت شريف و انقلابي ايران مستحضر ميباشند، ما در برههاي از زمان قرار گرفتهايم كه اسلام و دين خداوند و كلام ارزشمند خدا كه همانا قرآن كريم باشد، احتياج به خون و آبياري براي نموّ خودش ميخواهد، طبق فرموده رهبر بزرگ انقلاب اسلامي ايران، موسي زمان، ابراهيم قرن نايبالامام خميني كه رفتن به جبهه واجب كفاييست و كساني كه قدرت و توانايي جنگيدن را دارند به جبههها بروند، بندة حقير فرمان امام را لبيك گفتم و طبق فرمايش قرآن «كل نفس ذائقه الموت» يعني: هر نفسي چشندة مرگ است و بايد تمامي انسانها از اين دنياي فاني بگذرند، من هم چنين مرگي را انتخاب كردم كه در اول وصيت نامهام آن آيه تلاوت شده كه پيام را به شما و ما داده است. ما نميميريم و در پيش خدا روزي ميخوريم. اي ملت انقلابي؛ شما هم به ياري دين اسلام بشتابيد و اسلام را هر چه بيشتر و قويتر مستحكمنماييد و جهاني نماييد. قسمت دوم وصيتم به پدر و مادر است: اي پدر و مادر بزرگوار! ميدانم از دست دادن فرزند، گريه دارد و نور چشمتان براي شما باعث زحمات زياد و سختي را در دوران زندگي كشيديد و ما را به اين سن و سال رسانيدهايد، خيليمشكل است ولي شما ميدانيد كه اسلام و دين عزيز ما بدست كافران و از خدا بيخبران در معرض خطر است و كافران از هر سوي به كشور ما كه كشور قرآن و كشور عاشقان خدا ميباشد حمله كردهاند، من بر خودم ننگ ميدانستم كه در اتاق و در خانه بنشينم و به كمك برادران رزمنده خود نشتابم و دين خودم را ياري نكنم و تصميم خودم را گرفتم و عازم جبهه شدم، مادرم ميخواهم در مرگمگريه نكني تا دشمنان شاد بشوند، ميخواهم مثل «ام ليلا» مادر علي اكبر باشي كه جوان 18 ساله خود علي اكبر را فرستاد به جنگ براي پايداري اسلام، دلم ميخواهد مثل زينب سلام الله عليها باشي كه در روز عاشورا فرزند خود را فداي برادرش امام حسين -عليه السلام- در كربلا كرد و چه اسارتها و رنجها را متحمل شد، براي حفظ اسلام و قرآن، از زينب و ام ليلا درس بگيريد، در مرگ من شيون و زاري نكنيد. پدر و مادر عزيز اگر در زندگاني شما را خسته كردم و ناراحتي براي شما فراهم كردم، به بزرگواري خودتان مرا ببخشيد و تو اي مادر تو را به جان فاطمة زهرا-سلام الله عليها- يگانه دخت پيامبر قسم ميدهم شيري كه در شبهاي سرد زمستان و شبهاي گرم تابستان به من دادهاي حلالمكن. از شما برادر و خواهرانم اگر من مزاحمتي ايجاد كردم از شما معذرت ميخواهم و مرا در طلب عفو و بخشش قرار بدهيد. سوم آنكه چند كلمه صحبت با جوانان و دوستان دارم: اي جوانان و اي دوستان عزيز از بي تفاوتي و ندانم كاري نسبت به اين انقلاب بيرون بياييد و مثل جوان 13 ساله محمد حسين فهميده باشيد كه خودش را به زير تانك دشمن انداخت، درس بگيريد و به ياري دين اسلام و قرآن علي اكبر گونه و قاسموار بشتابيد، دين عزيز را با خون خود آبياري نماييد، دست اجانب شرق و غرب را از اين كشور ودنياي اسلام كوتاه نماييد تا حكومت اسلامي و پرچم لا اله الله را در جهان گيتي برقرار و سرافراز نماييد، به اميد زيارت كربلاي آقا اباعبدالله الحسين(عليه السلام). در آخر جملهاي را به تمام عزيزان از بزرگ و كوچك، پير و جوان ارائه بدارم كه ما هر چه داريم مديون اين خورشيدجماران و اين اسوة صبر و تقوا ميباشيم، پس دعا به جان اين نايب بر حق امام زمان را فراموش نكنيد و خداوند امام و علماي عظام را حفظ فرمايد. بيست و چهارم دي ماه سال هزار و سيصد و شصت و پنج والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته 24/10/1365 «خدايا خدايا تا انقلاب مهدي حتي كنار مهدي، خميني را نگهدار» آنكس تو را شناخت جان را چه كند فرزند و عيال و خانمان را چه كند ديوانه كني هر دو جهانش بخشي ديوانه تو هر دو جهان را چه كند جنگ جنگ تا پيروزي به اميد ديدار در كربلاي معلّي.....استان: مازندران شهرستان: آمل تولد: 1346-ميانرود-هزارپي شهادت: 21/11/1365-شلمچه