«طلبه شهيد: سيدکريمالله رجبي» به نام الله، ياري کننده حسينيان و درهم کوبنده منتقمان و کافران. «انا لله و انا اليه راجعون» شهادت از ديدگاه قرآن مجيد: « و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون.» گمان نکنيد آنها که درراه خدا کشته شدهاند مردهاند بلکه زندهاند و در نزد خداي خود روزي ميخورند. (آلعمران/169) شهادت از ديدگاه امام علي -عليه السلام- : به خدا قسم پسر ابوطالب اگر هزار بار شمشير کشته شود بهتر است تا اين که در رختخواب کشته شود. (نهجالبلاغه) شهادت از ديدگاه امام خميني: مکتبي که شهادت دارد اسارت ندارد. شهات از ديدگاه استاد شهيد مطهري: شهادت تزريق خون است به پيکر اجتماع. حمد و سپاس خدايي را که به ما عقل و اراده داد تا بتوانيم خود و جامعه را هر چه بيشتر درک نماييم و بتوانيم مثل يک انسان به تمام معنا زيست نماييم. حمد و سپاس خدايي راکه پيامبران را براي ارشاد مردم فرستاد.حمد خدايي راکه قرآن را به پيامبر اسلام محمد -صلي الله عليه و آله- جهت روشنگري امت نازل فرموده حمد از آن جهت که در اين زمان، رهبري پيامبرگونه راجهت رهبري اين انقلاب الهي جهاني عطافرمود. اما بعد، چون بر هر فرد مسلمان يا غيره ضروري است که هر هدفي راکه دنبال مينمايد، انگيزهاش را هم مشخص نمايد، بنابراين بنده هم ميخواهم چند کلمهاي در اين رابطه به همه تان برسانم حالا هر چه ميخواهيد اسمش را بگذاريد، وصيتنامه و يا غيره. ازآن جايي که تمامي شما عزيزان واقفيد بر اين که ما در کشوري زندگي ميکنيم که تحولي بزرگ در آن به وقوع پيوست؛ تحولي که کشور را يکسره دگرگون نمود. آري، برادران و خواهران عزيز انقلاب ايران، انقلابي است که به جرأت ميتوانم قسم بخورم که دنيا تا به حال چنين انقلابي را به خود نديد. به اين دليل که آغازحرکت اين انقلاب با رهبري غير مستقيم مهدي امام زمان -عجل الله تعالي فرجه- و به رهبري مستقيم نايبش امام خميني بوده است. پس انقلابي را که خدا پشتيبان آنان است، رهبر و مردمش از چه بترسند؟ با توجه به اين موارد ميبينيم که رهبر انقلاباز همان اول،خط انقلاب را آن چنان مشخص مينمايند که هيچ کس تصور آن را هم نميکرد و آن خط، خط نه شقي و نه غربي جمهوري اسلامي بوده است. عزيزان من! بايد همهمان اعتراف کنيم که در آن زمان براي ما و ديگر مردم جهان فکر کردنش خيلي مشکل بود چون ما قدرت خدا را به خوبي نميتوانستيم درک کنيم و در ادامه بحثم ميخواستم قدي بيشتر در رابطه با قدرت انقلابمان توضيح بدهم تا شايد بتوانم ديد واقعي خودم را نسبت به انقلاب عظيم بازگو نمايم. شما از انقلابات کشورهاي مختلف چه اسلامي و چه غير اسلامي زياد شنيدهايد. انقلاب الجزاير کوبا، ويتنام، ليبي، سوريه و غيره. اگر بياييم صادقانه تمام آنها را با معيارهاي يک انقلاب بسنجيم، متوجه خواهيم شد که موضوع از چه قرار است و آن وقت متوجه ميشويم که انقلاب واقعي تنها انقلاب ايران است.البته نميخواهم دراين جا به طور کلي نفيشان نمايم، ولي حقيقت اين است که آنها به علت عدم شناخت و توکل به آن چيزي که همه وجود ما از اوست، خود به خود باعث آن ميگردد که اين گونه عمل نمايند. يعني آن که آنها حتما بايد آقا بالاسري داشته باشند. اگر اشتباها بگويند ما ديگر آقا بالاسر نميخواهيم، بايد مرگشان را حلويشان ببينند؛ چرا که آنها قدرت بينهايت را درک ننمودهاند. بايد آقا بالا سر داشته باشند تا بتوانند حيات شان ادامه دهند در نتيجه اين که انقلابها را ميشود اين چنين تقسيم نمود. فرار از دست يک ابرقدرت و پناه بردن به ابرقدرت ديگرها ازشرف به عزت يا از عزت به ؟؟؟ که الان پناه به شرف بيشتر است و چيزي که از همه مهمتر است آن که انقلابمان مفت و مجاني تا اين جا نرسيده، بلکه با نثارخون بهترين و عزيزترين اين مملکت به اين جا رسيده. خون مظلوم بهشتيها که آنقدر شخصيت اين مرد بالا بوه که امام حسين در بارهاش ميگويد: شهادت درمقابل مظلوميت ناچيز است. خون رجاييها، باهنرها، چمرانها، مدنيها، دستغيبها و خون جوانان پاک سرشت چون حسين به اراميها که شما خود بهتر وي را ميشناسيد و غيره ... حال بايد نهايت دقت را بنماييم، چون مسؤوليت انقلاب آن چنان منافع ابرقدرتها را که خطر انداخته که حتي تصورش برايشان مشکل بود. پس طبيعي است که برجنايتکاران نميتوانند دست روي دست بگذارند و انقلابمان را تماشا نمايند چرا که حيات و سياستشان بر اساس زور و چپاولگري پايهگذاري شده و بايد دست به کار شوند و همين طور که مشاهده کرديم، چه توطئههايي از بدو انقلاب در جهت براندازي اين انقلاب به اجرا گذاشتند؛ توطئه روي کار آوردن بختيار خائن و بعد از آن توطئههايي که بعد از پيروزي مرحله اول انقلاب که همان بعد از پيروزي 22 بهمن بر پا شد، توطئه مختلف که حتي آوردن تمام آنها روي کاغذ کار مشکلي است که مهمترين آنها بهترين عبارتاند از توطئه آشوب در کردستان به دست مزدوران داخلياش، توطئه آشوب در گنبد توسط خود فروختگان داخلي، توطئه حمله نظامي توسط هليکوپترهاي غولپيکر نظامي که مجهز به پچيدهترين سيستمهاي نظامي بودند، توطئه کودتاي نظامي توسط خودفروختگان داخلي جهت بمباران بيت امام، مدرسه فيضيه و خلاصه سرنگوني جمهوري اسلامي و جايگزين کردن آمريکا به جاي آن، توطئه منزوي کردن شخصيتهاي مملکت توسط منافقين و ملحدين و ليبرالها به فرماندهي شيطان بزرگ امريکا، اين ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ قرن. خلاصه اينها همه و همه نقشهايي بود که آمريکا با همکاري ديگر هماليگيهايي و حتي دربعضي موارد و ياري جستن از دولت کافر روسيه يکي بعد از ديگري درمعرض اجرا گذاشته، ولي با عنايات خداوندي توانستهايم تمامي اين نقشهها را يکي بعد از ديگري کشف و خنثي نماييم. بعد از همه اين جريان آمريکا ديگر راهي بهتر از اين که صدام اين سگ زنجيرياش را انتخاب نمايد و به جان انقلاب اندازد در دسترس نداشت، ولي شيطان بزرگ در اين مرحله آن چنان سيلي خورد که از خجالت ديگر نميتواند سرش را بلند نمايد. ديگر اجازه اين که چنين غلطي را مرتکب شود را به خود نميدهد. عزيزانم! خيال اين را که آمريکا يا ديگر همپاليگيهايش و يا شرق تجاوزگر، ازسر اين ملت مستضعف دست بکشند را دور بريزيد. چون آنها با اسلام مخافند. آنها از قدرت اسلام وحشت دارند.آنها ميدانند اگر قانون اسلام پياده گردد، سرنوشتي جز سرنوشت شوم در انتظار آنها نخواهد بود.اسلام ميخواهد انسان پي به انسانيت خود برد و ازحيوانيت خارج گردد و خوي انساني را جايگزين خوي درندگي نمايد. اسلام ميگويد سياه ياسفيد هيچ فرقي ندارد و برترين انسانها کساني رامعرفي ميکند پرهيزگارترين انسان باشد و مخصوصا چيزي که به نظر من از همه بيشتر ابرقدرتها از آن وحشت دارند، مسئله شخصيت و ارزش زن در اسلام است.چون زن ميتواند در سرنوشت يک کشور چه از جهت انحطاط و چه از جهت تکامل سهم بسزايي داشته باشد. اگر آن چيزي که اسلام در مورد زن مي گويد بخواهد عملي گردد، ديگر ابرقدرتها به چه طريق مي توانند در يک کشوري دخالت نمايند و اهداف خود را اجرا نمايند وخلاصه اسلام مخالف هر گونه قلدري و چپاولگري و طرفدار مستضعفين است؛ آنهايي که مال و منالشان توسط چپاولگران، چپاول شده است. بنابر اين آمريکا که مخالف اين گونه حرفها است، سعياش اين است که مردماني را که چنين حرفها از آن بيرون ميآيد خفه نمايد. و در رابطه باهمين موضوع انقلاب ايران مسلم است که ول بکن معامله نيستند. پس وظيفه تک تک امت مسلمان است از پيرمرد و پيرزنش گرفته تا آن نوجوان دوازده سيزده سالهاش که حتي نارنجک به کمر ميبندد و خود را زير تانک رها ميکنند تا شايد از اين طريق بتوانند خدمتي به اسلام عزيز نمايند. آري، برادران و خواهران! درخت انقلاب خون مي خواهد. همانطوري که اگر گياهي را در يک مکاني بکاريم و آن مواظبت لازم را به عمل نياوريم، گياه بهتري خشک ميشود و به همين ترتيب اگر در مواقع ضروري که درخت انقلاب که غذايش خون سرخ مي باشد به آن نرسد، در نتيجه پژمرده گردد را به آن ندهيم و هميشه آن را با طرواوت و با تازگي خاصي نگهداري نماييم و اين موقعي امکان پذير است که غذي کافي به ريشههاي آن رسيده و ريشه آن چنان در دل خاک نفوذ کرده باشد که ديگر هيچ قدرتي را توان کندنش نباشد. پس بايد خونها ريختته شود، خون سيل گردد و آن چنان در درشت کوير خوزستان وکوه دره غرب روانه گردد که ديگر مزدوران بعثي را مجال آن نبود که به خود اجازه فرار را بدهند پس پيام من به شما پدران و مادران قهرمان که خاطره ياسر و سميه را در مغزها زنده نمودهايد، البته من کوچکتر از آنم که به شما نصيحتي بکنم ولي عاجزانه ومخلصانه از شما عزيزان ميخواهم که لا اقل يک بار هم که شده به حرفهايم گوش دهيد. شما افتخار کنيد که توانستهايد فرزندي تعليم کنيد که در راه خدا به سربازي رفته است. اي پدر و مادر عزيز! چه افتخاري بالاتر از آن که فرزندتان در جبههاي بجنگد که فرماندهي آن جبهه با امام زمان -عجل الله تعالي فرجه- باشد چه افتخاري بالاتر از اين که فرزندتان درجبههاي برزمند که فرشتگان و ملائکه هاي آسمان از طرف خداوند متعال پشتيبان آن باشند. چه افتخاري بالاتر از آن که فرزند شما در جبههاي شمشير بزند که امام حسين، اين سرور شهيدان ما براي به تحقق رساندن آن خط از همه چيز خود، از زن وفرزند بگر تا بزرگترين چيز خود- که همان جان باشد- را مايه گذاشت.پس غم و اندوه براي کساني است که چنين افتخاراتي را ندارند. پس هميش شاد باشيد و افتخار کنيد و سعيتان بر اين باشد که هميشه امام عزيزمان و رزمندگان را دعا کنيد. پس با توجه با عرايضي که از نظرتان گذشت، مشخص ميشود هدف بنده از رفتن به جبهه بنده هم به عنوان يک سرباز کوچک اسلام و ظيفه شرعي و الهي خود دانسته که در اين برهه از زمان به جبهه بشتابم تا از اين طريق توانسته باشم دين خود را به اسلام عزيز ادا نموده و مشت محکمي بر دهان ياوهگويان شرق و غرب زده باشيم و در اين مرحله چه غالب گرديم و چه به ظاهر شکست خوريم در هر دو صورت پيروزي از آن ماست و ضلالت و بدبختي از آن کوردلان خوهد بود؛ سياه دلاني که هرگز نميتواند نور خدا را ببينند. و در ادامه عرايضم چند سخني داشتم با خانواده خودم اعم از پدر و مادر و برادران و خواهران) سلام عليک پدر قهرمان! بعد از سلام سلاميت آن وجود عزيز را از خداي منان خواهانم. پدر جان! در طي اين مدت خود بهتر ميدانم که نتوانستهام فرزندي خوب برايتان باشم، ولي پدر جان! آن چه که مسلم است اين تقصير ما نبود بلکه اين ابرقدرتهاي تجاوزگر بودند که نميخواستند ما به آن گونه که اسلام معرفي مينمايد. آري، حاکمان جور در تاريخ هميشه اين گونه بودند.چرا که آنها خواهان يک روابطي در جامعه بوند که تا بهراحتي بتونند فطرت خدايي يک انسان را نابود و خوي و خصلت حيواني و درندگي را جايگزين آن نمايند تا از اين طريق هر چه بتونند به اميال شوم خود دست يابند. پس پدر جان! سعي و کوششتان اين باشد که برادران و خواهران کوچکم را آن گونه تعليم و تربيت نماييد که امام زمان -عجل الله تعالي فرجه- ميپسندد. چون امام زمان -عجل الله تعالي فرجه- نياز فراواني دارد به انسانهايي که خود و اسلام عزيز را بيش از پيش درک نموده ومطيع بدون چون چراي فرمان خداوند متعال قرار گرفته باشند و اين را بدانيد ازپدر قهرمانم که در اين دنياي خاکي همه چيز از بين رفتني است. تنها چيزي که تا ابد باقي ميماند، آن کار نيک است. پس در تريبت فرزندانت، اني جگر گوشهگانت لحظهاي غفلت به خود راهنده که به درستي همه ما در پيش خداي بزرگ مسئوليم و ديگر عرضي ندارم. و اما تواي مادر عزيز و مهربانم! سلام اميدوارم که سالم گرم پسرت کريم الله را که از صميم قلبم سرچشمه گرفته با صميميت هر چه بيشتر بپذيري. مادر! به خدا قسم که همه چيز ما از اوست. خيلي دوستت دارم؛ دوست داشتي که نميشود آن را باقلم بر روي کاغذ وصفش نمود. چون فرزندت ميداند که مادرش چقدر مهربان است ومادرجان! تو را زياد دوست دارم ولي خداوند را از همه بيشتر دوست دارم. مادر! چيزي که ميخواستم با تو سخن بگويم و به نظر من خيلي مهم است آن شهادت پسرت کريم الله است و قبل از آمدنم به جبهه خيلي در موردش با شما صحبت کردم.آري، مادر جان! خوب حس ميکنم که غم از دست دادن فرزند خيلي هم کم نيست، ولي آن چيزي که از همه آنها مهمتر است توجه به فرمان خداست. ما بايد مطيع فرمان او باشيم، چرا که خود را يک مسلمان ميدانيم. پس مادر جان! براي اين که فرزندت و ديگر رزمندگان اسلام بتونند خوب از پس امتحان خدايي بربيايند دعا را فراوش نکنيد، چون خداوند بزرگ به نالههاي دلسوز مادران داغدار حتما توجه ميکند و مادر! افتخار کن که توانستي فرزندي را در دامنت بپروراني که عاشقانه دنبال راهي را برود که امام حسين -عليه السلام- به خاطر به ثمر رساندن آن راه، خون پاکش را نثار فرمود. مادر! بيشتر بايد توجه داشته باشي که ما به تنهايي نميجنگيم، بلکه دستهاي غيبي با ماست و به طور صريح بايد بگويم که فرماندهي اين جنگ با امام زمان است. پس مادرجان! افتخار کن به شهادت پسرت کريم الله و چيزي را که کريم ازتو ميخواهد اين که وقتي خبر شهادت فرزندت را شنيدي ، مثل ديگرمادران قهرمان وضو بگير و دو رکعت نماز شکر بخون و در تشييع جنازه يا روز سوم از مردمي که تشريف ميآورند با روحيهاي شاد استقبال بنما. مادر جان! مهم نيست اين که جنازهام به دستان برسد يا نرسد و اين نبايد زياد برايتان مهم شود و اگر زياد فرزندت را دوست داري و خواستي يادي از او نمايي، تو با پدر بچهها را جمع کنيد سري به قبر شهدا در ؟؟؟يا گلها بزنيد و يادي از ما کنيد.چون هدف تمام شهدا در کل يکي است و پيام ديگر اين که هميشه در سر نماز امام را از دعاي خير فراموش نکني و السلام. چند سخني هم داشتم با برادر عزيزم بابالله و خواهرانم عشرت، مرضيه، راضيه و نجيبه سلام عليک خدمت تمامي شما بعد از سلام اميدوارم که در زندگيتان موفق پيروز باشيد. اما بعد، برادر و خواهران عزيزم! زندگي کردن در اين دنيا موقعي ميتواند ارزش داشته باشد که انسان خدايش پرا خوب درک کرده بشد و کاملا مطيع او گشته باشد، در اين صورت جز خدا چيز ديگري نصيب او نخواهد گشت و انساني که خدايش را خوب شناخته باشد، ديگر هيچ مشکلي براي او نخواهد بود، چه در اين دنيا چه در آخرت؛ چون درانسان با خدا، هيچ چيز نميتواند دخالت بيجا نمايد جزخداي بزرگ؛ بنابر اين هر کاري که ميخواهد انجام دهيد، در رابطه با خداوند انجام دهيد و در اين جا است که خداوند چنين انسانهايي را به حال خود وا نميگذارد و کاملا زير نظرشان دارد و راه صحيح را در پيش آنها قرار ميدهد که يک وقتي داخل گناه نشوند؛ چون خود قرآن طبق آيه شريفه: که اگر شما به قانون خداوندي پايبند باشيد من در شما چيزي را جهت تمييز يعني تشخيص حق از باطل قرار ميدهم و در آيه ديگر ميفرمايد: ان تتنصرالله ينصرکم و يثبت اقدامکم» اگر شما خدا را ياري کنيد خدا نيز شما را ياري خواهد کرد؛ ولي اگر انسان نفسش را خدايش قرار دهد و مطيع بدون چون و چراي او گردد، ديگر راهي براي نجات او باقي نخواهد ماند. چون تمام بدبختيهاي ما بر سر اين نفس سرکش است. چون اين نفس است که حسادت، کينه، بخل ريا، عجب تکبر، خود بزرگ بيني، مقام پرستي، مادي پرستي، زن پرستي و غيره به بار ميآورد، پس بياييم واز دستة اول انسانها باشيم و آن چنان باشيم که خدا ميخواهد. هر چند گام نهادن در اين راه، مشکلات، دردها، رنجها، نخوابي و گرسنگيها ميخواهد. تأکيد ديگر من بر شما خواهرانم اين که در تربيت فرزندانتان نهايت سعي و کوششتان را بنماييد که آينده اين کشور بستگي به تربيت فرزندانتان دارد. پس از يادتان نميرود در ضمن شعارها و اصطلاحات اسلامي را در گوششان زمزمه نماييد؛ چون زياد مؤثر است و اما چيزي که ازهمه مهمتر است خواهران عزيزم! در رعايت حجاب اسلامي خيلي دقيق باشيد؛ چون ابرقدرتها از حجابتان خيلي وحشت دارد و هر کس از خواهران را ديديد که زياد روي مسأله حجاب دقت نميکنند، شما وظيفه شرعي داريد که امر به معروف و نهي از منکر کنيد و به عنوان يک خواهر از او بخواهيد که رعايت نمايد، البته با مهرباني خاص نه با داد و فرياد زدن که خدايي نکرده بدتر شوند. حتي در کارهاي صحرا؛ امثال وجين، نشا و غيره، حجاب به نحو احسن رعايت گردد و ديگر عرضي ندارم براي شما. سلام به خدمت تکتکتان، حسين اقا، وليآقا، آذرخانم و ليلا خانم؛ اميدوارم که سلام گرم برادرتان را بپذيريد. عزيزان! اگر ميل داشته باشيد ميخواستم چند کلمهاي با شما صحبت کنم و اين آخرين صحبت من با شما باشد. پس دقت کنيد ببينيد برادرتان چه ميگويد، برادران وخواهران کوچکم! خواسته من از شما به ترتيب زير است: 1- در تمام موارد زندگي گوش به حرفهاي پدر و مادر عزيز باشيد؛ چون خداوند کساني را که به حرف پدر و مادرشان گوش ميکنند و عمل مينمايند، دوست دارد. 2- نما و معنايش را خوب ياد بگيريد و همچنين قبل از ظهر و غروبها جهت اداي نمازجماعت و نماز وحدت، به مسجد تشريف ببريد و از دوستان و برادران کوچک خود بخواهيد که به مسجدتشريف بياوريد و حتما و حتما اين کار را عملي بکنيد و ميدانم که ميکنيد. 3- اين که اهميت زيادي به درس دهيد وقتتان را الکي به هدر ندهيد چون اين لحظهها خيلي ارزش دارد. برادران و خواهران کوچک! اسلام در آينده نياز مبرمي به وجودتان دارد، پس قدرتان را بدانيد و در ضمن علي جان و ولي جان! البتته اختيار با خودتان است، اگر خواستيد راه برادرتان را ادامه دهيد هر کدام که حس کرديد بهترميتوانيد آن را دنبال کنيد يا هر دو و آن کسب علم در قم است- که همان درس طلبگي باشد- برادران تحميل نميکنم شما را، ولي برادران! سعادت و خوشبختي انسان در گام نهادن دراين راه بيشتر است و تا هر کس وارد در اين راه نشود، حقيقت آن را درک نميکند. 4- هميشه گوش به فرمان امام خميني باشيد و در ضمن سعي کنيد که در زندگي منظم باشيد، يعني اين که براي تمام کارها برنامهريزي کنيد؛ چون اسلام نظم در کارها را دوست دارد و در هرگونه بينظمي است و ديگر اين که علي و ولي جان! قرآن را که به شما هديه دادم خودتان بهتر مي دانيد که الکي ندادم؛ پس خوب فکر کنيد گه چرا برادرتان قرآن را به شما هديه نمود در صورتي که ميتوانست چيزهاي ديگري از قبيل پوشاک يا غيره بخرد. ديگر با شما عرضي ندارم. اما پيامي هم براي برادران و خواهران حزب الهي خود داشتم، آن هايي که رهبرشان خميني است. در ابتدا سلام عرض ميکنم به خدمت شما عزيزان جان برکف و عزيزان من من کوچکتر از آنم که بخواهم به شما نصيحتي کنم؛ ولي عاجزانه از شما ميخواهم که به حرفهايم دقت کنيد. برادران و خوهران عزيز حزب الهي! اسلام در حال حاضر در دنيا غريب واقع شده، ياران صديق اسلام نسبت به دشمنان آن اندک است و برعکس دشمنان زياد، که حتي نميشود شمردش. آري؛ امروز ابرقدرتهاي سلطهگر تصميم بر اين گرفتند که نور خدا را خاموش نمايند، ولي خداوند خود حافظ نورش است. عزيزان! به خداقسم تک تکمان در قبال خون اين شهدا مسؤوليم پس بياييم قدري بيشتر مسؤوليتهايي را ه خداوند بر گردنمان گاشته حس نماييم و قدري بيشتر درمورد اين انقلاب عظيم و رهبرش خميني بتشکن فکر کنيم و خلاصه قدري بيشتر فکر کنيم و در مورد پيروزيهاي اخير رزمندگان درخوزستان و معجزاتي که در آن به وقوع پيوست، معجزاتي که در آن فرزندان پاک اسلام امامشان مهدي امام زمان -عجل الله تعالي فرجه- را زيارت نمودند. آري، اين است قدرت انقلابها. وصيت من به شما به شرح زير است: 1- فقط و فقط خط امام خميني را در زندگي سرمشقتان قرار بدهيد به درستي که امام زبان گوياي اسلام است. 2- از ياران امام بتشکن حمايت و پشتيباني بکنيد. 3-از همه شما ميخواهم که قراعت قرآن راخوب فرا گيريد و همچنين سعي کنيد نماز و معنايش را خوب ياد بگيريد و در هنگام خواندن نماز نهايت دقت را بکنيد، چون همين خوب خواندن نماز است که انسان پي به مسؤليت خود ميبرد و بيشتر خود را درک ميکند يا به عبارت ديگر، نماز اثر واقعي خود را روي افراد ميگذارد. 4- اين که مسجد را سنگر اصلي خود قرار دهيد. غروبها را جهت اداي نماز جماعت يا وحدت به مسجد تشريف ببريد. 5- مسئله جنگ را مسئله اصلي خود قرار دهيد و با تمام کمبودهاي ناشي از چون اين صاحبش امام زمان است. والسلام.