شهيد سيدعظيم حسيني - وصیت نامه شهید سید عظیم حسینی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وصیت نامه شهید سید عظیم حسینی - نسخه متنی

سید عظیم حسینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شهيد سيدعظيم حسيني

استان مازندران > شهرستان محمود آباد

وصيت نامه

«طلبة شهيد: سيد عظيم حسيني» «يا ايها الذين‌ آمنوا ما لكم‌ اذا قيل‌ لكم‌ انفروا في‌ سبيل‌ الله‌ اثاقلتم‌ الي‌ الارض‌ ارضيتم‌ بالحيوه‌ الدنيا من الاخره‌ فما متاع ‌الحيوه‌ الدنيا في‌ الاخره‌ الا قليل* الا تنفروا يعذبكم‌ عذاباً اليما و يستبدل‌ قوماً غيركم‌ و لا تضروه‌ شيئا والله‌ علي‌ كل‌ شيءٍ قدير»(توبه‌/‌ 38 و 39) اي‌ كساني‌ كه‌ ايمان‌ آورده‌ايد جهت‌ چيست‌ كه‌ چون‌ به شما امر شود كه‌ براي‌ جهاد در راه‌ دين‌ بي‌درنگ‌ خارج‌ شويد به خاك‌ زمين‌ دل‌ بسته‌ايد آيا راضي‌ به‌ زندگاني‌ دو روزة‌ دنيا عوض‌ حيات‌ ابدي‌ آخرت‌ شديد در صورتي‌ كه‌ متاع‌ دنيا در پيش‌ عالم ‌آخرت‌ بسيار اندك‌ و ناچيز است‌، بدانيد كه‌ اگر در راه‌ خدا براي‌ جهاد بيرون‌ نرويد ذليل‌ و خوار و پست‌ خواهيد شد و خدا شما را به‌ عذابي‌ دردناك‌ معذب‌ خواهد كرد و قومي‌ ديگر براي‌ جهاد به جاي‌ شما برمي‌ گمارد و شما بخدا زياني‌ نمي‌رسانيد وخداوند بر همه‌ چيز توانا است‌. با سلام‌ و درود فراوان‌ بر آقا امام‌ زمان‌ (عجل الله تعالي فرجه) منجي‌ عالم‌ بشريت‌ اين‌ استورة‌ اخلاق و تقوي‌، اين‌ مدير و مدبر اسلام‌ و حقيقت، اين‌ نور روشنايي‌ بخش‌ ظلمات‌ و بر نائب‌ المهدي‌ آيت‌ الله‌ العظمي‌ خميني‌، اين‌ بت‌ شكن‌ عصر و دلير مرد اين‌ برهه از زمان‌ و اين‌ ستاره‌ درخشيده‌ از مولاي‌ خويش‌، امام‌ زمان‌؛ اين‌ مخلص‌ درگاه‌ قادر متعال ‌و اسوه‌ اخلاق و صبر و تقوي‌ . . . يك‌ گل‌ سرخ‌ و صد گل‌ نصراني‌ ما را از سر بريده‌ مي‌ترساني‌ گر ز سر بريده‌ مي‌ترسيديم در محفل‌ عاشقان‌ نمي‌رقصيديم‌ بسيجيان‌، مرغان‌ آغشته‌ به خوني‌ هستند كه‌ جايشان‌ در اين‌ دنيا نيست‌ بسيج‌ آفتابي‌ است‌ كه‌ پس‌ از فجر انقلاب‌ اسلامي‌ به ‌رهبري‌ ملكوتي‌ زعيم‌ عاليقدر امام‌ خميني‌، طلوع‌ كرد شعاعي‌ است‌ كه‌ تشعشعش‌ از خاور تا باختر از شمال‌ تا جنوب‌ كشور پنجه‌ افكنده‌، او وارسته‌ از هر بند است‌ و وابسته‌ به‌ معبود واقعي‌، او يك‌ ملت‌ عظيمي‌ است‌ به‌ بزرگي‌ تاريخ‌، او پيرو اسدالله‌ فاتح‌ خيبر، او از نژاد سلمان‌ و ابوذر است‌ او درياي‌ پهناوري‌ است‌ كه‌ امواج‌ پر تلاطم‌ آن‌، كشتي‌هاي‌ تبهكاران‌ را درهم‌ مي‌شكند، چشمه‌اي‌ است‌ جوشان‌ هميشه‌ در حال‌ خروش‌، طوفاني‌ است‌ مهيج‌، كوهي‌ است‌ استوار، آتش‌ عشق‌ در درونش‌ زبانه ‌مي‌كشد و براي‌ وصال‌ به‌ معشوقش‌ مي‌سوزد جرقه‌اي‌ است‌ كه‌ از سلاحش‌ برخيزد، ظلمت‌ طويل‌ ستم‌ را مي‌سوزاند و از غرش‌ آن‌ جرقه‌ دشمن‌ را هراسناك‌ مي‌سازد و درخشش‌ و تابندگي‌اش‌ خورشيد را شرمسار، زيبايي‌اش‌ ماه‌ را خجل‌ و شرمنده‌ مي‌سازد، او بار سفر خويش‌ را بسته‌ و آهنگ‌ هجرت‌ نمود و مركبش‌ در تپه‌ سوزان‌ جنوب‌ و غرب‌ بارانداز كرد و در سنگري كوچك‌ سكونت‌ گزيد، سلاح‌ برگرفت‌ وبا دشمن‌ خصم‌ به‌ ستيز برخاست‌ تا آنگاه‌ غريبانه‌ و مظلومانه‌ در دشت‌ كوير و سوزان‌روي‌ ريگ‌هاي‌ داغ‌، جان‌ باخت‌، حسين‌ بن‌ علي (عليه السلام) به‌ شهادت‌ مي‌رسد، بسيجي هم دور از پدر و مادر، زن و فرزند در بالين‌ همسنگرش‌ به‌ خون خويش‌ غلتيده‌ او عاشقانه‌ جان‌ مي‌بازد كه‌ نه‌ طالب‌ مال است و نه‌ شيفتة‌ پست‌ و مقام‌. بسيجيان‌ فقط‌ به خاطر اداي‌ كلمه‌ توحيد ازهر كوشش‌ و حركتي‌ دريغ‌ نخواهند نمود و زير بار هيچ‌ ستمي‌ نخواهند رفت‌، آنان‌ پيرو خميني‌ رهبر، سازش‌ ناپذيرند: بسيجي‌ ديدة‌ بيدار عشق‌ است‌ بسيجي‌ پير ميدان‌دار عشق‌ است‌ اگرچه كوچك‌ و كم‌ سن‌‌و‌سال‌ است‌ وليكن‌ در عمل،‌ سردارعشق‌ است‌ با سلام‌ و درود فراوان‌ به‌ شما مادر بزرگوارم‌ و پدر عزيزم‌! اميدوارم‌ كه‌ مرا مورد عفو و بخشش‌ خود قرار دهيد و ازخطاهاي‌ من‌ درگذريد، پدرجان‌، مادر جان‌ از مرگم‌ غمگين‌ نباشيد و‌ اين‌ مرگ‌ سرخي‌ است‌ كه از مولاي‌ خود حسين‌ بن‌ علي‌ (عليه السلام) آموختم‌ و از شهادت‌ من‌ خوشحال‌ باش‌ و مي‌خواهم‌ كه‌ در مراسم‌ تشييع‌ جنازه‌ام‌ شيريني‌ پخش‌ كنيد، مادرجان‌ وقتي‌جنازه‌ام‌ را به سويت‌ آوردند در ميان‌ جمعيت‌ دست‌ خود را بر زخم‌ بدنم‌ بزن‌ و دست‌ خود را خون‌ آلود كرده‌ و به طرف‌ آسمان ‌بلند كن‌ و فرياد برآور خدايا! فرزندم را در راهت‌ قرباني‌ كردم‌، بارالها! به درگاهت‌ قبول‌ بفرما و فرياد برآور خدايا! امام‌ را درپناهت‌ محفوظ‌ بگردان‌. از برادرانم‌ مي‌خواهم‌ كه‌ امام‌ را تنها نگذاشته‌ كه‌ ترك‌ امام‌ ترك‌ اسلام‌ است‌ برادرانم‌ همان‌طور كه‌ امام‌ در اسلام‌ ذوب‌ شده ‌شما نيز در امام‌ ذوب‌ شويد و از شما مي‌خواهم‌ كه‌ راه‌ اين‌ حقير را ادامه‌ داده‌ و نگذاريد كه‌ اسلحه‌ام‌ در چنگال‌ ابر جنايتكاران‌ و از خدا بي‌ خبر عراقي‌ بيافتد، اميدوارم‌ كه‌ بتوانيد خالصانه‌ دين‌ خود را ادا كنيد و از برادرم‌ شهيد سيد عيسي‌، كمال‌ تشكر را مي‌كنم‌ كه‌ در اين‌ راه‌ معلم‌ من‌ بود و از خواهرم‌ كه‌ مي‌دانم‌ داغ‌ برادر براي‌ وي‌ مشكل‌ است‌ ولي‌ مي‌خواهم‌ كه‌ از اين‌ شهادتم ‌خوشحال‌ و شادمان‌ باشد و براي‌ حفظ‌ امام‌ و اسلام‌ دعا كند و از خواهرم‌ مي‌خواهم‌ كه‌ حجاب‌ اسلامي‌ و زينبي‌ خود را حفظ‌ نمايد زيرا اين‌ حجاب‌ تيغش‌ برنده‌تر از خون‌ سرخ‌ من‌ است‌ و در حفظ‌ اخلاق و تقوي‌ و صبر كوشا باشد، از امت‌ حزب‌ الله‌ وشهيد پرور مي‌خواهم‌ كه‌ امام‌ را تنها نگذارند و مطيع‌ امر امام‌ باشند، به آنهايي كه‌ اين‌ نظام‌ پاك‌ اسلامي‌ را قبول ندارند مي‌خواهم ‌بگويم‌ كه‌ شما بهتر مي‌فهميد يا امام‌ حسين‌ (عليه السلام) شما بهتر مي‌فهميد يا آقا امام‌ زمان‌ (عجل الله تعالي فرجه‌) و رهبر بزرگ‌ خودمان‌ امام‌ خميني‌ امام‌ امت‌؟ اگر مي‌فهميديد پس‌ چرا براي‌ مقداري‌ از خاك‌ ناچيز و ماديات‌ دنيوي‌ خود را مشغول‌ كرديد؟ به‌ خودسازي‌ وكسب‌ معنويات‌ بكوشيد زيرا اين‌ چند چيز دنيايي‌ را عاقبت‌ بايد بر زمين‌ گذاشته‌ و با مقداري‌ كفن‌ به سوي‌ قبر رجوع‌ كنيد پس ‌بكوشيد تا دير نشود. به آنهايي كه‌ با ولايت‌ فقيه‌ مخالف‌ و اين‌ خط‌ و نظام‌ اسلامي‌ را قبول‌ ندارند اعلام‌ مي‌كنم‌ كه‌ در مجالس‌ من‌شركت‌ نكنند چه‌ آشنا باشد و چه‌ غير آشنا، من‌ مي‌خواهم‌ كه‌ مجلسم‌ را ياوران‌ حسين‌ و امام‌، نوراني‌ كنند نه‌ سيه‌ چهره‌گان‌ ازخدا بي‌خبر، كه‌ ماديات‌ دنيوي‌ آنان‌ را كور و كر كرده‌ باشد، به‌ دشمنان‌ اسلام‌ مجال‌ كوچكترين‌ حركتي‌ را ندهيد و هوشيار ومقاوم‌ باشيد كه‌ دست‌هاي‌ پليدي‌ در كار است‌ (در انحراف‌ كشاندن شما امت‌ حزب‌ الله) پس‌ بكوشيد اين‌ توطئه‌ها را خنثي‌ و از بين ‌ببريد، اي‌ مردم‌! من‌ به‌ سهم‌ خودم‌ اعلام‌ مي‌كنم‌ كه‌ امام‌ بي‌ياور است‌، حسين‌ مظلوم‌ است‌ پس‌ بي‌طرف‌ ننشينيد و گام‌ به سوي ‌جهاد في‌ سبيل‌ الله‌ برداريد. از دوستان‌ و آشنايان‌ و فاميلان‌ مي‌خواهم‌ كه‌ برايم‌ نگران‌ نباشيد چون‌ اين‌ مسير‌ و آرزويي‌ بود كه‌ هر لحظه‌ در انتظارش نشسته‌ و فكرم‌ را با آن‌ مشغول‌ كرده‌ام‌، از شما مي‌خواهم‌ كه‌ امام‌ را دعا و ياري‌ نماييد، تا اين‌كه‌ در قيامت‌ بتوانم‌ چهرة‌ شما را شاد و نوراني‌ ببينم‌. در آخر سفارش‌ مي‌كنم‌ كه‌ اگر جنازه‌ام‌ را به سويتان‌ آوردند مرا در مقابل‌ قبر مطهر برادرم‌ سيد عيسي‌ بگذاريد و ... مي‌خواهم‌ جنازة‌ خونين‌ مرا از تابوت‌ بيرون‌ بياوريد و دور قبرم‌ چند بار بگردانيد تا اينكه‌ خداوند در درون‌ قبر ترحمي‌ به‌ من‌ بنمايد و هنگام‌ دفنم‌ تمام‌ كساني‌ كه‌ در آنجا حاضر مي‌باشند بايد شعار وحدت‌ را با فريادي‌ بلند سر دهند، كساني‌ كه‌ با خط‌ ولايت‌ فقيه‌ و امام‌ و اسلام‌ مخالف‌ باشند از آنها عاجزانه مي‌خواهم‌ هرگز در تشييع‌ جنازه‌ام‌ شركت‌ ننمايند چون‌ اينان‌ خوارج‌ زمان‌ مولا علي‌ (عليه السلام‌) مي‌باشند و كساني‌ هستند كه‌ همانند تاريخ‌ خونبار عاشورا، حسين‌ را تنها گذاشتند و لبيك‌ به‌ نداي‌ هل‌ من‌ ناصر ينصرني‌ آقا اباعبدالله‌ نگفتند. پدرجان‌ و مادرجان‌: از شما مي‌خواهم‌ كه‌ در مجلسم‌ در بين‌ عموم‌ اعلام‌ كنيد كه‌ اگر از طرف‌ من‌ اذيت‌ و آزاري‌ به‌ كسي‌ رسيده‌ و يا كسي‌ از دست‌ من‌ رنجور و ناراحت‌ مي‌باشد به‌ بزرگواريشان‌ مرا عفو نمايند در ضمن مقداري‌ براي‌ من‌ روزه‌ گرفته‌ و همچنين‌ مقداري‌ پول‌ براي‌ حق‌ مظلوم‌ در راه‌ خدا مصرف‌ كنيد. ديگر عرضي‌ ندارم‌ و شما را به خداي‌ قادر و منان‌ و متعال‌ مي‌سپارم‌، خدا يار و نگهدارتان‌ باد. خدايا، خدايا! تا انقلاب‌ مهدي‌ حتي‌ كنار مهدي‌ خميني‌ را نگهدار. از پدر و مادرم‌ و برادران‌ پاسدار مي‌خواهم‌ كه‌ جنازه‌ام‌ را در روز پنجشنبه‌ به‌ خاك‌ بسپاريد و دعاي‌ پرفيض‌ كميل‌ را بر سرمزارم‌ زمزمه‌ كنيد تا اين‌كه‌ خداوند از خطاهاي‌ گذشتة‌ من‌ درگذرد‌ و خداوند منان‌ و متعال‌ در فشار قبر ترحمي‌ به من ‌بفرمايد. انشاءالله‌ دعاي‌ كميل‌ را فراموش‌ نفرماييد، جبهه‌ را فراموش‌ نكنيد، تبليغات‌ اسلامي‌ را فراموش‌ نكنيد. والسلام.

استان: مازندران

شهرستان: محمود آباد

تولد: 1347

شهادت: 12/12/1365- شلمچه

/ 1