شهيد قاسم جعفريان - وصیت نامه شهید قاسم جعفریان نسخه متنی

This is a Digital Library

With over 100,000 free electronic resource in Persian, Arabic and English

وصیت نامه شهید قاسم جعفریان - نسخه متنی

قاسم جعفریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شهيد قاسم جعفريان

استان چهارمحال و بختياري > شهرستان شهرکرد

وصيت نامه

«طلبة شهيد: قاسم جعفريان» حمد و سپاس تو راست اي خالق جان‌ها! ستايش مخصوص تو است اي دمندة روح بر بدن‌ها و اي دواي دردها و اي مونس جان‌ها.

به نام هستي بخش جان‌ها و روح‌بخش روان‌ها و روزي بخش مخلوق‌ها، گفتار خود را آغاز مي‌كنم.

خداوندا! در اين روزگار و دنياي بي‌قرار، در لغزشگاه‌ها و پرتگاه‌ها، دستمان بگير تا به خود واگذاشته نشويم.

پروردگارا! لطفت را قرين راهمان ساز و فرمانت را چراغ مسيرمان قرار ده.

ايزدا! وظيفه و مسؤوليتمان را به ما بشناسان و ما را بر انجام آن موفق بدار.

يزدانا! ابر بخششت را بر بيابان گناهانمان بباران و ساية مرحمتت را بر سرما مسافران خسته دل بيفكن.

كردگارا! هدايت مطلوب رسولت را بر ما عاصيان و گناهكاران نادان و سيه روزان گريان، منت نه.

آفريدگارا! كمال انقطاع به سويت را بر ما بندگان خاضع هبه نما.

معبودا! توفيق بندگي خالص را بر ما بندگانت عنايت بفرما و حضور قلب در عبادتت را نصيبمان گردان.

ربّا، پرورشمان را چنان قرار ده كه رضاي تو در آن باشد.

خدايا! تو را شاكرم و سپاس مي‌گذارم كه لطفت را قرين راهم قرار دادي و مرا در لغزشگاه‌ها حفظ نمودي و در پرتگاه‌ها -بعد از تنبيه- دستم را گرفتي.

خداوندا! چگونه شكر نعمات و الطافت را به جا آورم.

خدايا! خودت مي‌داني كه من ضعيف‌تر از آن هستم كه بتوانم شكر گزاري الطاف خفيفه و بارزت را بكنم؛ اما خداوندا! شكر مي‌كنم از اين كه لطف نمودي و مرا در مسير انبيا و راه ائمه- عليه السلام- قرار دادي و طلبه‌ام نمودي.

واقعا چقدر خداوند بر ما عنايت دارد و ما نمي‌دانيم و باز هم توقعاتمان زياد است.

پروردگارا! خود مي داني لياقت و ظرفيت بيش‌تر از اين لطف و عنايت را ندارم و گرنه تو درياي فيض و رحمت هستي و در بخشش و فيض و لطف تو را كاستي نيست و قطره نوش ما در اقيانوس بيكرانت اثري ندارد.

خدايا! مرا ببخش از آن كه چقدر ز تو دور هستم.

آه كه چقدر نعمت مي‌دهي و كفران مي‌كنم.

خدايا! از تو طلب بخشايش مي‌كنم، كه اگر مرا نبخشي فرداي قيامت چه خواهم كرد و در آن جا كه از پدر و مادر و برادر و دوست خود فرار مي‌كنم.

چه جوابي خواهم داشت و روسياهي در پيشگاه شهدا و انبيا و اوليا را به كجا خواهم برد و عقوبت را چگونه تحمل خواهم نمود.

خداوندا! يقين را نصيب ما گردان تا تو را ببينيم و روز قيامت را با چشم دل به عينيت مشاهده كنيم تا ديگر گناه نكنيم و معصيت انجام ندهيم.

من گاهي با خود فكر مي‌كنم و مي‌گويم؛ قاسم! فرض كن مردي و در صحنه قيامت حاضر شدي در آن دنيا سؤال و جواب شد و مردود گرديدي و بايد راه جهنم را پيش گيري در چنين حالتي از خدا در خواست نمودي چند صباحي باز به تو فرصت دهد كه عمل نيك انجام دهي، فرض كن از همين حالا چنين فرصتي و مهلتي به تو داده شد چه خواهي كرد پس شروع كن و عمل نيك انجام ده و از گناه دوري جوي.

اما افسوس انسان با چنين فرصتي باز هم گناه انجام مي‌دهد.

آيا علت غير از آن است كه انسان به يقين دست نيافته است؟ درست است روز قيامت فرض مي‌شود اما آن يقين كه در روز قيامت به دست خواهد آورد آيا با اين فرض به دست مي‌آورد؟ پس آفريدگارا! يقين را در لانه قلب ما آشيانه ده تا كه گناه نكنيم و اسير نفس اماره نگرديم و بر خواهش‌هاي نفساني غلبه نماييم و بر نيكي‌ها و زيبايي‌ها دست يابيم كه در اين صورت شجاع‌ترين مردم خواهيم بود.

راستي چه خوش گفته است رسول اكرم- صلي الله عليه و آله-: «طوبي لمن ترك شهوه حاضره لموعود لم يره».

خوشا به حال آنان كه ترك مي كنند خواهش‌هاي نفساني زودگذر و مقطعي را براي روز قيامت و وعده‌گاهي كه نديده‌اند.

اما به تحقيق كه ما اين وعده‌گاه را خواهيم ديد.

پروردگارا! ما را از غفلت نجات ده كه واي بر من كه خدا چقدر لطف دارد و باز غافلم از شكرش.

اي واي بر من كه از خدا غافلم و به همين خاطر اسير نفس گرديده‌ام.

خدايا! آيا روزي خواهد رسيد كه دوستت داشته باشم و تو هم مرا دوست داشته باشي و اخلاص را در قلبم به وديعه گذاري؟ خدايا! خود مي‌داني كه من در غنا ظاهري ام فقيرم؛ پس چگونه در فقرم فقير نيستم؟! خدايا! اين بندة فقير، محتاج كرم و احسان تو است.

خدايا! دستم گير و از سقوط در دره مخوف دنيا طلبي نجاتم ده.

خدايا! خود مي‌دانم كه در علم ظاهري ام نادان و جاهلم؛ پس چگونه در جهلم جاهل و نادان نيستم؟ پس پروردگارا! تقوي و اخلاص نصيبم گردان كه با تلاش و كوشش آن لياقت را پيدا كنم كه عملي كه خود مي‌خواهي جايگزين عملي كه بُعد مي‌آورد، نمايي.

خداوندا! آن علم را نمي خواهم كه من را از تو دور كند و بين من و تو ححاب اكبر شود كه يكي از مشكلات ما اين است كه مي‌گوييم آن چه را عمل نمي‌كنيم؛ ولي قرآن كريم مي‌فرمايد: «يا ايها الذين امنوا لم تقولون ما لا تفعلون كبرمقتاً عندالله ان تقولوا ما لا تفعلون».

(صف-2) معبودا! تا كي اسير نفس اماره باشم؟ تا كي بايد با زبانم دعوت كنم و با عملم ديگران را برهانم؟ آيا معصوم-عليه السلام- نمي‌فرمايد: كونوا دعاه الناس بغير السنتكم اي مهربان! در بين قلوب مسلمين، الفت و صميميت را آشيانه ده.

اي واي كه مسؤوليم اگر اختلاف‌اندازي كنيم و در اختلافات شركت نماييم؛ چرا كه به قول امام عزيزمان منشاء اختلافات شيطان است و غير از دشمن كس ديگري از اختلافات سود نمي‌برد؛ چرا بايد سوءظن نسبت به يكديگر داشته باشيم و قبل از آن كه برادر خود را امر به معروف و نهي از منكر كنيم، در مقابلش موضع بگيريم؟ بياييد تا دست از اين تخيل‌هاي ذهني برداريم، قدري به واقعيت بنگريم و در برخوردهايمان با افراد گوناگون، درس چگونه زيستن را بياموزيم.

امام عزيز! تو را نشناختم اما دوستت دارم و بهترين تعبيري كه درباره‌ات مي‌توانم بكنم اين است كه الگو و اسوة تمام نماي نقطة «بسم الله الرحمن الرحيم» هستي.

/ 1