شهيد مرتضي جاني پور - وصیت نامه شهید مرتضی جانی پور نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وصیت نامه شهید مرتضی جانی پور - نسخه متنی

مرتضی جانی پور

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شهيد مرتضي جاني پور

استان مازندران > شهرستان قائمشهر

وصيت نامه

الذين‌ آمنوا و هاجروا و جاهدوا في‌ سبيل‌ الله‌ باموالهم‌ و انفسهم‌ اعظم‌ درجة‌ عندالله‌ . آنان‌ که‌ ايمان‌ آورده‌اند و هجرت‌ کردند و جهاد نمودند در راه‌ خدا با اموال‌ و جان‌هاي‌شان‌، مرتبه‌ بلندي‌ نزد خداوند دارند. امروز ما در حال‌ دفاع‌ هستيم‌ و دفاع‌ از کشور، يکي‌ از عبادات‌ بزرگ‌ است‌. «امام‌ خميني‌» چه‌ زيباست‌ خانه‌ دل‌ را تکاندن‌ و از غير خدا پاک‌ ساختن‌ چه‌ خوب‌ است‌ دل‌ را خانه‌ محبّت‌ خدا نمودن‌، به‌ او عشق‌ ورزيدن‌ در عشق‌ او سوختن‌ و شهيد شدن‌ و شاهد گشتن‌ چه‌ نيکوست‌ عمري‌ براي‌ خدا کار کردن‌، سنگ‌ اسلام‌ را به‌ سينه‌ زدن‌ و براي‌ اسلام‌ و قرآن‌ تلاش‌ کردن‌، براي‌ حق‌ مردن‌ نه‌ مردن‌، بلکه‌ زنده‌ ماندن‌ و حيات‌ ابدي‌ يافتن‌ به‌ جوار خداي‌ ازلي‌ شتافتن‌ با درود و سلام‌ بر خاتم‌ انبيا، محمد مصطفي‌ صلي‌ الله‌ عليه‌ و آله‌ که‌ به‌ درستي‌ براي‌ هدايت‌ مردم‌ از طرف‌ خدا انتخاب‌ شد وبا درود به‌ يگانه‌ منجي‌ عالم‌ بشريت‌، مهدي‌ موعود و نائب‌ بر حق‌ او، امام‌ امت‌ خميني‌ کبير بت‌ شکن‌ زمان‌ و با درود و سلام‌به‌ خانواده‌هاي‌ معظّم‌ شهدا که‌ به‌ حق‌ وارثان‌ اين‌ انقلاب‌ هستند و با درود به‌ مجروحين‌ و معلولين‌ جنگ‌ تحميلي‌ که‌ با ايثارقسمتي‌ از بدن‌ خود، حق‌ خود را به‌ اين‌ انقلاب‌ ادا نمودند. بار خدايا، آغاز سخنم‌ با نام‌ تو بود، پس‌ ياري‌ ده‌ مرا که‌ بتوانم‌ آنچه‌ در قلبم‌ هست‌ بر قلم‌ بياورم‌، هر چند ناچيز باشد. بار پروردگارا، به‌ جبهه‌ آمدم‌ تا خدمتي‌ براي‌ رضاي‌ تو و ياري‌ دين‌ تو کنم‌ و بتوانم‌ هر چند ناچيز، خدمتي‌ براي‌ اين‌ انقلاب‌و اسلام‌ کنم‌ تا دين‌ خود را به‌ اين‌ انقلاب‌ و امام‌ ادا نمايم‌. اين‌ جانب‌ مرتضي‌ جاني‌پور، فرزند رمضان‌، متولد 1348، شماره‌ شناسنامه‌ 531 وصيت‌ خود را اين‌ گونه‌ آغاز مي‌کنم‌. ابتدا هدف‌ خود را از جبهه‌ آمدن‌ بيان‌ مي‌کنم‌. هدف‌ من‌ از آمدن‌ به‌ جبهه‌ اين‌ بود که‌ نداي‌ هل‌ من‌ ناصر ينصرني‌ امام‌ عزيز،رهبر کبير انقلاب‌ را نبيک‌ گفته‌ باشم‌ تا خدمتي‌ براي‌ ميهن‌ و اسلام‌ و دين‌ و قرآن‌ کرده‌ باشم‌. به‌ جبهه‌ آمدم‌ چون‌ شهدا بر گردن‌ما حق‌ دارند، و الله‌ آن‌ دنيا از ما مي‌پرسند که‌ در حق‌ ما چه‌ کرديد. به‌ خدا قسم‌ من‌ وقتي‌ اين‌ شهدا را مي‌ديدم‌، وصيت‌ نامه‌هاآنها را مي‌خواندم‌، دلم‌ طاقت‌ نمي‌آورد که‌ ديگر در خانه‌ بمانم‌ و دلم‌ را به‌ ماندن‌ در خانه‌ خوش‌ کنم‌. پيام‌ به‌ پدر و مادرم‌. پيام‌ من‌ به‌ پدر و مادرم‌ اين‌ است‌ که‌ اي‌ پدر و مادر عزيز و مهربان‌، مي‌دانم‌ که‌ چقدر برايم‌ زحمت‌کشيديد و مرا بزرگ‌ کرديد و انتظار داشتيد که‌ وقتي‌ من‌ بزرگ‌ شدم‌ کاري‌ براي‌ شما بکنم‌ که‌ اين‌ وظيفه‌ هر فرزند در برابرزحمات‌ پدر و مادر است‌ و من‌ شرمنده‌ هستم‌ که‌ نتوانستم‌ براي‌ شما کاري‌ انجام‌ بدهم‌ و از شما مي‌خواهم‌ مرا حلال‌ کنيد. چه‌کنيم‌ که‌ جنگ‌ است‌ و جنگ‌ در برابر کافر، بسياري‌ از فرزندان‌ را از خانواده‌هاي‌ خود مي‌گيرد. شما پدر و مادرم‌، بايد خدا راشکر کنيد که‌ توانستيد شهيدي‌ براي‌ رضاي‌ خدا بدهيد و نگوئيد که‌ ما فرزندي‌ شهيد داديم‌، بگوئيد امانتي‌ بود که‌ از خداگرفتيم‌ و به‌ او داديم‌ و خوشحال‌ هستيم‌ که‌ توانستيد آن‌ را به‌ نحو احسن‌ به‌ خدا بدهيد و نگوئيد که‌ ما فرزندي‌ شهيد داديم‌،بگوئيد امانتي‌ بود که‌ از خدا گرفتيم‌ و به‌ او داديم‌ و خوشحال‌ هستيم‌ که‌ توانستيم‌ اين‌ امانت‌مان‌ را خوب‌ تحويل‌ بدهيم‌ هيچ‌وقت‌ از اين‌ انقلاب‌ و اين‌ دولت‌ انتظاري‌ نداشته‌ باشيد و قول‌ امام‌ خداي‌ ناکرده‌ نگوئيد انقلاب‌ براي‌ ما چه‌ کرده‌، بگوئيد مابراي‌ انقلاب‌ چه‌ کرديم‌. پيام‌ به‌ برادرانم‌. پيام‌ من‌ به‌ برادرانم‌ اين‌ است‌ که‌ اگر خداوند مرا مورد لطف‌ خود قرار داد و شهيد شدم‌ که‌ شهادت‌ براي‌ من‌افتخاري‌ بزرگ‌ است‌، راهم‌ را ادامه‌ دهند و به‌ جبهه‌ بيائيد، چون‌ امروز در جبهه‌هاي‌ جنگ‌ به‌ شما احتياج‌ دارند. و من‌ از شما مي‌خواهم‌ به‌ خانواده‌ شهدا سرکشي‌ کنيد و تا آنجا مي‌توانيد به‌ اين‌ انقلاب‌ و اسلام‌ کمک‌ کنيد. پيام‌ به‌ برادران‌ بسيج‌ و انجمن‌ اسلامي‌ کوچکسرا. پيام‌ من‌ به‌ شما برادران‌ پاک‌ و مخلص‌ اين‌ است‌ که‌ سعي‌ کنيد خدمتي‌ که‌مي‌کنيد خالص‌ و براي‌ رضاي‌ خدا باشد و سعي‌ کنيد مردم‌ را از خود راضي‌ نگه‌ داشته‌ باشيد. تا آنجا که‌ در توان‌ داريد، نمازخود را به‌ جماعت‌ بخوانيد؛ چون‌ که‌ دشمنان‌ اسلام‌ از وحدت‌ شما وحشت‌ دارند. سفارش‌ من‌ به‌ شما اين‌ است‌ که‌ قدرمسؤولان‌ کشوري‌ و قدر مسؤولان‌ خود را بدانيد که‌ اين‌ برادران‌ مسؤول‌ واقعاً زحمت‌کشان‌ اين‌ انقلاب‌ هستنند. اي‌ برادران‌انجمن‌ اسلامي‌ و بسيج‌، قدر اين‌ برادران‌ مسؤول‌ را بدانيد و وقتي‌ قدر آنها را خواهيد دانست‌ که‌ آنها ديگر پيش‌ شما نيستند. و پيام‌ به‌ امت‌ حزب‌ الله‌ من‌ کوچک‌تر از آن‌ هستم‌ که‌ به‌ خواهم‌ پيام‌ به‌ شما امّت‌ بيدار اسلام‌ بدهم‌. فقط‌ من‌ باب‌ تذکرعرض‌ مي‌کنم‌ که‌ شما اي‌ امت‌ حزب‌ الله‌ و هميشه‌ در صحنه‌، سعي‌ کنيد تا آنجا که‌ در توان‌ داريد به‌ اين‌ انقلاب‌ و جبهه‌ جنگ‌کمک‌ کنيد و اين‌ امام‌ امت‌، خميني‌ کبير را هرگز تنها نگذاريد و در نمازهاي‌ خود براي‌ سلامتي‌ و طول‌ عمر او دعا کنيد که‌ اگرخداي‌ ناکرده‌ اين‌ نور هدايت‌ از دست‌ شما برود، زيان‌ خواهيد کرد. سعي‌ کنيد به‌ خانواده‌هاي‌ شهدا سر بزنيد و آنها رادل‌داري‌ دهيد تا اگر ناراحتي‌ دارند، برطرف‌ گردد و سعي‌ کنيد نماز خود به‌ جماعت‌ بخوانيد که‌ نماز جماعت‌ فيض‌ بزرگي‌دارد. در خاتمه‌ چند کلمه‌ سخن‌ دارم‌ براي‌ آن‌ دسته‌ از کساني‌ که‌ خود را بي‌تفاوت‌ نشان‌ مي‌دهند. شما اي‌ کساني‌ که‌ خود رابي‌تفاوت‌ نسبت‌ به‌ اين‌ انقلاب‌ و امام‌ نشان‌ مي‌دهيد، برگرديد که‌ در آخرت‌ زيان‌ خواهيد کرد. تا دير نشده‌ توبه‌ کنيد و از خداتقاضاي‌ عفو و بخشش‌ کنيد که‌ خداوند بخشنده‌ و مهربان‌ است‌. شما خون‌ شهيد را ديديد، پيام‌ او را شنيديد، فرزندان‌ آنها راکه‌ سراغ‌ بابا را مي‌گرفتند ديديد، اما در شما هيچ‌ تغييري‌ نکرد. دل‌ خود را به‌ مسائل‌ دنيوي‌ خوش‌ کرديد و با خيال‌ راحت‌ ازکنار اين‌ مسائل‌ رد مي‌شويد و هيچ‌ توجهي‌ به‌ آن‌ هم‌ نمي‌کنيد. برگرديد که‌ و الله‌ در روز قيامت‌ زيان‌ خواهيد کرد. بيائيد درداخل‌ برادران‌ پاک‌ و مخلص‌ که‌ دارند براي‌ اين‌ انقلاب‌ زحمت‌ مي‌کشند و شما هم‌ با کمک‌هاي‌ خود به‌ آنها خود را از عذاب‌روز قيامت‌ نجات‌ دهيد. بيائيد کار براي‌ اين‌ انقلاب‌ و اسلام‌ کنيد که‌ به‌ قول‌ امام‌ امت‌، در اين‌ برهه‌ از زمان‌، هيچ‌ دليلي‌ براي‌ کارنکردن‌ براي‌ اسلام‌ و انقلاب‌ وجود ندارد و هيچ‌ عذري‌ پذيرفته‌ نخواهد شد. ديگر عرضي‌ ندارم‌ و وصيت‌ خود را در اينجاتمام‌ مي‌کنم‌. والسلام‌ دعا به‌ جان‌ امام‌ را فراموش‌ نکنيد. خدايا خدايا تا ظهور دولت‌ يار خميني‌ را براي‌ ما نگهدار. ما فصل‌ سپيده‌ از کتاب‌ سحريم‌ در وادي‌ عشق‌ هم‌ رکاب‌ سحريم‌ گاهي‌ چه‌ شفق‌ به‌ خون‌ خود مي‌غلطيم‌ گاهي‌ دوباره‌ آفتاب‌ سحريم‌ مرتضي‌ جاني‌پور 19/3/65 ساعت‌ 10/9 صبح‌ روز عيد فطر

/ 1