شهيد محمدعلي توسلي - وصیت نامه شهید محمدعلی توسلی نسخه متنی

شهيد محمدعلي توسلي

استان مازندران > شهرستان بابل

وصيت نامه

«روحاني شهيد: آيت الله محمدعلي توسلي» قال الله تبارک و تعالي و شانه العزيز الکريم في قرآن الحکيم کتب عليکم اذا حضر احدکم الموت ان ترک خيرالوصي للوالدين و الاقربين بالمعروف حتما علي المتقين. قال رسول الله -صلي الله عليه و آله- الوصيه حق علي بحق مسلم و مسلمه قال علي -عليه السلام- الوصيه تمام ما نق من الزکوه و في الروايه ايضا من مات بغير وصيه مات ميتت الجاهليه. بسم الله الرحمن الرحيم. اشهد ان لا اله الا الله وحده لاشريک کما اشهد لذاته و شهدت له الملائکه و اولو العلم قاما بالقسط لا اله الا هو العزيز الحکيم و اشهد ان محمدا -صلي الله عليه و آله- عبده المنتخب و رسوله المرتضي ارسله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين کله و لو کره المشرکون واشهد ان الائمه الابرار و خلفا الاخيار بعد الرسول المختار علي قامع الکفار من بعده سيد اولاده الحسن بن علي -عليه السلام- ثم اخوه سبط التابع لمرضات الله الحسين بن علي -عليه السلام- ثم العابد علي بن الحسين زين العباد سيد الساجدين ثم الباقر محمدبن علي -عليه السلام- ثم جعفربن محمد الصادق -عليه السلام- ثم موسي بن جعفر الکاظم ثم علي بن موسي الرضا -عليه السلام- ثم محمدبن علي التقي الجواد -عليه السلام- الخلف القائم المنتظر المهدي -عجل الله تعالي فرجه- المرجي الذي ببقائه بقيت الدنيا و بيمنه رزق الوري و بوجوده ثبتت الارض و السمأ ربه يملاء الله الارض قسطا وعدلا بعد ماملئت جورا و ظلما و اشهدان الموت حق و الحساب حق و الکتاب حق و الجنه حق و النار حق و سؤال المنکر و نکير في القبر حق و البعث حق و النشور حق و الصراط حق و الميزان حق و ان الساعه آتيه لاريب فيا و ان الله يبعث من في القبور اللهم ارحمني يا ارحم الراحمين اني اودعتک يقيني هذا و ثبات ديني وانت خير مسودع و قد امرتنا بحفظ الودائح قرده علي وقت حضور موتي برحمتک يا ارحم الراحمين و صلي الله علي محمد و آله الطيبين الطاهرين قال الله تبارک و تعالي اينما تکون يدرککم الموت و لو کنتم في بروج مشيده و کذا في ايه اخري فاذا جاء اجلهم لايستاخرون ساعه و لايستقدمون بنابر اين اين جانب وصيت نامه خود را طبق شهادت نامه و مناجات يا قاضي الحاجات مي نگارم. اينجانب محمدعلي توسلي فرزند ملا ابراهيم مادر فاطمه اولا پناه مي برم به خداوند قادر منان از شر شيطان رانده شده و شروع مي نمايم به نام خداوند بخشنده مهربان طبق فرموده خداوند با عزت و کرامت در قرآن کريم نوشته شده بر شما وقتي که مرگ رسيده اگر مالي يا چيزي را در دنيا گذاشت و رفته کار شما در دنيا بوده وصيت کردن بر پدر و مادر و خويشان به خير و نيکويي و حق است بر پرهيزکاران و پيغمبر -صلي الله عليه و آله- فرموده: وصيت کردن سزاورار است بر هر مرد و زن مسلمان و نيز فرموده علي مرتضي -عليه السلام- التحيه و اثنا وصيت تمام آن چيزي است که کم نموده اند زکوت و در روايت از پيغمبر -صلي الله عليه و آله- هر که بميرد بدون وصيت نامه مانند کسي که در ناداني به سر برده لذا به نام خداوند عزيز بخشنده و مهربان شروع مي نمايم گواهي مي نمايم اين که نيست خدايي مگر خداي يکتا و بي همتا که نيست شريکي براي او ابدا در تمام اوصاف و افعال بي نياز از خلق خود بوده وتمام موجودات ومخلوقات محتاج به وجود او بوده و او از هر عيب و نقصي مبرا مي باشد چنان که ذات او گواه حال او است وخود بهر خداونديش گواهي مي دهد و فرشتگان و صاحبان دانش همه گواهند به وجود يکتايي او و حق سبحانه بر پا دارنده حق و عدالت است جز او تعالي خداي ديگري نيست و نخواهد بودن و گواهي مي دهم اين که خداوند متعال پيغمبراني براي ارشاد بشر پيامبري مرسل و اولوالعزم خاتم پيغمبران محمد مصطفي -صلي الله عليه و آله- بوده و مي باشد بنده انتخاب شده او است و فرستاده پسنديده او است فرستاده او را براي راهنمايي دين حق تا ظاهر گرداند دين حق اسلام را بر تمام دين ها اگر چه ناراضي و بي ميل باشند مشرکون و کافران. و گواهي مي دهم اين که پيشواياني هستند نيکوکار و جانشينان خيرخواه براي بشر بعد از رسول مختار دوازده ولي و وصي برقرار

1- علي بن ابي طالب برادر و پسر عم و داماد پيغمبر -صلي الله عليه و آله- و جان و تن آن سرور و ريشه کن کننده کفار

2 و 3 حسن و حسينم دو آقاي جوانان بهشت دو سبط پيغمبر -صلي الله عليه و آله- هر دو تابع و پيرو حق امام و پيغمبر يکي بعد از ديگري تابع هم براي رضا و خشنودي خدا

4 امام علي بن الحسين زين العابدين سيد الساجدين

5 پس از آن محمدبن علي باقر عالم علم دين پيغمبر -صلي الله عليه و آله-

6 حعفر الصادق رئيس مذهب جعفري احيا کننده دين نبي

7 موسي بن جعفر الکاظم الطاهر المطهر بيننده گرفتاي ها در زندان هاي جائران و ظالمان براي حفظ دين اسلام و مذهب شيعه

8 علي بن موسي الرضا -عليه السلام- عليه الاف الحيه و الثناء ضامن غريبان و پناه زوار

9 محمد بن علي التقي الجوار

10 علي بن محمد التقي الهادي -عليهم السلام-

11 حسن بن علي العسکري الزکي پدر بزرگوار خاتم الاوصيا بقيه الله و

12 پس از همه پيشوايان محمد ودليل و راهنما و جانشين و بر پا دارنده دين و رواج دهنده دين اسلام و انتظار کشيده شده ما شيعيان امام غايب حجت بن الحسن المهدي هم نام پيغمبر اسلام -عجل الله تعالي فرجه- آن کسي که به بقاي او دنيا باقي است و به ميمنت و برکت وجود او روزي داده مي شوند مخلوق خدا به سبب هستي او زمين و آسمان ثابت و پايدار خواهند ماند و به قيام او عالم جهان پر از عدل و داد مي شود پس از آن که پر از جور و ستم شده باشد وپيش از ظهور آن سرور علامت هاي خارق العاده ظاهر خواهدشد براي اثبات قيام او حضرت عيسي مسيح از آسمان نزول کرده در پشت سر آن مولي اقتدا به نماز خواهد کرد از خداوند عزيز وکريم و مهربان خواهانم به حرمت وعزت محمد -صلي الله عليه و آله- مرا از ياران و اعوان مولي بقيه الله قرار دهد باشم و آن حضرت را ياري کرده باشم آرزو دارم اگر مردم زنده بشوم و در رکاب آن آن آقا فداکاري نمايم و جان فدا نمايم و از خداوند رحمن خواهانم به حق محمد -صلي الله عليه و آله- مرا ازياران و اعوان مولي بقيه الله فدا باشم و ان حضرت را ياريکرده باشم ارزو دارم اگر مردم زنده شوم و در رکاب آن آقا فداگري نمايم و جان فدا نمايم و از خداوند رحمن خواهانم به حق محمد -صلي الله عليه و آله- ان چه پسند او است و خير مناست نصيب من فرمايد و رضايت خود و پيغمبر -صلي الله عليه و آله- وائمه هدي عموما و صاحب الزمان خصوصا براي حقير و سراپا تقصير فراهم فرمايد آمين يا رب العالمين. بار خدايا گواهي مي دهم مرگ حق است وحساب حق و کتاب حق و بهشت حق و دوزخ و آتش و عقاب حق و پرسش هاي نکير و منکر در قبر شب اول مرگ حق آمدن علي اميرالمومنين براي ارشاد و تلقين همه حق و آمدن حسين -عليه السلام- وامام رضا ثامن الحجج به بالين زوار و شيعيان خود دم مرگ و پيش حق چشمم با انتظار است قيامت بر پا شدن و زنده شد انسانها و پراکنده شدن به سوي حساب ها در دادگاه عدل الهي حق صراط راه راست و سنجش اعمال، ميزان بررسي کردن کارهاي آدمي در پيشگاه الهي حق و به درستي که قيامت به ساعت آينده است. شکي درآن نيست و همانا اين که خداوند بر ميانگين اند و ؟ مي گرداند هر کساني که درقبرها باشند. خداوندا! بر من رحم کن و مرا ببخش اي بهترين بخشندگان و مهربان ها! و درود و رحمت بفرست بر پيغمبر -صلي الله عليه و آله- و اهلبيت پاکش و به درستي که وديعه و امانت مي گذارم يقين و باور داشتن حق را وثابت دارنده ام دين خود را که عرضه داشتم و تو اي خدا بهترين نگه دارنده و حفظ کننده دين من هستي و به تحقيق که فرمودي ما را به حفظ و نگهداري وديعه و امانت ها پس رد کن و برگردان به من اي خداي من؛ وقت مرگ من و جان دادن من امانت هاي مرا و زبان مرا هم گويا فرما و قلب مرا نوراني و روشن فرما که همه اظهارات حقه خود را در پيشگاه با عظمت تو اي خداي من تحويل داده؛ ترديد ندارم به مهرباني و بخشندگي خودت؛ اي خداوند! مرا ببخش و بيامرز با درود فرستادن بر پيغمبر -صلي الله عليه و آله- و اهل بيت طاهرين -عليهم السلام- . خدايا طبق فرموده تو در قرآن: «هر کجا باشيد مرگ شما را در مي يابد و اگر چه در برج ها و بناهاي محکم و سختي قرار گرفته باشيد» و در آيه ديگر پس هرگاه رسيد اجل و مدت عمرشان، تأخير ندارد؛ پس انداخت به نمي شود پيش هم قرار داده نمي شود ساعتي؛ لذا در همه حال جز تو اي خداي خود کسي را ندارم و نخواهم داشت. اي خداي آفريدگار آسمان ها و زمين ها، اي داناي پنهاني و آشکارا، اي بخشنده و مهربان، بار خدايا! آماده کننده مني در وقت رنج و زحمت من. اي رفيق من در تنهايي و سختي من، اي صاحب اختيار من، در نعمت من خداي من و خداي پدران من! مرا به يک چشم برهم زدن به خودم وانگذار پس به درستي که هرگاه مرا به خودم واگذاري، گمراه خواهم شد و از خير و خوبي دورتر خواهم بود اي خدا من خوبان و بزرگان و نزديکان خود را رفيق و همنشين قرار ده تا در قبر پيش من باشند و دربهشت جليس من و در قيامت شفيع من باشند. خدايا! تو مي داني آنها را که تو دوست داشتي، دوست داشتم اگر چه در انجام کار با آنها قصور و کوتاهي داشتم و دشمنان تو را دشمن داشتم در هر صورت از بندگي و عبوديت تو قاصر و غافل و خاسر و جاهل بودم؛ ولي اميد از کرم و لطف و رحمت و عفو و مغفرت تو دارم از اين که اعتراف دارم مي دانم که آدمي را اجل در پيش و مرگ در کمين است و مرگ طوقي است در گردن بني آدم. هر کس خواه ناخواه بايد شربت مرگ را بچشد و هيچ کس را از مرگ خود خبري نيست و چه بسا اشخاصي که بي خبر و بي گمان از دنيا رفتند؛ لذا به حکم شرع و عقل لازم است بر هر فرد مسلمان درحال صحت و اختيار براي خود وصي تعيين نمايد و اداي حق الله و حق الناس به وسيله وصيت انجام گيرد تاموجب آسايش وصيت کننده باشد. طبق فرموده پيغمبر -صلي الله عليه و آله-: «لا ينبغي لامرئ مسلم ان يبيت ليله الا وصيته تحت رأسه سزاوار نيست براي هر مسلماني اين که بخوابد شب مگر اين که وصيت نامه او زير سرش باشد. لذا اين جانب، محمدعلي توسلي کله بستي،متولد 1300 فرزند مرحومين ملا ابراهيم و فاطمه نساء دارنده شناسنامه شماره 390، صادره از بابل، شوال المکرم 1379 (ه.ق) در حال صحت و اختيار و داراي عقل و شعور با اعتقادات حقه و اعتراف به ايمان به خداوند يکتا غفور و رحيم و توانا و ايمان به پيغمبري محمدبن عبدالله -صلي الله عليه و آله- و ائمه هدي -عليهم السلام- کما ذکر في الورقه و اعتقاد و ايمان داشتن به آن چه پيغمبر -صلي الله عليه و آله- از طرف خداوند آورده و آن چه از امر و نهي فرموده و ائمه -عليهم السلام- بيان داشتند. قرآن که کتاب آسماني است و کلام الله رباني است و زنده کننده دل هاست و معجزه مهم پيغمبر -صلي الله عليه و آله- است و از تمام معجزه هاي پيغمبران سلف بهتر و بالاتر است و به اعتقاد من بر مسلمين در هر زمان و هر کجا، لازم است جلسه قرآن و مقابله داشته باشند و عالم متبحّر متقي را دعوت براي تفسير قرآن بخواهند و از مفاد و معاني قرآن بهره مند گردند و از مجلس قرآن و خواندن به هيچ وجه اعراض و روگردان مباشيد؛ خصوصاً از فرزندانم، پسر و دختر، انتظار دارم خواندن قرآن را در هيچ جا فراموش نکنند. بر تمام شنوندگان لازم است وقت شنيدن صداي قرآن ساکت باشند و گوش کنند؛ چون خداوند حکيم در قرآن کريم امر فرموده: «اذا قرء القرآن فاستمعوا له و انصتوا لعلکم ترحمون»؛ يعني: هر گاه خوانده بشود قرآن پس گوش کنيد و ساکت باشيد تا مشمول رحمت خدايي شويد. اينک توضيح داده مي شود: چون در تاريخ قبل وصّي خود را تعيين کردم؛ پسر ارشد خود، محمدابراهيم توسلي، را براي انجام عمل به دستورات مصارف کفيل تعيين کرده که محارج مالي انجام شود؛ ولي در سال 1356 از جهت کِبر سنّي، وصي نامبرده تجديد وصايت نموده؛ لذا فرزند ارشد، پسر بزرگتر خود، محمدابراهيم توسلي را که داراي کمال عقل و شعور و معتقد به اعتقادات حقه است و رعايت حکم تقوي مي نمايد، وصي شرعي خود نموده که حکم وصايت مقرّره ورقه را بنحو احسن و اکمل انجام دهد؛ در ضمن دخت خود، بزرگترين فرزندانم، امينه خانم توسلي را ناظر درآمد وصايت نموده که با نظر و معاونت او وصايا انجام شود؛ ضمنا از وصي و ناظر و تمام فرزندانم خواهانم و سفارش مي نمايم که وصيت مقرره و مکتوبه ورقه را با نهايت دقت و اهميت انجام داده و اعتقاد به رزاق علي الاطلاق، خداوند متعال داشته و با اعتماد، توکل بر خداوند کريم عمل کنند و تخلف نورزند و خدا را در هر حال نظر داشته و به احتياج و نيازمندي اين حقير توجه کنند؛ زيرا با دست خالي و بدون داشتن اعمال لايق به درگاه حضرت باري عزّ اسمه، رهسپار گرديده جز ازفضل و کرم خداوندي وچشم انتظاري بخيرات عزيزان، چيزي براي من نمانده. اولاً: از فرزندان و عزيزان خود خواهانم که به هيچ وجه خداوند را از ياد نبرند و فراموش ننمايند و فرمان خدا را با سعي و کوشش عالي انجام دهند و هيچ چيز از فرمان خدا را فروگذار نکنند و در عالم هيچ چيز بهتر و لذيذتر از انجام فرمان خدا نيست و دست از دامن پيغمبر -صلي الله عليه و آله- بر ندارند؛ حتما و مسلّماً اينان نزد خداوند عزيز و مقرب بوده؛ بندگاني هستند شايسته که به وسيله شان بايد وارد بهشت شد؛ زيرا خداوند در قرآن کريم فرموده: «يا ايهاالذين آمنوا اتقوالله و ابتغوا اليه الوسيله» يعني: اي گروه مؤمنين و اي گروندگان به دين، از خداوند بترسيد و بپرهيزيد و به سوي او وسيله طلب کنيد. نور چشمان عزيز و اي شنوندگان محترم! وسيله به سوي خداوند زياد است؛ يکي از وسيله هاي بزرگ خداوند، نماز است که در هيچ جا نبايد بدون عذر شرعي فوت شود، اگر چه در حال بيماري و ناتواني باشيد؛ زيرا در آن حال نيز بايد به قدر توانايي توجه به حضرت باري داشت. اميدوارم از پروردگارعالم که شما نور چشمان و فرزندان عزيز در فرائض ديني به تمام فروع دين اعتقاد داشته، عمل نماييد و با اعتقاد به اصول دين برهاناً قوي باشيد. چيزي که موجب نجات است، اصول دين پنجگانه است که و بايستي در پيروي و اطاعت آن بکوشند و شک و ترديد نداشته باشند. اينک به وصاياي مشروحه ورقه مي پردازم. وصايايي مشروحه ورقه بايد تماما با نظارت وتوجه حجت الاسلام «حاج شيخ هادي روحاني» انجام گردد و از معظم له خواهانم که توجه و نظرات خود را نسبت به خير عاقبت حقير دريغ نفرمايند؛ ضمناً تمام وصيت ها را با مراحعه به اهل علم آگاه، با تقوا و نيک انجام داده و از علما و روحانيون انتظار دارم راجع به عاقبت به خيري حقير و راهنمايي فرزندانم دريغ نفرمايند. محل دفن اميد است در مکه معظمه، قبرستان خديجه، شعب ابي طالب يا مدينه طيبه، در بقيع جوار چهار امام -عليهم السلام-، يا نجف اشرف جوار اميرالمومنين -عليه السلام- در وادي السلام، يا کربلاي معلي جوار مولايم اباعبدالله الحسين -عليه السلام-، يا مشهد مقدس در جوارمولا امام هشتم علي بن موسي الرضا -عليه السلام- در حال مسافرت در اين اماکن شريف، اميد است مدفون گردم و الا جنازه حقير بايد در قم در قبر والده ام فاطمه نساء، هرگاه مانع شرعي و عرفي نداشت دفن نمايند و الاّ در هر کجاي از زمين قم در جوار فاطمه معصومه -عليها السلام- دفن نمايند براي عظمت و قداست مکان مقدس مروي است تجهيزات کفن موجود، شرف داده ضريح مطهر ابي عبدالله الحسين -عليه السلام-، با تربت مطهر کربلا، ذخير شده در چمدان موجود در منزل، پس ازحنوط در قبر، زير صورت من قرار داده بر روي پيشاني و سينه من قرار دهند تا به برکت تربت حسيني و مهر خورد شده آسايش شب اول قبر بوده و فشار آن را خداوند مهربان، از اين حقير ضعيف رفع فرمايد و حقير ناتوان را در پناه خود قرار داده با پيغمبر -صلي الله عليه و آله- و آل او حشر فرمايد. ايام ثلالثه مجلس ترحيم با مقدوريت از ثلث ما ترک، لا اقل سه روز اختصاص دارد. روز اول بر طبقه مستحق و مستمندان از زن و مرد دعوت شده اطعام گردد؛ روزدوم عامه مردم محلي و غير هم؛ روزسوم طبقه اهل علم و روحانيون قرار داده شود. پس ازمخارج لازمه و واجب از کفن و دفن وغيره و اداي ديون شرعي و عرفي اميدوارم خداوند مرا از دين شرعي و عرفي مبرّا فرمايد. صورت موجودي ديون را ممکن است در ورقه علي حدّه بوده انجام شود سپس اموال را به تناسب بين اولاد ذکوراً و اناثاً کما فرق للذّکر کما حظّ الانثيين، تقسيم گردد. توضيح اين که ثلث ماترک که حق مصرفي اين جانب وصيت کننده، مي باشد، دست هر يک از صغار و کبار باشد، از فرزندانم، دختر و پسر، هرکدام طبق وصيت عمل کننده با سرپرستي پسر ارشد وصي و ناظر. هرگاه صغار از ورثه باشد، مي توانند پس از کبير شدن انجام دهند و هرگاه تمامي کبير باشند بايستي از اول تصاحب اموال، وظيفه خود را انجام دهند؛ ثلث را سه قسمت نمايند، هر يک از فرزندان که در دستش ثلث مال هست يک قسمت را براي عمل صوم و صلوات، قسمت دوم را براي مجالس چهارده معصوم -عليهم السلام- صرف نمايند؛ قسمت سوم را براي خيرات و مبرّات عام المنفعه از قبيل مسجد و تکيه و پل و راه سازي مستحقين صرف نمايند. حتي الامکان صرف ثلث در امور خيريه را متحد انجام دهند؛ قسمتي که براي نماز و روزه تعيين شده نيز بايد سه قسمت شود يک قسمت هر سال براي پدر و مادرم، مرحومين فاطمه نساء و ملا ابراهيم، نماز و روزه اداء شود دو قسمت ديگر را براي حقير وصيت کننده عمل نمايند؛ روزه انجام دهند، اگر چه راضي ام نماز و روزه را هر يک از فرزندانم با کامل بودن قرائت و مسائل نماز، عمل را خود انجام دهد و وجهي که براي عمل نماز و روزه بايد بدهد، خودش بردارد و در عمل هم دقت نمايد و اين جهت را تأکيد هم مي نمايم. با رعايت تقوي قسمتي که بايد صرف مجالس معصومين -عليهم السلام- شود؛ اول براي فاطمه زهرا -سلام الله عليها- در سوم ماه جمادي الثانيه مجلس روضه خواني بر پا نموده، سپس براي هر يک از چهارده معصوم -عليهم السلام- روز تولد و وفات، مجلس جشن و مداحي و سوگواري بر پا دارند. هر گاه منبري و روضه خوان سادات بوده از سهم خمس هم براي او منظور دارند هرگاه استحقاق شرعي دارد. تأکيد مي شود قسمتي که بايد صرف عام المنفعه شود يک دهم آن را که عشر باشد به مستحقين به عنوان رد مظالم مسکينان غير سادات پرداخته، مابقي را صرف خيرات عام المنفعه که في سبيل الله باشد، نمايند. يک باب خانه مسکوني مشخص و معين شده با اثاث البيت به قدر لزوم و ما يحتاج فردي، به عنوان حق الزحمه و مهريه براي عيال اين جانب، مادر بچه ها، که لااقل دو دانگ بوده براي «ايران دهقان» موضوع نمايند باستثناء اثمنيه هشت و يک، که از تمام دارايي منقول بعد از دين و ثلث، يک هشتم نيز موضوع نمايند. هر گاه يکي از پسرها با طيب نفس و رغبت به علوم ديني بپردازد؛ ان شاءالله تعالي عالم با عمل شده. تمام ثلث مال را بعد از اداء ديون شرعي و عرفي در اختيار طلبه يا عالم ديني از فرزندانم قرار دهند تا تمام وصاياي مطروحه و مذکوره من به وسيله او با معاونت وصي و ناظر و نظارت حضرت حجه الاسلام حاجي شيخ هادي روحاني يا يکي از روحانيون دانا و با تقوا انجام گردد و نيز آن چه کتاب علمي از حقير موجود است تمامي را به او واگذار نمايند که ان شاءالله بهره برداري نمايد و کتاب هايي که مورد لزوم ساير بچه ها باشد مي توانند استفاده نمايند، در باره مصارف ثلث، هرگاه عيني از مال را معين کردند که از عايدي ساليانه او به مصارف معينه انجام دهند خوب و بهتر در صورتي که آن عين با اصل ثلث تطبيق کرده و داراي عوائد باشد و الا هر کس از سهميه خود که دارد آن چه که داراي بهره و عايدي ساليانه مي باشد از عايدي او ثلث جدا کرده مصرف کنند و هرگاه احتياج به فروش پيدا کرده ثلث و قيمت آن را به مصرف معين ثلثي برسانند که يک سوم از مال يا منفعت مال باشد. آن چه مورد آمال و آرزوي من بوده شهادت و ايثار و ... که نصيب و روزي حقير و بچه هايم فرمايد. هرگاه در جبهه پيش آمد يا در بلاد غربت ان شاءالله طبق وصيت در مدفن عمل شود و در هر صورت اميدوارم که خداوند متعال مرا با شهدا و ائمه معصومين -عليهم السلام- محشور فرمايد. و السلام عليکم و علي عبادالله الصالحين و رحمت الله و برکاته. شوال المکرم، 1379 گوشه اي از مدايح و وصاياي آيت الله جاويدالاثر، حاج شيخ محمدعلي توسلي، پيرامون ائمه هداي -صلوات الله عليهم اجمعين- در مدح ميلاد اميرالمومنين علي -عليه السلام- حمد معبودي سزا کو خالق ارض و سماست هم درود او بر احمد آن که ختم انبيا است در زمين نامش محمد چون معطر مصطفي است بر وصي وجانشين او علي مرتضي است عترت اطهار او نعت و درود حق رواست من زبان زينت دهم در مدح آن شاه مبين آن که اندر رتبه شد از حق اميرالمومنين حب او آمد بهشت و بغض او نار غرين شد قسيم النار و الجنه ز بهر کفر و دين هر که انکارش کند بي شک که از نسل زناست شمع بزم لامکان علت کون و مکان باعث ايجاد عالم مظهر حق شد عيان آن که اندر قدرتش آمد اگر در کن فکان آن که وجه الله بود آمد ز بيت حق بدان خانه زاد و ميهمان و ميزبان او خداست مهر و ماه محتجب ظاهر شده اندر رجب بلکه مهر و مه پديد آمد از او نبود عجب شد به يمن مقدمش ماه خدا ماه رجب ليله ثالث عشر شد بيت باري مرتجب فاطمه بنت اسد مام علي مرتضي است در مُخاض وضع حمل شير حق مام علي ملتجي شد بر خدا در کعبه با صوت جلي ناگهان ديوار کعبه شد برويش منجلي جا چو بگرفته به بيت رب خطاب آمد ولي ارجعي يعني الي ربک ز لطف حق نداست با تعجب ناظرين مبهوت و حيران از جهات بهر فتح باب کعبه سعي شد، شد سعي مات محرم اسرار رب آن زيب بخش کائنات از پس روز سوم آمد برون با صد صفات مادر شاه ولايت حامل نور خداست چون که باب مرتضي ديد اين عجايب از پسر دو به سوي حضرت باري که سازم با خبر نام اين نوزاد کعبه چيست يا رب از نظر کن بيان از حکم جاري خودت اي دادگر شامل ما گشت لطف کبريايي ز عطا است آن زمان از جانب حق شد بيان از نام او نام او مشتق بود از نام من بي گفتگو نام او باشد علي چون نام من هر دم بگو يا علي درمان بده بيچارگان از هاي و هو اين چنين وضع ولادت خاصه ز بهر شما است اين علي عالم ز يمن مقدمش آمد پديد اين علي شد جان پيغمبر ز خلاق وحيد هل اتي درشدن او نازل شد از رب مجيد دين حق بر پا شد از شمشير او چون او که ديد هم يدالله فوق ايديهم ز شدن او رواست اول پيدايش اوبود او نور خدا در زمين ميلاد او در کعبه با صدق و صفا شد به پيغمبر قرين حامي دين با مصطفي هيچ گاهي در عبادت اونبود از حق جدا آخر عمرش به سجده در عبادت جان فداست جان فداي آن که جان در راه حق کرده فدا بود امام المتقين ؟؟؟؟ دين شاه هداي لعنت حق بر کسي داند و را از حق جدا آه سبش مي کنند اي اف بر آن قوم دعا حق بيامد باطل از جولان فتاد و حق به جا است اي امام اول اي ساقي کوثر يا علي کيست فاتح جز تو جنگ بدر و خيبر يا علي را دستگيري روز محشر يا علي چشم اميد همه باشد به آن در يا علي هرکه باشد عاري از حب شما از حق جداست چون کند شيعه چو آمد بر تو از اعداي تو بازوي زهرا و ؟؟؟؟؟؟ طشت پر خون از ؟؟؟؟ رأس حسين کو جاي تو شام غم زينب اسير آن دختر زيباي تو لعن حق برد دشمنانت باد اين آمال ماست اي ولي الله مطلق اي وصي مصطفي حيدر صفدر شفيع المذنبين يوم الجزا حق زهرا و حسين اي مقتدا و رهنما دست ما بر دمنت از لطف خود نما جدا بر توسلي نگر کو مادح آن مقتداست در مدح حضرت ولي عصر ارواحنا له الفدا -عجل الله تعالي فرجه- حمدم به خداوند احد خالق اکبر هم مدح و ثناي به نبي ختم پيمبر اولاد علي تاج خلافت همه پرسي آن واحد عشري که او ؟؟؟؟؟؟؟؟ اليوم بود حجه حق صاحب و سرور آن خالق معبود که بي عدل و نظير است الله احدهم صمد وحي و قدير است اين ارض و سما را به جز از او که مدير است گرند و نظيرش بود افساد پذير است اين عالم افلاک هم اين چرخ مدور حق و احد و دين نزد حق اسلام عيان شد لن يقبل غيره چو در آيات بيان شد از بهر تکاليف بر او لطف چنان شد ارسال رسل خيرالنبي خاتم آن شد در حفظ تکاليف وصي کرد مقرر لا شک که وصي جانب حق بود نه امت اثنتي عشري مفخر جودند و کرامت بهر پسر عسکري اين عصر امامت باشد که برافرازد کانون عدالت دان قتل ؟؟؟؟؟دهر مقصر اين سبط نبي نسل علي گوهر جواد است اين مهدي موعود که در غيب و شهود است او محتجب از کثرت اعدا و جود است هم او عدم ناصر و اعوان و ودوداست او در طلب معتمد مونس و ياور اي شيعه بيا جامه اخلاص به برکن اندر طلب حجه حق خويش خبر کن طاعات خداوند شب و روز و سر کن از بهر شرف خاک رهش کحل بصر کن تا امر حق آيد که ؟؟؟؟؟؟ او مولود شريفي که مه نيمه شيعيان اين صحنه گيتي زوجودش شده تابان ما اين همه يعقوب تو اي يوسف کنعهان افراد تو ان رايت جاءالحق سبحان تا شيعه بگويد زهق الباطل و ابتر درليله ميلاد يقين نفحه صور است تاريخ ؟؟؟؟؟ منکشف ارسال چه نور است از مظهراين مظهرحق خصم غرور است خفاش گه تابش خورشيد چوکور است يا رب تو بده جلوه همان خسرو خاور اندر رحم مادر خود نرجس مشهور چون مادر موسي کليم آمده مستور خورشيد چو در زير سحاب آمده مغمور ظلمت اعدا که ببيند لايق اين نور در حفظ وجودش شده اين گونه مقدر با اين که به فرموده شاه گهر جود بر عمه که اين ليله به آمده مسعود آيد به ظهور از طرف قادرمعبود نور ابدي شربتي گوهر ذي جود يعني که ز ت وتازه کند شرع پيمبر بر عمه شه يعني حکيمه شده مجمل کين او که بود شرح شد از شاه مفصل از مادر و از حالت آن ماه مجلل اين واقعه شد بهر وي آن ليله محصل ديد است علامات و کرامات مکرر در آخر شب بهر تهجد چو به پا خاست ديدست که نرجس بقيامش چو بياراست تا مطلع فجرچون که چنين ديد به خود خداست ابرازحقيقت که شد از جانب حق راست فرمود که اي عمه مشو غافل و بنگر تا گاه در اين بين حجابي شده ظاهر شد کشف ظهور ولي آن طيب طاهر شه گفت بخون سوره قدر اي در تا در چون خواست قرائت کند اين سوره تا دهر شنيد تلاوت شود اين دل مادر و آن گه متولد شده آن آن نوگل رعنا پر نورشد آن صحنه از آن طلعت زيبا بنهاد همي جبهه پاکش روي عترا بنمود چو توحيد و نبوت به خود اجرا با نطق فصيح شبل ولي الله اکبر فرمود که گر ديد به من ختم امامت جائ الحق مکتوب و را شانه و قامت ديگر زهق الباطل عدل استقامت بر خواند نريد ان نمن شهامت يعني که ز بن بر کن کل فتن و؟؟؟؟؟