شهيد علي محمد پاينده - وصیت نامه شهید علی محمد پاینده نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وصیت نامه شهید علی محمد پاینده - نسخه متنی

علی محمد پاینده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شهيد علي محمد پاينده

استان اصفهان > شهرستان نجف آباد

وصيت نامه

بسم الله الرحمن الرحيم «روحاني شهيد: علي محمد پاينده» «ان الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل عليهم الملائکه الا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنه التي کنتم توعدون» بشارت بر آنان که با استقامتشان در راه خدا، فرشتگان‌را فوج فوج از عرش کبريايي به زمين مي‌خوانند. اينان که از لطافت ايمانشان را آسمان بدرخشش و زمين را به نعمت دادن و ستارگان را به لبخند زدن وا مي دارند، در مشهد شهداي فتح المبين در پيشگاه خداوند زانوي ادب به زمين نهاده ام، نوازش باد بر شقايق‌هاي خونين روئيده بر مشهد شهدا و چشمک شهداي آسمان را بنوشتن وا داشته. خدا يا! اي خالق، اي رازق، اي شاهد، اي رئوف و اي عاشق شهيدان! توفيقم ده که يا با اشک چشم جوي آبي راه انداخته و نوشته را در او بيندازم تا به پيشگاه مقدس شهيدان آيد يا اينکه در خونم شناور گردان تا ارزش شهادت يابد و سخنم را به پيشگاه ملت بزرگوار برده تا مردم بفهمند که تنها محو کننده گناهان و خطاهاي بي اندازه‌ام، خونم و تنها اميد نجاتم از عذاب دردناک تو، شهادت يا گريستن به حدي که چشمانم در ره تو از حدقه بيرون آيد. خدايا! به مصداق وعده هاي زيادت در قرآن مجيد ازاين لحظه به بعد استقامت مي کنم به اميد لقاي تو و شامل شدن عفو بي پايانت بر گناهان بي‌اندازه‌ام. خدايا! در راه تو در هر مکاني به اميد شهادت پا مي نهم، بسته به لطف توست تا کجا لياقت [پيدا کرده و شهادت را] در آغوش کشم. خدايا! راضي هستم به رضاي تو، تو هم از ما راضي شو و در جوار رحمت و بر خوان نعمت خود حاضر گردان. خدايا! از پيشگاهت شهادت مي طلبم، زيرا که شهادت لاله را روئيدني، سنگ را بوسيدني و خاک را بوئيدني کرد. اشک را به ريزش واداشته و گناهان را موجب آمرزش و .... همه چيزمان از شهادت و شهيدان و طبق فرموده خداوند، حوادث عالم يکي ازاهدافش شهادت است. «تلک الايام نداولها بين الناس ليتخذ منکم شهداء‌» آري، ما براي شهادت آمده‌ايم. اينک که قلم در دست سطور استوار کاغذ را مي پيمايم، چند سخن دارم؛‌آن هم سخني کلي، زيرا حوادث و امواج جامعه فصلي و زودگذر ‌تنها از آنان سخن گفتن شايد با بينش وسيعي که انسان‌ها بايد داشته باشند سازگار نباشد.

1) اي مردم، اي همه قشرهاي جامعه اسلام! شما بزرگيد، اگر مؤمن باشيد، شما عزيزيد، شما بر جهان قدرت نمايي کرديد، آنان که با اسلام و شهدايمان سر جنگ دارند از شما در هراسند و آنان‌که از حلقومشان توسط تيغ ظالمان خون جاري است، در انتظار شمايند. تنها بگويم که غفلت، بزرگي کوچک است. غفلت از عزت، ذلت است و غفلت از قدرت، ضعف است. شما بزرگيد و جهاني، يک انسان جهاني حيف است به خود سرگرم شود و سرگرمي به مسائل بچه‌گانه، خواست شياطين است. بينشتان را وسعت دهيد. از سطح شهر و آبادي، مدرسه، استان و ايران بالاتر رويد،‌خود را نبينيد و مسائل اطراف خود و اسلام و مسائل حاکم بر جهان را بنگريد. عزيزان! خود را براي خدمت به محرومين جهان آماده سازيد، عزيزان! فرهنگ يکديگر را ياد گيريد، زبان همديگر را بفهميد. به عظمت خدا سوگند، همه يک چيز را مي‌خواهيد...

2) دين اسلام نظام توحيدي و نظام ارزش است، اگر خالصاً و مخلصاً براي خدا عمل کنيد.حتي تکان دادن دست به حدي است که جن و انس اجرش را نتوان نوشت. به فکر توليد ارزش باشيد و در درجه اول ارزش خود را بالا بريد و همانطور که خود مغفرت و رحمت خداوند را خواهانيد، براي ديگران نيز بخواهيد و حاضر نشويد همنوعشان هر چند گنه کار باشد، ره جهنم را بپيمايد. آنان را راهنمايي کنيد ودست همديگر را گيريد «و سارعوا الي مغفره من ربکم و جنه عرضها السموات و الارض». براي پيشبرد اسلام عزيز، ارزش فرا گيريد و ياد دهيد. برادرها! در همه جا افراد براي کار کردن کم هست، از کوچکترين واحد واجتماع و ارگان‌ها تا بالاترين نقطه مملکت اسلامي، وزير و سفير و استاندار و قاضي و کارگر و کشاورز فرمانده و جنگنده و . . . همه کم‌اند. به فکر تربيت نيرو براي سرتاسر جهان باشيد و هر شخصي سعي کند کارهاي بيشتر و وزنة بزرگتري را از دوش انقلاب بردارد.

3) فرهنگ پست و به جا مانده از طاغوت را برکنيد، مردم کار کردن عيب نيست و همه بايد گندم‌ها را بکاريم، بنايي‌ها بکنيم، جهاد بکنيم، منافق‌ها را رسوا کنيم. مملکت را اداره کنيم، من به نوبة خود احساس شرم مي‌کنم که در اين مملکت پس از سال اول انقلاب، توليد گندم نصف شده باشد و واردات 8 برابر، احساس خجالت مي کنم کشور ايران با اين آب و خاک و امکانات گندم وارد کند. همه با هم زمين را شخم مي زنيم و آذوقه را براي محرومين کل جهان تهيه خواهيم کرد(ان‌شاءالله) اگر نشستيم، چه کسي براي ما کار کند و گندم بکارد؟ اگر بر سر کوچه‌ها و ميزها و در اتاق و خانه‌ها، بنشينم، بايد در انتظار ذلت نشسته باشيم. شهيدان عزيز بودند که ‌با داشتن کارهاي مهم (مسئول تدارکات منطقه 2 کشور) در روستا کنار پدرشان بيل مي زدند و آبياري مي‌کردند و کود بار مي کردند و با قوت جهاد مي کردند و در آخر در عمليات بيت المقدس شهيد شدند. مولايمان حضرت علي(عليه‌السلام) با اينکه جامعه به آن بزرگي اسلام را اداره مي‌نمود، خرما هم مي‌کاشت. به طرف اين ستاره‌هاي فروزان مسابقه دهيد و از آنان کار کردن آموزيد تا با آنان محشور شويد. آنان منافق و دشمن را خانه‌نشين کردند، گندم کاشتند، درو کردند و سقف خانه شان را با دست خود ساختند و مملکت را نيز اداره کردند.

4) ملت بزرگوار! خليفه‌هاي خداوند بر روي زمين را بشناسيد و قدرشان را داشته باشيد والا بزرگاني که نعمت‌هاي روي زمين به خاطر آنان است، بزرگاني که پرندگان آسمان با پروازشان به آنان تعظيم مي‌کنند و درختان خيابان در هنگام حرکت سر تعظيم فرود مي‌آورند و ابرها به خاطر آنان مي‌بارند، اين همه و همه راضي نيستند بنگرند به جانشين خداوند در روي زمين توهين گردد و چون مردم قدرشان را ندارند، آنان از خداوند مي خواهند که اين خليفه ها را به پيش خود ببرند، نکند رفتن بهشتي در اثر گناهان ما باشد، بشناسيدشان و از خداوند بخواهيم تا آنان را براي ما حفظ گرداند.

5) دري که خداوند بزرگ براي اولياي خاصش در بهشت نهاد، رفتن از او مشکل است، صبوري و استقامت مي‌خواهد. عزيزان! اگر فراموش کرديم که جنگ سخت است و جهاد مشکل، خداي ناخواسته شکست مي‌خوريم ‌و اگر صبر را پيشه خود ساختيم، آن موقع به صريح قرآن، يک نفرمان بر ده نفر از دشمن غالب خواهد بود. نکند باورمان آيد که امکانات مي جنگند، نعمت هاي داخل جبهه نعمت‌اند ولي مواظب باشيم آنها را تبديل به نعمت نکنيم. نکند مخلصيني از ته دل آه بر آرند و بگويند خوشا به حال آنروز که قرارگاه‌ها نبود. پي‌ام‌پي نداشتيم، تانک نبود. چند ساعتي بيش به حمله نمانده و حرف‌هاي گفتني زياد و فرصت شما عزيزان کم، از اينکه وقتتان را گرفتم مي‌بخشيد. اي عزيزان! نه از روي احساس مي‌گويم و نه خداي ناخواسته از روي تشريفات، اگر خداوند لياقت شهادت عطايمان فرموده، ما را از دعاهاي خود محروم نگردانيد. عزيزان! به تمامي دوستان قول مي‌دهم که اگر اجر و مقامي (که ندارم) پيش خداوند داشتم، در روز محشر شفيع هر انساني که خداوند کريم اجازه داد بشوم. آن هم با پشتوانه دعاهاي خودتان، شما هم قول دهيد. در آخر آن افرادي که برايم نامه نوشتند و فرصت نداشتم جواب بدهم يا سهل انگاري کردم، مرا ببخشند ان‌شاء‌الله همگي را جبران خواهم نمود.

/ 1