شهيد علي اکبر بني عامري - وصیت نامه شهید علی اکبر بنی عامری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وصیت نامه شهید علی اکبر بنی عامری - نسخه متنی

علی اکبر بنی عامری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شهيد علي اکبر بني عامري

استان سمنان > شهرستان شاهرود

وصيت نامه

بسم الله الرحمن الرحيم «طلبه شهيد: علي اکبر عامري» به نام خداوند بخشنده مهربان «ان الذين آمنوا والذين هاجروا و جاهدوا في سبيل الله اولئک يرجون رحمت الله، والله غفور رحيم» ( سوره بقره آيه 218) آنانکه به دين اسلام گرويدند و از وطن خود هجرت نموده و در راه خدا جهاد کردند اينان اميدوار ومنتظر رحمت خدا باشند که خدا بر آنها بخشاينده و مهربان است .( سوره بقره آيه 218) به نام خداوند عالميان آن خالق و ناظم پروردگار جهان و جهانيان. با سلام به پيشگاه حضرت ختمي مرتبت محمد(ص) آن پيامبر آخر الزمان و با سلام و درود بر يگانه منجي عالم بشريت مهدي موعود (عجل الله تعالي فرجه الشريف) و با سلام و درود بر امام امت و رزمندگان و خانواده شهداء و مفقودين و اسراء ‌و جانبازان، وصيت نامه خود را شروع مي کنم. تاريخ نوشتن وصيت نامه 16/12/63. چند پيام به رهبر : اي رهبر! بدان که تا آخرين جان در مقابل ايادي استعمار ايستادم و اداي تکليف کرديم و جان خود را ـ که خداوند باري تعالي به ما امانت داده ـ در راهش دادم. اماما! ما مانند اهل کوفه نبوديم و ان شاء الله نخواهيم بود . ما تا آخرين قطره خوني که در رگهايمان جاري است مي جنگيم و خودمان را در گرو ايادي استعمار و بعثيون و صهيونيست قرار نمي دهيم و شکر مي کنيم از اين که خداوند باري تعالي چنين نعمت بزرگ رهبري را به ما عطا کرد. ما با‌آگاهي شما بود که بر دهان طاغوت زديم و طاغوت و طاغوتيان را زير چکمه هاي خود له کرديم و ما هم، هم اکنون با آگاهي شما و با ياري خداوند و حجت خداوند حضرت حجت ابن الحسن العسکري (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بر دهان بعثيون مي زنيم و چنان مي زنيم که ديگر از جاي خود بلند نشوند و ديگر به جنايتي بس بزرگ دچار نشوند. خوب اماما! من با اداي تکليف به جبهه آمدم و به شهادت رسيدم . چند سخني با مردم: اي مردم! بدانيد که سرا، سراي هستي نيست، برويد به آن سرا، زيرا آن سرا جاودان و هميشگي است. اي مردم! امام را دعا کنيد زيرا دعا براي امام خوب مي باشد که امام بود که ما را از کثافت و آلودگيها به اينجا کشانيده. اين امام بود که بعد از 1500 سال دين اسلام را در دست شما نهاد. اي مردم! جبهه ها را خالي نگذاريد زيرا بدستور امام مسجد سنگر است، بايد هميشه سنگر را حفظ کنيد. اي مردم! جلوي توطئه منافقين را بگيريد و نگذاريد که منافقين در شما رخنه ايجاد کنند و باعث شوند که به اسلام لطمه اي وارد شود. اي عزيزان! از تفرقه بپرهيزيد، غيبت نکنيد، تهمت نزنيد، در روستا نماز جماعت تشکيل بدهيد، زيرا در هر نماز جماعتي که صلوات گفته شود به پيروزي نزديک مي شويد. پس بياييم و نماز جماعت تشکيل دهيم. يک خواست از شما ملت داشتم که سعي کنيد دعاي ندبه برقرار کنيد زيرا موقعي که وارد در دعا مي شويم همه اش از محمد(ص) و علي(ع) حرف مي زند. پس دانستيم که دنيا، مزرعه اي است که يک کشاورز نهال مي کارد تا شايد سال آينده يک برداشتي داشته باشد . حضرت ختمي مرتبت محمد (ص) مي فرمايد: « الدنيا مزرعه الآخره» دنيا مزرعه اي است براي آخرت. در آخر اگر چيزي از بنده ديده‌ايد مرا عفو کنيد زيرا از انسان در دنيا يک خوبي و يک بدي مي ماند. اگر بدي دارم که داشتم مرا ببخشيد. به خانواده هاي شهداء سر بزنيد، به مجروحين برسيد، به خانواده هاي اسراء و مفقودين و شهداء برويد و به پدر و مادر و غيره شان دلداري دهيد. نگذاريد که دل آنها تنگ شود. دعاهاي توسل را سر قبر شهداء بخوانيد زيرا حديث داريم که اگر خوشحال مي خواهي بشوي به قبرستان برو تا شاد گردي. چند سخن دارم با پدرم: اي پدرم! مي داني که 16 سال براي من زحمت کشيدي تا شايد در آينده براي شما خدمتي کنم و شما را شاد گردانم ولي بدان که امانتي بودم در نزد شما و هم اکنون که خداوند بخشنده مرا از دست شما گرفته است از خودش بودم و به سوي خودش رفتم. پدرم! ان شاء الله در آن دنيا باز همديگر را خواهيم ديد و ان شاء الله که راه تمامي شهداء را ادامه خواهيد داد و بايد پدري باشي چون پدر شهداي ديگر با صبر و با وقار، بسيار قوي و تن به ذلت و خواري ندهيد تا اينکه هميشه سر بلند باشيد. پدرم! شما بايد الگويي باشيد پيش مردم چه از نظر اخلاقي و چه از نظر سياسي و غيره و بايد صابر باشيد چون ابا عبد الله و علي(ع) که پسران خود را از دست دادند و صبر کردند. مثل علي (ع)‌ 23 سال صبر کرد و دعايت بايد هميشه دعا به جان امام باشد. من که به جبهه آمده ام آگاهانه بوده نه از کسي تقليد کرده ام و نه براي چيزي، فقط براي رضاي خدا و اداء‌ به تکليف بوده و غير از اين نيست . خوب به اميد ديدار در آخرت. چند سخن با مادرم: مادرم! تو مادري مثل حضرت فاطمه زهرا (س) بودي و چنان مرا پروراندي که همانطور که خدا مي خواست بلکه مثل مادري بزرگوار و عظيم و مثل دبيري که به من درس مي آموختي. مادر جان! صبر تو بايد مثل صبر زينب کبريٍ(س) [باشيد]. خودت مي داني که صبر زينب (سلام الله عليها) چگونه بوده، تو هم بايد مثل صبر آنها را داشته باشيد اخلاقت بايد نمونه اي باشد براي زنان آنجا که الحمد لله هست. مادر جان! اگر بدي ديده اي بايد به خوبيتان ببخشيد. خوب مادر جان! قسم به آن مادر حضرت مهدي (عج) ما براستي جنگيديم و به راستي شهيد شديم . دعا براي امام يادت نرود. مادر جان! اگر مي خواهي من راحت باشم بايد با صبرت درس بدهي به ايادي استکبار که خودشان از زانو درآيند. مادر جان ! اگر در اين مدتي که 17 سال شما را رنجاندم مرا عفو کنيد خداوند هميشه پشتيبان اسلام خواهد بود، زيارتت مي کنم در آخرت . چند سخني با برادرانم: برادر يحيي! اميدوارم که با ياري به اسلام و دنباله روي راه شهداء بوده باشيد. همگي شما بايد نمونه الگويي باشيد از نظر اخلاق و فصاحت و مردانگي. برادرانم ولي، رضا، حبيب، شما بايد با درس خواندنتان انقلاب را به جهانيان [برسانيد.] چند سخن با خواهرانم : خواهرانم، فاطمه و زهرا! شما بايد با حجاب خودتان مرا خوشحال کنيد و برادرتان را عفو نماييد . و از تمام فاميلها مي خواهم که راه تمامي شهداء را ادامه دهند .

/ 1