شهيد سيدرضا بروگردي - وصیت نامه شهید سید رضا بروگردی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وصیت نامه شهید سید رضا بروگردی - نسخه متنی

سید رضا بروگردی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شهيد سيدرضا بروگردي

استان گلستان > شهرستان گرگان

وصيت نامه

بسم الله الرحمن الرحيم «وصيت نامة روحاني شهيد: سيد رضابرودگري» بنام خداي ياري کنندة مستضعفان و کوبنده مستکبران، درود به رهبر کبير انقلابمان، امام خميني ، درود بر روحانيت مبارز و فعالي که هميشه به اسلام فکر ميکنند و سعي در تعالي مسائل عاليه اسلام دارند. سلام بر امت قهرمان و شهيد پرور اسلام و حضرت محمد (ص). سلام بر مردم ايران، آناني که براي انقلاب اسلامي ما فعاليت مي کنند و سعي در رشد انقلاب دارند. خداوندا ! آن کساني که در راه تو کار و کوشش و جهاد ميکنند، توفيق عنايت گردان. سلام بر مادر عزيزم، سلام بر برادران عزيزم، سلام بر خواهران مهربانم، سلام بر همسر عزيز و مهربانم و درود بر اقوام و دوستان و اقوام دور و نزديک. اينجانب سيد رضا بروگردي از همة اقوام و خويشان و دوستان ميخواهم که مرا عفو کرده و اگر ناراحتي و يا مسئلهاي ديگر دارند ببخشند. و آنچه مورد نظر من ميباشد اعتلاي کلمه اسلام و تکامل انقلاب اسلامي و کمک به رهبر کبير انقلاب اسلامي، امام خميني ميباشد. از برادران و خواهران تقاضا دارم تا جان در بدن دارند براي رضاي خدا و براي اسلام عزيز کار و جهاد کنند و در راه خدا هيچ گاه معيوس نشوند و ضعف به خود نشان ندهند و گروهکهاي ضد اسلام و ضد امام را مجال و فرصت ندهند، اگر قابل هدايت هستند هدايت کنند و اگر نيستند با قاطعيت با آنها رفتار کنند. و هميشه پشتيبان و مطيع ولايت فقيه باشند. انشاالله اگر شهيد شدم در زندگي آنچه که دارم در اختيار انقلاب اسلامي قرار بگيرد تا شايد کمکي شود براي پيشبرد انقلاب اسلامي. از مادر و برادرانم و خواهرانم ميخواهم اگر بنده شهيد شدم به هر نحو که باشد هيچ گاه در مقابل چشم مردم گريه نکنند و من راضي نيستم که آنها براي من در مقابل چشم مردم گريه کنند، چون دوستان از گريه آنها ضعف و دشمنان خوشحال ميشوند. طلبهاي که خود مقدمهاي براي رشد يافتن و به درجه اجتهاد رسيدن است، حق بزرگي بر گردن اين انقلاب اسلامي دارد و نيز مسئوليت بس سنگين است که بايد بدان آگاه شود و بدان عمل نمايد. و من نيز که يک طلبة حقير و ناچيزي هستم به مسئوليت خود واقف و در اين امر با رضايت کامل خود شرکت نمودم، اميدوارم که خداوند منان در راه خودش اين جهاد مرا بپذيرد. همسر با وفاي من، بايد بداند که او نيز در راه خدا مسئوليتي بزرگ و سنگيني به عهده دارد و بايد بداند که گوش به حرف انسانهاي ياوه گو و بدگو ندهد، آناني که هميشه به انقلاب اسلامي ما جز حرف بد، چيز ديگري نميگويند و بايد هميشه مشت محکمي بر دهان آنان بزند و براي رشد انقلاب اسلامي کار و جهاد بکند. در ضمن باز در خاتمه از مادرم ميخواهم که مرا عفو کند و ببخشند، چون من او را خيلي اذيت کردم. والسلام

/ 1