بسم الله الرحمن الرحيم «طلبة شهيد: محمد اصفهاني وطن» بسم الله الرحمن الرحيم و به نستعين با سلام به رهبر انقلاب اسلامي ايران و با درود به تمامي رزمندگان اسلام که در جبهه ها با ايثار جان خود و ايثار خون خود در جبهه ها بر عليه کفار مي جنگند و با سلام به پدر و مادر مهربانم که اجازه دادند من که فرزند آنها بودم به سوي جبهه بروم و با سلام به تمام افراد خانواده سلامتي خودم را به شما مي رسانم و شما هيچ غصة من را نداشته باشيد و اگر احياناً لياقت شهيد شدن را پيدا کردم و شهيد شدم، شما هيچ غم مخوريد ولي خودم گمان نمي کنم که لياقت شهيد شدن را داشته باشم و اگر خدا خواست و شهيد شدم هر وقت شما غم شهيد شدن من يادتان آمد همانطور که قرآن مي فرمايد هر گاه براي شما غم از دست دادن کسي يادتان آمد بگوييد «إنا لله و إنا إليه راجعون » اي پدر و اي مادرم من از شما مي خواهم که مرا حلال کنيد و هر کسي که گفت من از اين فرزند شما پول يا چيز ديگري مي خواهم شما از کتابهاي من بفروشيد و به او دهيد و بقية کتابهاي من را به کتابخانهاي که از آن زياد استفاده مي شود، بدهيد. من به حسن پسر دائي محمد باقر 1350 تومان بدهکارم به حسين ميوه فروش مقابل مسجد ياور 10 تومان بدهکارم 40 روز نماز و 5 روز روزه و 10 نماز شب بدهکارم و 1 نماز امام زمان بدهيد براي من بخوانند. ما ميرويم تا آنهايي که بر ضد اسلام پيکار ميکنند را بکشيم و اگر در کشتن آنها شما شهيد شديد؛ شما پيروزيد و شما اي مردم! اگر کسي خواست دستورات اسلام را پايمال کند به هيچ وجه اجازه ندهيد. شب است و در تاريکي دارم اين مطلبها را مي نويسم ... «والسلام، محمداصفهاني» تاريخ 26/4/61