شهيد شهاب الدين ادريس آبادي - وصیت نامه شهید شهاب الدین ادریس آبادی نسخه متنی

شهيد شهاب الدين ادريس آبادي

استان سمنان > شهرستان شاهرود

وصيت نامه

بسم الله الرحمن الرحيم « طلبه شهيد: شهاب الدين ادريس آبادي» انا لله و انا اليه راجعون « ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء‌عند ربهم يرزقون» ( آل عمران /169) ما زنده از آنيم که آرام نگيريم موجيم که آسودگي ما عدم ماست بعد از ستايش حق تعالي که به ما جان داد تا در راهش بازيم و راه را به ما نشان داد تا بتوان قدم برداريم و به ما رهبري داد که اطاعتش کنيم، خدا يا صد هزار مرتبه تو را شکر که ما را به ميدان آوردي و ما را در اين جاي با شکوه کشتي و پروازمان دادي.

خدايا! درود بفرست بر محمد و آل محمد و بر نائب بر حقشان امام خميني که ان شاء الله تا قيام مهدي زنده و پاينده باشد .

خدايا! فرج آقا و مولايمان را نزديک فرما.

خدايا! به ما صبر و استقامت و توان در مقابل مشکلات عطا فرما.

خدايا! به ما ايماني عطا کن که در راه تو ثابت قدم باشيم و گناهانم را بيامرز که من در پيش رؤيت خجل هستم و نمي‌توانم سرم را در مقابل اولياء تو بلند کنم.

خدايا! با آنکه من نتوانستم امامم را تا حال ببينم، ولي عشق او را در دلم صد چندان کن.

خدايا! به پدر و مادرم صبر عظيم عطا کن تا در موقع مرگ من دشمنان اسلام را با گريه‌هايشان خوشحال نکنند و به خواهران و برادرم رشد فکري ده تا در راه تو کوشش کنند و حق سپاسگذاري را در پيشگاهت بجاي آورند و خدايا! به برادران عزيز پاسدارم مسؤوليت و تعهد در قبال اسلام و قدرت و شکوه عظيمي در مقابل دشمنان اسلام عطا کن که با هر يورششان خصم را عقب زده و به سوي کربلايت و تمام مکانهاي مقدست که در سيطرة دشمنند، پيش بروند.

خدايا! شفاعت محمد وآل محمد را در دنيا و آخرت همراه ما ساز.

پدر و مادر عزيزم! اين روز که دارم وصيت نامه را مي نويسم روز اربعين حسين بن علي(عليه‌السلام) و ياران فداکارش است.

هميشه بدانيد که اين عبد مسکين خونش سرخ تر از علي اکبر و علي اصغر نخواهد بود و از شما مي خواهم که وقتي جسد مرا آوردند خوشحالي کنيد و عروسي مرا با شهادت جشن بگيريد، که اين براي ما افتخاري است و شيون و زاري نکنيد که دشمنان ما خوشحال خواهند شد و دعاي فرج را بخوانيد که آقامان زودتر بيايد که ما منتظر قدم او هستيم و در راه اسلام و امام از هر چه داريد بگذريد که نيکو است.

من نمي‌توانم وصيتي به مردم بکنم چونکه لياقت آن را ندارم، فرزندي کوچک از آنهايم.

برادر از شما مي خواهم که وصيت حضرت علي (عليه‌السلام) را در آخر وصيتم بخوانيد .

«و من وصيه له عليه السلام للحسن و الحسين عليهما السلام» لما ضربه ابن ملجم لعنه الله: «اوصيکما بتقوي الله، و ان لا تبغيا الدنيا و ان يغنکما و لا تاسفا علي شيء منها زوي عنکما، و قولا بالحق، و اعملا للاجر، و کونا للظالم خصما، و للمظلوم عونا.

اوصيکما و جميع ولدي و اهلي و من بلغه کتابي بتقوي الله، و نظم امرکم و صلاح ذات بينکم، فاني سمعت جدکما صلي الله عليه و آله يقول: صلاح ذات البين افضل من عامه الصلاه و الصيام، الله الله في الايتام، فلا تقبوا افواههم، و لايضيعوا بحضرتکم، والله والله في جيرانکم فانهم وصيه بينکم ، مازال يوحي بهم حتي انه ظننا سيورثهم، والله والله في القرآن لا يسبقکم بالعمل به غيرکم،‌، والله والله في الصلاه فانها عمود دينکم، والله والله في بيت ربکم ، لا تخلوه ما بقيتم، فانه ان ترک لم تناظروا، والله والله في الجهاد باموالکم و انفسکم و السنتکم في سبيل الله، و عليکم بالبذل و التباذل ، و اياکم و التدابر و التقاطع، لا تترکوا الامر بالمعروف و النهي عن المنکر فيولي عليکم اشرارکم، ثم تدعون فلا يستجاب لکم.

» شما را به تقوي و ترس از خدا سفارش مي کنم، و اينکه دنيا را نخواهيد هر چند شما را بجويد و اندوهناک نشويد بر چيزي از دنيا که از شما رفته شده باشد و راست و درست سخن گوييد و براي پاداش يافتن (در آخرت) کار کنيد ، و ستمگر را دشمن و ستم ديده را يار و مدد کار باشيد.

شما و فرزندان و اهل بيتم و هر که نامه ام به او مي رسد را سفارش مي‌کنم به تقوا و ترس از خدا و مرتب کردن و بهم پيوستن و اصلاح زد و خوردي که موجب جدايي بين شما گردد که من از جد شما(صلي‌الله‌عليه‌وآله)شنيدم که مي‌فرمود: «اصلاح ذات البين از کليه نماز و روزه بهتر است» از خدا بترسيد ، از خدا بترسيد درباره يتيمان.

و در نزد شما فاسد و تباه نشوند، و از خدا بترسيد درباره همسايگانتان که آنان سفارش شده پيغمبرتان هستند، همواره درباره ايشان سفارش مي فرمود تا گمان کرديم که براي آنها ميراث قرار دهد و از خدا بترسيد از خدا بترسيد از خدا درباره قرآن که ديگران با عمل به آن بر شما پيشي نگيرند، از خدا بترسيد درباره نماز که ستون دين شما است، و از خدا بترسيد از خدا بترسيد درباره خانه پروردگارتان، آن را خالي مگذاريد تا زنده هستيد که اگر آن رها شود مهلت داده نمي‌شويد، و از خدا بترسيد از خدا بترسيد درباره جهاد با مال‌ها جانها و زبانتان در راه خدا و بر شما باد که با هم وابستگي و دوستي داشته باشيد به هم ببخشانيد و از پشت کردن به يکديگر و جدائي از هم بترسيد، امر به معروف و نهي از منکر را رها نکنيد که بد کردارانتان بر شما مسلط مي‌شوند پس از آن دعا مي کنيد روا نشود.

اي خوشا با فرق خونين در لقاي يار رفتن سر جدا پيکر جدا در محفلدلدار رفتن پويه در راهي که بتوان يس‌غم ما رهسپردن سينه بر موجي که بي‌يار و توان هموار رفتن خدا يا خدا يا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار