دیه گو مارادونا در مسیر علی دایی
وقتی بازی آرژانتین و برزیل تمام شد، جمله معروف یوهان کرایف (هیچ چیز جز فوتبال نمیتواند اسطورههای فوتبال را نابود کند) مصداق پیدا کرد.
اعجوبه فوتبال هلند میگفت فوتبال ورزش خارقالعادهای است. هم تو را به اوج میبرد و هم در بدترین روزها که به کمکش نیاز داری تو را تنها میگذارد. این را وقتی علی دایی و علی پروین در دو مقطع کاملاً متفاوت سرمربیگری تیم ملی تنها و خاموش ماندند، میشد حس کرد. بازی هفته گذشته برزیل و آرژانتین مسابقه بیرحمی بود.
مارادونا تا آستانه سکته رفت. وضعیت به هم ریخته این افسانه فراموش نشدنی چیزی از نشاط در دل خود نداشت. او که همواره انتخاب فیفا را برای معرفی پله به عنوان بهترین بازیکن 100 سال اخیر فوتبال زیر سؤال میبرد، در این بازی رودرروی پله قرار داشت. دو مرد رؤیایی که هر یک در زمان خود کارهای بزرگی برای تیمهای ملی کشورشان انجام داده بودند. جنگ رسانهای دو بزرگ فوتبال آمریکای لاتین کار را به جایی رساند که نگاه همه دنیا به این بازی دوخته شد. مسابقهای که آرژانتین و برزیل در چارچوب بازیهای جام جهانی انجام میدادند و 3 امتیازش برای هر دو تیم بهخصوص آرژانتین ارزش فراوان داشت.
راهراهپوشان آمریکای لاتین از 14 بازی قبلی 22 امتیاز به دست آورده بودند و به 3 امتیاز این بازی خانگی نیاز داشتند. هدفی که هیچ وقت به آن نرسیدند. آنها اگرچه بازی را در ورزشگاه موندیالیستا لیزاندرو دی لاتوره که ورزشگاهی ترسناک برای مهمانان است، با برتری آغاز کردند اما هیچ وقت نتوانستند از این برتری استفاده کنند. آنها این بازی را سه بر یک به میهمان واگذار کردند تا آرزوهای مارادونا برای صعود با تیم ملی آرژانتین به جام جهانی کمرنگ شود. برزیل با این برد به عنوان اولین تیم منطقه آمریکای لاتین به جام جهانی صعود کرد تا تنها تیمی باشد که در تمام جام?های جهانی حاضر بوده. آرژانتین هم وضعیت پیچیدهای پیدا کرد تا موقعیت مارادونا در این تیم به مخاطره بیفتد.
مارادونا با پذیرش مسئولیت شكست برابر برزیل اعلام كرد كه استعفا نخواهد داد و دیوانه وار كارش را ادامه میدهد چرا كه این شكست او را مغلوب نخواهد كرد. این در حالی است كه آرژانتین باید به مصاف پاراگوئه برود كه باخت در این بازی میتواند به معنی خداحافظی از جام جهانی آفریقای جنوبی هم باشد. در این میان خطر بزرگ نبود آرژانتین تیمی كه دو بار قهرمان جهان شده و لیونل مسی بازیكنی كه وارث مارادونا نامیده میشود در استادیومهای فوتبال جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی است.
در این صورت مارادونا به نخستین مربی آرژانتین تبدیل خواهد شد كه در 30 سال گذشته موفق به بردن تیم ملی آرژانتین به جام جهانی نخواهد شد.
با شكست برابر برزیل آرژانتین هم اكنون بعد از برزیل، شیلی و پاراگوئه در حالی در رده چهارم قرار دارد كه در صورت حفظ همین رده در سه بازی باقیمانده جواز حضور در جام جهانی را كسب خواهد كرد.
به نظر میرسد این موضوع اثبات كند كه یكی از بزرگترین بازیكنان تاریخ فوتبال، مربی خوبی نیست. مارادونا مهرهای اسطورهای بوده كه محبوبیت گستردهای را در كشور خودش داراست و همه ستارگانی كه هم اكنون زیر دست او بازی میكنند به بزرگی مربی خود اذعان دارند اما او نتیجه نمیگیرد چیزی كه موجودیت مربیگری منوط به آن است. شكست برابر برزیل پس از شكستی دو بر صفر برابر اكوادور در حالی بدست آمد كه هواداران این تیم هنوز هم از شكست 6 بر یک تیمشان برابر بولیوی در آوریل گذشته شوكه هستند.
در صورت شكست برابر پاراگوئه در روز چهارشنبه و پیروزی كلمبیا و اكوادور آرژانتین به رده ششم جدول 10 تیمی آمریكای جنوبی سقوط میكند و احتمال اینكه حتی بتواند به مرحله پلی آف راه یابد را نیز از دست میدهد چیزی كه هواداران دو آتشه آرژانتین ممكن است هیچگاه به این علت او را نبخشند؛ هوادارانی كه هنگام محرومیت وی به دلیل دوپینگ یا زمانی كه به علت اضافه وزن و مصرف كوكائین در آستانه مرگ بود و زمانی كه از خانهاش به سمت خبرنگاران شلیك كرده و در خطر حبس بود و زمانی كه با مشكلات مالیاتی متعددی روبرو شده بود همچنان در كنار او ایستادند. آنها زمانی را به یاد میآوردند كه وی در سال 1986 با مهارتهای باور نكردنی خود در دریبل زدن جام جهانی را به كشورشان آورد و در كنار او پس از گل مشهورش "دست خدا" در برابر انگلیس خندیدند.
به رغم اینكه خوان ریكلمه از هافبكهای برجسته آرژانتینی بعد از اختلافاتی چند اعلام كرده تا زمانی كه مارادونا مربی آرژانتین باشد به این تیم بازنخواهد گشت اما با بازیكنانی مانند لیونل مسی، كارلوس توز و سرجیو آگوئرو در خط حمله، مهرههای كارآزمودهای مانند خاویر زانتی و خووان سباستین ورون و خاویر ماسچرانو در میانه زمین و در جلوی یك خط دفاع پولادین یك مربی خوب واقعا نباید در رسیدن به جام جهانی ناكام بماند. این تیم بیشتر به یك رهبری نیاز دارد و به نظر میرسد كه مارادونا در این میان بیشتر یك نام است تا یك مربی. این بار او روی نیمكت نشسته و دیگر نمیتواند با فریب داور دست خدا را به كمك خود آورده و گل بزند.
مارادونا آن هنگام که هدایت آرژانتین را برعهده گرفت از سوی این رسانه با علی دایی مقایسه شد که البته عدهای به واسطه سوابق اعتیاد مارادونا، این قیاس را نپذیرفتند اما به واقع اگر اینچنین مسائل را کنار گذاشته و صرفاً مسائل ورزشی این دو چهره را مقایسه کرد، به یک الگو میرسیم. اگر مارادونا در جهان و آرژانتین یک اسطوره است، دایی نیز در جهان و ایران به عنوان گلزنترین بازیکن جهان مورد تحسین است و هر دو سوابق قهرمانی و افتخاراتش را در دست گرفتند و پا به عرصه مربیگری ملی گذاشتند.
هر دو با بازیکنان کلیدیشان درگیر بودند و یا برخی بازیکنان با اینها نمیساختند و همین امر آنها را تا حدودی از تحصیل موفقیت منحرف ساخت. دایی نتوانست با صعود تیم ملی به جام جهانی، ماندگاری نامش را دوچندان سازد و مارادونا نیز در مسیر دایی قرار گرفت. دیگو اما در شرایط دشوارتری نسبت به علی دایی قرار گرفته است. اگر کاپیتان پیشین تیم ملی فوتبال ایران تیمی را تحویل گرفته بود که تنها سه بار سابقه صعود به جام جهانی فوتبال را داشت، ستاره سالهای دور تیم ملی آرژانتین که همواره تیم ملی کشورش در چند دهه اخیر میان تیمهای صعودکننده به جام جهانی بوده را هدایت میکند.
البته او پیش از حذف تیم ملی کشورش کنار گذاشته نشد و از سوی فدراسیون فوتبال آرژانتین به وی تا آخرین لحظه برخلاف دایی فرصت داده شد. شاید این مسئله به محبوبیتش در میان مردمش مربوط شود که شاید از محبوبیت سرمربی سابق تیم ملی نزد مردم بیشتر باشد، مربوط شود و شاید مسائل دیگری در میان باشد اما به هر حال او این شانس را دارد که آخرین تلاش را برای صعود تیم کشورش به جامجهانی داشته باشد. آیا او کامیاب خواهد شد یا این مقایسه کاملاً تطبیق پیدا خواهد کرد و چهره وی به شدت با ناکامی آرژانتین در مسیر صعود به جامجهانی لطمه خواهد دید؟
تنظیم برای تبیان: رضا سیگاری