توضیح المسائل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

توضیح المسائل - نسخه متنی

محمد تقی بهجت

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

انجام كارى كه مطلوب شارع است ويا ترك كارى را كه مورد نهى واقع شده بر خود واجب كند.

(2129) كسى كه نذر مى كند بايد عاقل، بالغ ومسلمان باشد. بنا بر اين نذر از غير بالغ يا ديوانه، يا كافر صحيح نيست.

(2130) كسى كه نذر مى كند بايد به اختيار خود نذر كند، بنابر اين اگر كسى مجبور شده باشد، يا عصبانى باشد به طورى كه بى اختيار شده باشد، يا كسى در حال غفلت وبى توجهى يا اشتباهى وبدون تصميم نذر كند، نذر او صحيح نيست.

(2131) سفيه وكسى كه مفلس است يعنى ورشكست شده، نذرى كه مربوط به مسائل مالى باشد از آنان صحيح نيست.

(2132) كسى كه نذر مى كند بايد به قصد قربت ونزديك شدن به خداوند متعال نذر كند، بنابر اين اگر براى خدا نذر نكند، صحيح نيست، بنابر اين كافى است موقع نذر كردن بنا بر اظهر بگويد: " لله على "، يعنى : " براى خداوند، به عهده‌من باشد كه فلان كار را انجام بدهم "، واگر كسى كه عربى نمى داند ترجمه‌آن را به هر زبانى بگويد كافى است.

(2133) اگر نذر كند كارى را انجام دهد، بايد بنابر اقرب، آن كار واجب يا مستحب باشد، پس اگر نذر كند كار مباحى انجام دهد، صحيح نيست، واگر نذر كند كارى را ترك كند، بايد آن كار حرام يا مكروه باشد.

(2134) بايد به آنچه كه نذر كرده قدرت وتوانايى داشته باشد، بنابر اين اگر به چيزى عقلا يا عادتا قدرت نداشت ونذر كرد، صحيح نيست. [ 427 ]

(2135) اگر در نذر خصوصيت معينى قرار دهد، مثلا نذر كند، اين پول را در فلان مسجد مصرف كنم، يا فلان روز را روزه بگيرم، يا اين مال را خرج روضه حضرت سيد الشهداء نمايم، بايد به همان صورتى كه نذر كرده عمل كند ومخالفت با آن نمى تواند بكند.

(2136) نذر زن، بدون اجازه شوهر، بنا بر احتياط واجب وضعا منعقد مى شود

(2137) اگر از روى اختيار به نذر خود عمل نكند، بايد كفاره بدهد، يعنى يك بنده آزاد كند، يا به شصت فقير طعام دهد، يا دو ماه پى در پى روزه بگيرد.

(2138) اگر نذر كند كه در هر هفته، مثلا روز جمعه را روزه بگيرد، چنانچه يكى از جمعه ها عيد فطر يا قربان باشد كه روزه گرفتن در آن حرام است، يا عذرى جهت روزه گرفتن دارد، مثلا حيض براى او پيدا شد، بايد آن روز را روزه نگيرد، بلكه قضاى آن را بجا آورد.

(2139) اگر نذر كند كه مقدار معينى از مال را صدقه دهد، چنانچه پيش از دادن صدقه بميرد، بايد آن مقدار از مال او صدقه داده شود.

(2140) اگر نذر كند كه به فقير معينى صدقه دهد، نمى تواند آن را به فقير ديگر بدهد، واگر آن فقير بميرد بايد به ورثه‌او بدهد.

(2141) اگر براى حرم يكى از امامان يا امام زادگان چيزى نذر كند، بايد آن را در تعمير وروشنايى وفرش حرم ومانند اينها مصرف كند.

(2142) اگر چيزى را براى يكى از امامان نذر كند، چنانچه مصرف معينى را قصد كرده، بايد به همان مصرف برساند، واگر مصرف معينى را قصد نكرده، بايد به فقرا وزوار بدهد ويا مسجد ومانند آن بسازد وثواب آن را به آن امام هديه كند، و هم چنين است اگر چيزى را براى امامزاده نذر كند.

(2143) هر گاه گوسفند معينى را براى صدقه، يا يكى از امامان نذر كند، پشم و چاقى وآنچه از او متولد مى شود بعد از نذر، جزء نذر خواهد بود.

(2144) هر گاه نذر كند كه اگر مريض او خوب شود ويا مسافرش به سلامت برسد، عملى را انجام دهد وبعدا معلوم شود كه قبل از نذر مريض خوب شده و [ 428 ]

مسافر به سلامت برگشته، عمل به نذر واجب نيست.

(2145) عهد آن است كه انسان با خداوند پيمان مى بندد كه كارى را انجام دهد يا ترك نمايد وتمام شرايطى كه براى صحيح بودن نذر بيان شد، در عهد نيز معتبر است.

(2146) صيغه‌عهد براى كسى كه مى خواهد انجام كار يا ترك كارى را بر خود واجب كند، چنين است: " عاهدت الله ان افعل كذا او اترك كذا " يا " على عهد الله ان افعل كذا او اترك كذا "، به جاى " افعل كذا " تا آخر، آن كار را به زبان بياورد، و مى تواند هنگام خواندن صيغه‌عهد، انجام كار يا ترك آن كار را مشروط به تحقق امر ديگرى نمايد ويا به طور مطلق بگويد، وشرايط عهد كننده مثل شرايطى است كه در نذر وقسم بيان شد.

(2147) هر گاه با خدا عهد كند كه اگر به حاجت شرعى خود برسد كار خيرى را انجام دهد بايد بعد از آن كه حاجتش بر آورده شد آن كار را انجام دهد، ونيز اگر بدون اين كه حاجتى داشته باشد عهد كند كه عمل خيرى را انجام دهد، آن عمل بر او واجب مى شود.

(2148) اگر به عهد خود وفا نكند بايد كفاره بدهد وكفاره‌آن بنابر احتياط مثل كفاره نذر است. [ 429 ]

وقف وقف آن است كه انسان مالى را به صورت مخصوص به موارد ومصارف معينى ، اختصاص دهد، واحكام آن در مسائل آينده گفته خواهد شد.

/ 175