کاوشی در نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

کاوشی در نهج البلاغه - نسخه متنی

فخرالدین حجازی؛ همکاران: جعفر سبحانی، حسین رزمجو، سیداحمد خاتمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مى‏فرمايد: همان طور كه بچه به پستان مادرش مك مى‏زند و شيره جان مادر را مى‏مكد، من نيز از مرگ دائما تغذيه ميكنم، و فرزند ابي طالب از آنچه در مجموعه رگ و پوست و استخوان مرگ وجود دارد، تغذيه مى‏شود. در اين غذا بسيار شيرينى‏هاست كه قرآن مى‏فرمايد: اگر اولياء خدا هستيد از مرگ تغذيه شويد. انس على بن ابي طالب (سلام اللّه عليه) به مرگ از انس فرزند به پستان مادرش بيشتر است.

يكى از شيرينى‏هاى اين غذا، لقاء اللّه است. غذاى ماديش نعمتهاى بهشتى است، و غذاى معنوى ولايتمداران، لقاء اللّه است كه در اشتياق آن مى‏سوزند.

مرگ بدنبال همه ما هست و ما را ملاقات خواهد كرد (فإنّه ملاقيكم)، و بفرمايش حضرت، ملازمتش با ما از سايه خودمان بيشتر است، ولى ما از او تغذيه نمى‏كنيم زيرا فريفته حيات مادّى هستيم، و دنيا خواهى و خود خواهى و غرور و عجب در ما ريشه كرده است. امّا اگر از مرگ تغذيه بشويم، امكان ندارد به گناه آلوده شويم، زيرا براحتى خود را عقب مى‏كشيم، و چون خود را در مقابل خداوند عجز محض مى‏بينيم، خودخواهى از بين مى‏رود، اضطرار خودمان را در نظر مى‏آوريم. خلافت خداوندى جز از طريق اضطرار، راه ديگرى ندارد (أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ، وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ، أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِيلًا ما تَذَكَّرُونَ» به فرموده علّامه بزرگوار طباطبائى (رضوان اللّه عليه) كه فرمود: اسم اعظم يك اسم خاص و يك مفهوم نيست، بلكه شما هر گاه عجز خودتان را عميقا بفهميد و متوجّه «قدرت» او شويد اين اسم اعظم است. همينطور وقتى متوجّه جهلتان شديد، «علم» خدا اسم اعظم است، مريض كه شديد، «شافى» اسم اعظم خداست. پراكندگى‏مان را كه يافتيم «يا جامع كلّ شي‏ء» اسم اعظم است. ظلمتمان را كه ديديم و عميقا «يا نور» گفتيم، اسم اعظم است.

پس شناختن اين صفات جز از طريق خويشتن و درون و يافتن عجز و ضعف‏

/ 251