تبیان، دستیار زندگی
محققان حوزه و دانشگاه؛ کتاب علمی می‌نویسند، تحقیق علمی می‌کنند، هدایتگر مردمند. آنها هم مردم را به الله دعوت نمی‌کنند، به (علیم) دعوت می‌کنند؛ خدا علیم است. کسى که کتاب عمیق علمی نوشته و ما از علمش استفاده می‌کنیم؛ او ما را به علیم دعوت می‌کند، او ما را ب
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جوادی آملی از راه عارفان میگوید
جوادی آملی

محققان حوزه و دانشگاه؛ کتاب علمی می‌نویسند، تحقیق علمی می‌کنند، هدایتگر مردمند. آنها هم مردم را به الله دعوت نمی‌کنند، به (علیم) دعوت می‌کنند؛ خدا علیم است. کسى که کتاب عمیق علمی نوشته و ما از علمش استفاده می‌کنیم؛ او ما را به علیم دعوت می‌کند، او ما را باسواد می‌کند. باسواد شدن و عالم شدن نیمی از راه است.

قدم در راه اولیاء

ما باید راه اولیای الهی را بشناسیم و طی کنیم. این راه هم شناختنی است و هم رفتنى. همراهان ما هم مشخص است؛ هم راه ما مشخص است، هم همراه ما. به ما گفتند: اگر شما راه راست رفتید، راهی که انبیاء آن راه را هدایت کرده‌اند، در این قافله و در این اردو با آنها همسفرید. اینکه ما در نمازهای رسمی‌مان، در سوره مبارکه فاتحه الکتاب به خدای سبحان عرض می‌کنیم: اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیم ، صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِم ،[1] این اَنعمت علیهم را قرآن کریم در چند جا، مخصوصاً در سوره مبارکه نساء مشخص کرده است. فرمود: «وَ مَنْ یُطِعِ اللهَ وَ الرَّ سُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحینَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفیق»[2].

یک راهی است که در این راه، این گروه می‌روند؛ همراهی ما را هم به عهده دارند. اینچنین نیست که هر کسی در این راه به فکر خودش و راه خودش و بار خودش باشد! آنها رفقای خوبی‌اند. اگر کمی زاد و توشه و راحله، بخواهد ما را بلنگاند، آنها ترمیم می‌کنند؛ معنای حُسن رفاقت این است. فرمود: وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفیقاً. فرمود:‌این راهی را که شما طی می‌کنید؛ در این راه انبیاء هستند، اولیاء هستند، صدیقین هستند، شهداء هستند؛ هر وقت کمی زاد و توشه و راحله داشتید، آنها تأمین می‌کنند.

زاد و توشه سفر آخرت

بالأخره سفر که بدون زاد و راحله نخواهد شد! «زاد» یعنی آنچه را که انسان می‌خورد و می‌آشامد، «راحله» یعنی مرکب. این راه آنچنان طولانی است که نمی‌شود، پیاده و پابرهنه رفت! یک راحله‌ای می‌خواهد. به ما گفتند: توشه و زاد این راه همین تقواست که «تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوى.[3]» امّا راحله این راه، یعنی مرکب این راه «محبّت» است. آنکه دوست خاندان عصمت و طهارت است، یک مرکبی دارد؛ و آنکه باتقواست، یک توشه‌ای دارد. این توشه اگر کم بود، آن رفقاء تأمین می‌کنند. این راحله اگر لنگ بود، آن رفقا تأمین می‌کنند.

فرمود: شما این راه را طی کنید، چند قدم این راه را بروید، بقیه راه را اینها ترمیم می‌کنند؛ اینها رفقای خوبی‌اند. اینها ما را رها نمی‌کنند، تا برسانند به «دار القرار».

چگونگی رسیدن به آرامش پایدار به واسطه لقای پروردگار

ما وقتی مردیم، در دارالقرار نیستیم. اینکه در قبرها و لوحهای قبر می‌نویسند «آرامگاه»؛ اینجا آرامگاه نیست، اینجا مسیر است، سرپل است، سکوی پرواز است، هیچ کس در قبر آرام نیست، بلکه دارالقرار جای دیگر است. اینقدر انسان این راه را طی می‌کند تا به لقاء‌الله برسد، یَا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقیهِ [4]. این کادح، میلیونها درجه را به همراه دارد تا مُلاقیه. وقتی به لقای خدا بار یافتیم، آنجا دارالقرار است. اگر گفتند: «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ[5]»، آن ذکر خداست که انسان آنجا می‌آرامد. تا دل به طمأنینه نرسد، انسان به دارالقرار نمی‌رسد.

اگر کسی مضطرب باشد که دارالقرار نیست،‌این دارالفرار است! ما چه بخواهیم، چه نخواهیم در نوسان و اضطراب و تلاش و کوششیم. اگر رسیدیم به لقای او، آرام می‌شویم. اگر آرام شدیم، دار القرار ما آنجاست. و این ذوات قدسى، مخصوصاً وجود مبارک رسول گرامی و امام صادق(ع) هرگز ما را رها نمی‌کنند. فرمودند: شما با ما باشید، ما رفقای خوبی هستیم؛ اینچنین نیست که شما را رها بکنیم! اگر شما هم بر فرض ما را رها کردید، ما شما را رها نمی‌کنیم.

قرآن کریم به ما گفت که یک راهی را بروید که در این راه رفقای خوبی هم دارید؛ نمی‌گذارند شما بیراهه بروید یا بمانید، وَ حَسُنَ أولئِکَ رَفیقاً. اگر راه دیگری رفتید، آنجا راه سبّ است و لعن و طرد است که: «الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُو اِلاَّ الْمُتَّقِینَ»[6] هر راهی را که بروید، بالأخره یکدیگر را لعن می‌کنند. در جهنّم هم که هستند، «کُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَه»[7]. اینطور نیست که در جهنّم اینها کاری به هم نداشته باشند! در جهنّم هم یکدیگر را لعن می‌کنند. آنها در هر جهت در عذابند. ولی در بهشت و بهشتیان و راه بهشتیان این ذوات قدسی هم راه را نشان می‌دهند، هم همراه ما هستند؛ هر وقت ما در توشه یا راحله کمبود و ضعفی داشته باشیم،‌آنها ترمیم می‌کنند؛ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفیقاً.

ممکن است این سؤال برای ما مطرح باشد که چگونه ما با پیغمبر و امام صادق همسفر باشیم؛ اینها یک انسانهای عرشی‌اند، درست است انسانهای عرشی‌اند؛ امّا راه می‌دانید چقدر وسیع است؟! یک وقت است که یک راه اتوبان است، می‌گویند مثلاً عرض این راه یک میلیون متر است یا یک میلیارد متر است، قابل اندازه‌گیری هست. امّا این راه إلی‌الله اتوبانی است نامتناهی که عرضش یک میلیارد و هزار میلیارد و اینها نیست! فرمود: «عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْض [8] مساحت این راه به اندازه کلّ نظام کیهانی است. این نظام کیهانی هم آنقدر وسیع است که خدای سبحان فرمود: یک بخش آن را شما می‌بینید؛ اما یک بخش دیگرش برای شما دیدنی نیست، «فَلا أُقْسِمُ بِما تُبْصِرُونَ وَ ما لا تُبْصِرُون.»[9]

اینکه در روایات مربوط به بهشت دارد که مؤمن در قیامت، منزلش به قدری وسیع است که اگر همه اهل دنیا مهمان او بشوند، جا دارد؛ یعنی الآن اگر 7 میلیارد بشر روی زمین زندگی می‌کنند، شما إن‌شاء‌الله بخواهید این 7 میلیارد را پذیرایی کنید، می‌توانید. یک چنین خانه‌ای است. مساحتش هم «عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْض است. «سابِقُوا إِلى مَغْفِرَةٍ[10]»، «سارِعُوا إلی مَغفِرَه وَ جَنَّه[11]» که مساحتش اینقدر است. یعنی مساحت خانه تک‌تک شما اینقدر است. آنوقت چنین راهی زیر پوشش این بزرگواران است و انسان اگر بخواهد بماند، آنها ترمیم می‌کنند. پس، راهی که در آن، کسى، کس دیگر را طرد و سبّ و لعن می‌کند؛ راه تبهکاران است. راه انبیاء و اولیاء این است که هر وقت انسان کمبودی داشته باشد، آنها ترمیم می‌کنند.

دعوت کردن به (الله)، دلیل احسن الأقوال بودن سیره پیامبر(ص)

حالا ما چه کنیم که اینها ما را به عنوان عضو کاروان بپذیرند؟ ذات مقدّس رسول گرامی9 فرمود: شما حرفها و مکتبها و آراء گوناگون را بشنوید،‌خوبش را انتخاب بکنید: «فَبَشِّرْ عِبادِی الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَه»[12]؛ این پیام خداست. بعد اینچنین نیست که مبهم گویی و مجمل‌گویی کند، لُغَز و معمّا در کار باشد، به ما بگوید: خودتان بروید، بگردید؛ احسنُ الاقوال را پیدا کنید. بعد فرمود: اگر من را قبول دارید به عنوان اینکه «مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قیل»[13] «مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدیثا[14]»؛ من به شما می‌گویم: احسنُ‌الأقوال قَول کسى است، منطق کسى است که مردم را به الله دعوت می‌کند. «وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِمَّنْ دَعا إِلَى اللَّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ قالَ إِنَّنی مِنَ الْمُسْلِمینَ[15]» این هم صغرای قیاس، آن هم کبرای قیاس.

در سوره زمر فرمود: به دنبال احسن الأقوال بروید،‌در این سوره فرمود: أَحسنُ‌الأقوال؛ قول و سیره و منطق و گفتار و رفتار رسول است. و رسول خدا هم صریحاً گفته است که: أَدعُوا إلَی الله؛ من هم مردم را به الله دعوت می‌کنم.

گفتار و رفتار خوب، زمینه فراهم ساختن (أحسنُ‌الأقوال)

این احسنُ الأقوال یعنی احسنُ السِیَر، نه یعنی بهترین حرف! قول در آنجا که فرمود: فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ، نه یعنی کسى که حرفش بهتر است! قول در این‌گونه موارد، در مقابل فعل نیست؛ فعل به علاوه قول را می‌گویند:‌«قول». ممکن است کسى شعار خوب بدهد. این خوب حرف می‌زند؛ اما خوب که عمل نمی‌کند! قرآن کریم مشخص کرد که منظور ما از این قول، قول در مقابل فعل نیست؛ قول به علاوه فعل است. آن کسى که شعار خوب می‌دهد، حرف خوب می‌زند، تبلیغ خوب می‌کند؛ امّا در موقع عمل دست و پایش می‌لرزد؛ او أحسنُ القول ندارد! «مَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِمَّنْ دَعا إِلَى اللَّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ قالَ إِنَّنی مِنَ الْمُسْلِمین»، یعنی منطقش این باشد.

******* قسمت دوم را با عنوان چه کسی در فتنه می ماند را پنج شنبه بخوانید***************

تنظیم برای نبیان حسن رضایی گروه حوزه علمیه

منبع نشریه مبلغان121


پی نوشت ها:

[1]. حمد/6و7.

[2]. نساء/69. «و کسى که خدا و پیامبر را اطاعت کند، [در روز رستاخیز،] همنشین کسانی خواهد بود که خدا، نعمت خود را بر آنان تمام کرده؛ از پیامبران، و صدّیقان و شهداء و صالحان؛ و آنها رفیقهای خوبی هستند.»

[3]. بقره/197.

[4]. انشقاق/6. «ای انسان! تو با تلاش و رنج به سوی پروردگارت می‌روی و او را ملاقات خواهی کرد.»

[5]. رعد/28.

[6]. زخرف/67. «دوستان در آن روز دشمن یکدیگرند، مگر پرهیزگاران.»

[7]. اعراف/38.

[8]. آل عمران/133.

[9]. حاقّه/38 و 39.

[10]. حدید /21.

[11]. آل عمران/133.

[12]. زمر/18.

[13]. نساء/122.

[14]. نساء/87.

[15]. فصّلت/33.

[16]. یوسف/108.

پدیدآورنده: سخنران: آیت الله جوادی آملى