تبیان، دستیار زندگی
خبر واحد ، خبرى است که به حد تواتر نرسیده یا همراه آن قراین قطع آور نباشد .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بررسی حجیت خبر واحد

اصول

خبر واحد ، خبرى است که به حد تواتر نرسیده یا همراه آن قراین قطع آور نباشد .

حجیت خبر واحد

( خبر غیر متواتر و غیر یقین آور )

خبر واحد ، که مقابل خبر متواتر می باشد ، به حدیثى گفته مى شود که به نفسه ـ با نظر به ذاتش و بدون کمک گرفتن از خارج ـ علم آور نبوده و تعداد راویان آن به حد تواتر نرسد ، چه راوى آن یک نفر باشد یا چند نفر و چه غیر مستفیض باشد یا مستفیض ؛ به عبارت دیگر، خبر واحد ، خبرى است که به حد تواتر نرسیده یا همراه آن قراین قطع آور نباشد . (1)

حجیت خبر واحد ، به معناى صحت استناد به خبر واحد در مقام استدلال به موضوعات و احکام شرعى است .

نکته اول :

اگر راویان خبر واحد کمتر از سه - و به قولی دو - نفر باشند به آن، خبر واحد غیر مستفیض، و اگر سه - و به قولی دو - نفر یا بیشتر باشند به آن، خبر واحد مستفیض مى گویند .

نکته دوم :

خبر واحد به اعتبار راوى ، چهار نوع است: 1 ـ خبر صحیح ؛ 2 ـ خبر حسن ؛ 3 ـ خبر موثق ؛ 4 ـ خبر ضعیف .

نکته سوم :

گاهى مراد از خبر واحد، خبر ضعیف - به دلیل ضعف راویان ، یا اضطراب در معنا و ... - است . این کاربرد ، اخصّ از کاربرد قبلی است .(2،3)

ادله حجیت خبر واحد

کتاب

«یا ایها الذین امنوا ان جاءکم فاسق بنبأ فتبینوا» [4]

ای کسانی که ایمان آورده‌اید اگر شخص فاسقی خبری برای شما بیاورد درباره آن تحقیق کنید.

مفهوم این آیه، این است که اگر عادلی برای شما خبر آورد تحقیق درباره آن لازم نیست. و می‌توان به آن عمل کرد وگرنه لازم می‌آید که ارزش خبر عادل کمتر از خبر فاسق باشد.

سنت

استدلال به احادیث مستلزم این است که این احادیث ثبوتشان برای ما قطعی باشد و خبر واحد نباشد و بعید نیست که ادعاء تواتر این اخبار شود و خود این احادیث چند دسته‌اند:

الف: دسته‌ای که بعضی از اصحاب را به بعض دیگر ارجاع می‌دهد.

مثل حدیث امام صادق (ع):«اذا اردت حدیثنا فعلیک بهذا الجالس» [5].اگر سخن ما را می‌خواهی پس بر تو باد بر این شخص. (زراره)

ب: دسته‌ای که دلالت بر واجب بودن مراجعه به راویان می‌کند. مثل این روایت از امام مهدی (عج):«واما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا، فانهم حجتی علیکم و انا حجت الله علیهم». در اتفاقات رخ داده به راویان حدیث ما مراجعه کنید پس همانا آنان حجت من بر شما و من حجت خدا بر آنانم.

ج: دسته‌ای که تشویق به نوشتن و رساندن آن به دیگران می‌کند: مثل قول امام صادق به یکی از راوی‌ها:

«واکتب وبث علمک فی بنی عمّک، فانه یأتی زمان هرج لا یأنسون الّا بکتبهم» [6]

بنویس و علمت را میان پسر عموهایت پخش کن پس همانا زمانی می‌آید هرج و مرج، که مردم فقط با کتابهایشان مأنوس می‌شوند.

د: احادیثی که در مذمت دروغ بستن به آنان وارد شده که دلالت می‌کند بر اینکه حجیت خبر واحد مسلم بوده وگرنه نباید از این دروغ بستن خوفی می‌بود. [7]

هـ: اخباری که در مورد تعارض ادله وارد شده که مرجحاتی ذکر شده است. [8]

بنابراین اگر خبر واجد حجت نبود معنایی برای فرض تعارض و ذکر مرجحات وجود نداشت.

سیره

به دو گونه می‌توان به سیره در اینجا استدلال کرد.

الف: اجماع عملی تمام مسلمانان از زمان صحابه پیامبر تا زمان ما بر عمل کردن طبق خبر ثقه می‌باشد که کشف از رضایت معصومین علیهم السلام می‌کند. [9]

ب: تمامی عقلاء به خبر کسانی که ثقه و مورد اطمینان می‌باشند، اعتماد می‌کنند که شامل خبر ثقه در موارد احکام شرعی نیز می‌شود و اگر شارع مقدس از این راضی نبود از آن منع می‌کرد در حالی که منعی از شارع نیامده است.


منابع :

1.      المعجم الاصولی ،ص 566

2.      محمد تقی طباطبایی حکیم، الاصول العامه للفقه المقارن ص 205، محمد رضا مظفر ، اصول فقه ،جلد 2،68

3.      همان

4.        سوره حجرات، آیه 6

5.        وسائل، ج 27، ص 143

6.        وسائل الشیعه، ج 27، ص 81

7.        وسائل، ج 12، ص 249

8.        وسائل، ج 27، ص 106

9.        ارشاد الفحول، ص 49- مصباح الاصول،

تهیه وفرآوری : جواد دلاوری ، گروه حوزه علمیه تبیان