تبیان، دستیار زندگی
امروز 29 تیرماه سالروز عملیات والفجر 2 است که از جمله اتفاقات مهم در این عملیات شهادت «مصطفی ردانی پور» و شهادت «ذبیح الله عاصی زاده» است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

میعادگاه دو فرمانده

امروز 29 تیرماه سالروز عملیات والفجر 2 است که از جمله اتفاقات مهم در این عملیات شهادت «مصطفی ردانی پور» و شهادت «ذبیح الله عاصی زاده» است.

فرآوری: سامیه امینی- بخش فرهنگ پایداری تبیان

والفجر2

منادی حق در جبهه

شهید مصطفی ردانی پور 1337 ه. ش در یکی از خانه های قدیمی منطقه مستضعف نشین شهر اصفهان متولد شد. پدرش از راه کارگری و مادرش از طریق قالی بافی مخارج زندگی خود را تأمین و آبرومندانه زندگی می کردند و از عشق و محبت سرشاری نسبت به ائمه اطهار (ع) و حضرت زهرا (س) برخوردار بودند. تا آنجا که با همان درآمد ناچیز جلسات روضه خوانی ماهانه در منزلشان برگزار می شد.
او که از بیت صالحی برخاسته بود و به لحاظ مذهبی، خانواده ای مقید و متدین داشت، تحصیل در هنرستان را به دلیل جو طاغوتی و فاسد آن زمان تحمل نکرد و از محیط آن کناره گرفت و با مشورت یکی از علما به تحصیل علوم دینی پرداخت.
با شروع جنگ تحمیلی، شهید ردانی پور به همراه عده ای از هم رزمان خود از کردستان وارد جنوب شد و با نیروهای اعزامی سپاه اصفهان که در نزدیکی آبادان، جبهه دارخوین مستقر بودند، شروع به فعالیت کرد.
مدت ها با رزمندگان اسلام در خطی که به «خط شیر» معروف بود علیه دشمن بعثی به مبارزه پرداخت و از مهم ترین علل شش ماه مقاومت مستمر نیروها در این خط وجود این روحانی عزیز و دلسوز بود که به آن ها روحیه می داد، سخنرانی می کرد و یا مراسم دعا برگزار می کرد.

وی سلاح بر دوش به تبلیغ و تقویت روحی رزمندگان می پرداخت و با برگزاری جلسات دعا و مجالس وعظ و ارشاد، نقش موثری در افزایش سطح آگاهی و رشد معنوی رزمندگان ایفا می کرد و درواقع وی را می توان یکی از منادیان به حق و توجه به حالات معنوی در جبهه ها نامید

وی سلاح بر دوش به تبلیغ و تقویت روحی رزمندگان می پرداخت و با برگزاری جلسات دعا و مجالس وعظ و ارشاد، نقش موثری در افزایش سطح آگاهی و رشد معنوی رزمندگان ایفا می کرد و درواقع وی را می توان یکی از منادیان به حق و توجه به حالات معنوی در جبهه ها نامید.
او در عملیات «محرم»، «والفجر 1» و «والفجر 2» شرکت داشت و تا لحظه شهادت هرگز جبهه را ترک نکرد و فرمان امام عظیم الشأن (قدس سره) را درهرحال بر هر چیزی مقدم می دانست.
در عملیات «والفجر 2» عاشقانه ردای شهادت پوشید و تا این تاریخ در زمره شهدای مفقودالجسد است.

شهید ردانی پور

عمامه من کفنم است

وی که بارها در جبهه های نبرد مجروح شده بود و اغلب تا سر حد شهادت نیز پیش رفته بود، در حقیقت شهید زنده ای بود که همواره به دنبال شهادت، عاشقانه تلاش می کرد.
این جمله از اولین وصیت نامه اش برای شاگردان و رهروانش به یادگار ماند: «عمامه من کفن من است.»

ذبیحی برای خدا

شهید ذبیح ا... عاصی زاده در سال 1340 هجری شمسی در خانواده ای مذهبی و متدین در شهرستان اردکان دیده به جهان گشود. مادر مرحومه شهید می گفت: همواره آرزو داشتم فرزندم همچون مولایش ابوالفضل العباس (ع) باش و فضایل بارز و برجسته آن حضرت چون شجاعت و ایثار و فداکاری داشته باشد و به همین خاطر ایشان را عباس صدا می زدم و سرانجام این چنین شد. پدر آن شهید گران قدر که نام فرزندش ذبیح ا... گذاشته بود نیز به مقصودش رسید و فرزند رشیدش درراه خدا به فیض عظیم شهادت نائل شد
پدر آن شهید گران قدر که نام فرزندش ذبیح ا... گذاشته بود نیز به مقصودش رسید و فرزند رشیدش درراه خدا به فیض عظیم شهادت نائل شد. پس از طی دوران تحصیل در دبستان و راهنمایی در سال 1359 موفق به اخذ دیپلم در رشته اتومکانیک از هنرستان شهید مطهری اردکان شد.
به دنبال پیروزی انقلاب و آغاز جنگ تحمیلی به عضویت سپاه در آمد و در سال 1360 عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل شد. شهید عاصی زاده در سال 1362 ازدواج کرد. حاصل این زندگی مشترک که بیش از چهار ماه طول نکشید تنها فرزند پسر او به نام عباس است که پس از شهادت پدر دیده به جهان گشود.
سردار سرافراز اسلام شهید ذبیح ا... عاصی زاده سرانجام در سال 1362 هجری شمسی درحالی که فرماندهی تیپ پیروز الغدیر یزد را به عهده داشت هنگام رفتن به منطقه جهت بررسی و بردن مهمات و همچنین توجیه طرح عملیاتی براثر اصابت ترکش گلوله توپ به خودرو وی به همراه یکی دیگر از برادران هم رزمش در منطقه بانه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

شهید عاصی زاده

برای برداشتن سلاح ما از هم سبقت بگیرید


هم اکنون در میعادگاه عشق و شهادت در حجله گاه خون، عروس سرخ شهادت را در برمی گیرم و به دنبال خط سرخی که از لابه لای گونی های سنگرم و از بیابان های تفتیده خوزستان گذشته می روم تا به کاروان شهدا که آرام آرام به سوی تجلی گاه حق درحرکت است بپیوندم.
حافظ ولایت فقیه باشید و امام و رهبرمان را همچون نگین انگشتر در میان خود نگهدارید تمام مشکلات مملکت را بدون سروصدا حل کنید و بگذارید این قلب امت لحظه ای درد نگیرد.
سفارش دوم این است که ملت ما الآن باید خود را بسازند تا فرد فرد این مملکت یک مربی باشند و اول از خودمان شروع کنیم تا فردا بتوانیم برای صدور انقلابمان و زنده کردن اسلام در کشورهای عربی در حال خواب، مربی و ناجی داشته باشیم.
سفارش بعدی این است که موقعی که سلاح های ما به زمین افتاد برای برداشتنش از همدیگر سبقت بگیرید و نگذارید خون شهیدان ما بخشکد و باید هرچه سریع تر و با سرعت عمل بیشتر راهشان را ادامه دهید، راه همان راه حسین است. هدف اسلام است و مقصد کربلا و سپس قدس عزیز است.


تسلط بر چومان مصطفی

عملیات «والفجر 2» از سلسله عملیات های «والفجر»، بیست و نهم تیرماه 1362 در منطقه مرزی پیرانشهر و بلندی های «حاج عمران» در شمال غربی ایران، توسط یگان های سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی ایران اجرا شد.
حمله برای اجرای عملیات «والفجر 2» در ساعت 24 با رمز «یاالله یاالله یاالله» آغاز شد. هدف نیروهای خودی، تجزیه و انهدام نیروی دشمن و فتح چندین ارتفاع مهم منطقه به منظور خارج ساختن شهرهای مرزی از آتش سنگین توپخانه و دید دشمن بود.

به این ترتیب «پادگان حاج عمران» آزاد و نیروهای ایرانی بر شهر «چومان مصطفی» عراق مسلط شدند. در این عملیات همچنین تردد افراد ضدانقلاب و نفوذ آن ها از سوی خاک عراق به ایران محدودتر و زمینه برای اجرای عملیات نفوذی به قلب دشمن فراهم شد

به این ترتیب «پادگان حاج عمران» آزاد و نیروهای ایرانی بر شهر «چومان مصطفی» عراق مسلط شدند. در این عملیات همچنین تردد افراد ضدانقلاب و نفوذ آن ها از سوی خاک عراق به ایران محدودتر و زمینه برای اجرای عملیات نفوذی به قلب دشمن فراهم شد. به ویژه آنکه شهرهای «اربیل» و «کرکوک» عراق و تأسیسات نفتی شهر کرکوک به محل استقرار نیروهای خودی نزدیک بود. در این عملیات 16 گردان از سپاه پاسداران و شش گردان پیاده و یک گردان مکانیزه از ارتش شرکت داشتند و هوانیروز کار پشتیبانی را انجام می داد.

طی این عملیات و در همان ساعات نخستین، ضمن آزادسازی چندین روستای منطقه، گمرک پیرانشهر به دست نیروهای ایرانی افتاد و تا پایان دو هفته نبرد و درگیری چندین تنگه مهم و ارتفاعات معروف منطقه و مجموع 200 کیلومترمربع از خاک ایران و عراق آزاد شد.
در این عملیات که 14 روز به طول کشید 4200 نفر از نیروهای دشمن کشته، زخمی و اسیر شدند.


منابع: رشد/ایسنا/پرتابل استان یزد