تبیان، دستیار زندگی
اول شهریورماه هرسال، به مناسبت بزرگداشت ابن سینا، حکیم و پزشک سرآمد روزگاران، روز پزشک نام گذاری شده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یادی از سفیدپوشان روزهای خاکی

اول شهریورماه هرسال، به مناسبت بزرگداشت ابن سینا، حکیم و پزشک سرآمد روزگاران، روز پزشک نام گذاری شده است.

فرآوری: صادق جعفری- بخش فرهنگ پایداری تبیان
روز پزشک

کسی که به اعتراف همه عالمان شرقی و غربی، در ردیف بزرگ ترین دانشمندان تمام دوره های تاریخی این کره خاکی قرار دارد. درباره اش گفته اند که: «هیچ یک از علوم زمان برای وی بیگانه نبود» و خود می گوید که در هیجده سالگی، تمام دانش های زمانه را فراگرفته و بر آن ها چیره شده بود؛ به طوری که سال ها بعد گفت: «آنچه در آن زمان می دانستم، به همان گونه است که اکنون می دانم و تا به امروز چیزی بر آن نیفزوده ام».
یاد و نام این دانشمند بزرگ را گرامی می داریم و این روز بزرگ، روز پزشک را به همه پزشکان بزرگوار به خصوص جان نثارانی که در سال های دفاع مقدس جان برکف به مدد رزمندگان اسلام شتافتند، این سخت کوشان عرصه علم و عمل، تبریک می گوییم.
هراندازه موضوع علمی پراهمیت و هدف آن مقدس تر باشد، آن علم هم از ارزش و اهمیت بیش تری برخوردار خواهد بود. موضوع دانش پزشکی بدن انسان و هدف آن تأمین سلامت و تندرستی آدمی است و اهمیت این موضوع و هدف از دیدگاه اسلام بر کسی پوشیده نیست؛ زیرا اسلام تا آنجا به سلامت انسان اهمیت می دهد که اگر تکلیف واجبی به تندرستی آدمی لطمه بزند، نه تنها انجام آن ازنظر شرع لازم نیست که در چنین شرایطی انجام آن حرام خواهد بود.

در اسلام، علم پزشکی همتای علم دین، ارزشمند به شمار آمده است؛ چنان که امام علی علیه السلام فرمود: «دانش بر دو نوع است: دانش دینی و دانش بدن و سلامت آن»؛ که اولی در تعدیل و سلامت روح آدمی می کوشد و دومی برای تندرستی و صحت جسمی انسان تلاش می کند.

مشکلات پزشکی با تحمیل جنگ

وقتی جنگ را دشمن آغاز کرد، به خصوص در استان ها و شهرهای مرزی که مستقیماً با جنگ درگیر بودند، به دلیل شرایط سختی که در این استان ها ایجاد شد، در مرحله اول کادر پزشکی بسیار ضعیف بود و بخش عمده کادر پزشکی را پزشکان هندی و پاکستانی تشکیل می دادند. با توجه به شرایط سخت این استان ها، طبیعی بود که پزشکان خارجی به شهرهای دیگر پناه می بردند و یا حتی به کشورشان بازمی گشتند. کادر پزشکی ایران نیز به دلیل درگیری خانواده هایشان با جنگ نتوانستند در این استان ها حاضر شوند و حضور پزشکان کشورمان نیز در روزهای اول در شهرهای مرزی کمرنگ تر شد. به همین دلیل در استان خوزستان که درواقع یکی از استان های موردتوجه دشمن بود، مراکز درمانی عمده و بیمارستانی تقریباً تعطیل شد. البته در شهرهایی مانند آبادان و در بیمارستان طالقانی کادر پزشکان و پرستاران تا آخرین لحظه به کاردرمانی می پرداختند، اما در کل واحدهای بیمارستانی در استان خوزستان به کمبود کادر پزشکی مواجه شدند و یک مرتبه ما با مسائل بسیاری روبه رو شدیم.

تشکیل ستاد امداد و درمان

سرتیپ پاسدار نصرالله فتحیان، مسئول بهداری عملیات های دفاع مقدس و مسئول بهداشت و درمان نیروهای مسلح از آن روزها و اعزام گروه های پزشکی می گوید: اولین کاری که به نظر می رسید برای تقویت این کادر در استان های مرزی مناسب باشد، درخواست از کادر پزشکی داوطلب بود تا در جبهه و مناطق عملیاتی حاضر شوند. به این منظور تشکیلاتی در جبهه ساماندهی شد تا کادر پزشکی را جمع وجور کند.
به این منظور ستاد امداد و درمان مناطق جنگی تشکیل شد، این ستاد یک ستاد هماهنگی میان ارتش، جهاد، شبکه بهداشت و درمان استان و هلال احمر بود که مهم ترین فعالیت این ستاد، برآورده کردن نیازمندی های پزشکی از طریق مسئولان بهداری های سپاه و ارتش در مناطق عملیاتی بود. فعالیت بعدی آن هم انژاس این نیازمندی ها به تهران بود. این فعالیت ها انجام شد و به تدریج علاوه بر این ستادها، ستادهای پشتیبانی امداد و درمان ها در مراکز استان ها تشکیل شد. در این زمان نیاز به تأسیس ستاد مرکزی در تهران احساس شد تا کار هماهنگی ستادهای مختلف در استان های گوناگون را بر عهده بگیرد. با تشکیل این ستاد، معاون دفاعی نخست وزیر -که در آن زمان این سمت توسط سرلشگر فیروزآبادی اداره می شد- مسئول ستاد مرکزی امداد و درمان شد. البته سرلشگر پزشک بود و پیش آن هم سابقه ریاست هلال احمر را داشت، ضمن اینکه می توانست امور دفاعی جبهه را نیز کنترل کند. معاون نخست وزیر، وزیر بهداری، رئیس هلال احمر، رئیس بهداری سپاه، ارتش و بهداشت و درمان جهاد از مهم ترین اعضای ستاد مرکزی بودند.
به این ترتیب در استان های مختلف نیازهای پزشکی به ستاد مرکزی انتقال داده می شود، ستاد مرکزی نیز مشکلات را به ستادهای زیرگروه ارجاع می داد. گروه اول، گروه داوطلب بودند که به عنوان گروه های اضطراری لقب گرفتند. این گروه ها عمدتاً از گروه های جراحی تشکیل می شدند؛ به این گونه که معمولاً جراح، بیهوشی، ارتوپد و حتی موردی جراح مغز و اعصاب در کنار تکنسین اتاق عمل در چنین گروه هایی فعالیت می کردند.
گروه های اضطراری بنا به درخواست مناطق عملیاتی به جبهه می آمدند و معمولاً زمانی در جبهه حضور پیدا می کردند که کمترین زمان تا آغاز عملیات باقی مانده بود. بخشی از گروه های اضطراری هم مستقیماً در لشگرها و بیمارستان های صحرایی خط مقدم فعالیت می کردند و انصافاً نقش تعیین کننده ای را ایفا می کردند، چراکه هرچه پزشک به خط مقدم نزدیک تر بود سریع تر می توانست فعالیت های درمانی را آغاز کند. بخش دیگری از گروه های اضطراری را متخصصانی تشکیل می دادند که در واحد درمانی جنوب فعالیت می کردند و با توجه به نیاز به بیمارستان های صحرایی توزیع می شدند.

تقریباً در دوران دفاع مقدس در هیچ عملیات بزرگی از ثامن الائمه (علیه اسلام) تا پایان جنگ در آفندها با مشکل پزشکی و تعداد پزشکان مواجه نبودیم و این یکی از افتخارات جامعه پزشکی است. همین مسئله موجب رضایت امام از کادر پزشکان بود. حتی در بیانیه هایی که امام در زمان جنگ می دادند از کادر پزشکی بسیار تجلیل می کردند

دیگر مشکلی نبود

تقریباً در دوران دفاع مقدس در هیچ عملیات بزرگی از ثامن الائمه (علیه اسلام) تا پایان جنگ در آفندها با مشکل پزشکی و تعداد پزشکان مواجه نبودیم و این یکی از افتخارات جامعه پزشکی است. همین مسئله موجب رضایت امام از کادر پزشکان بود. حتی در بیانیه هایی که امام در زمان جنگ می دادند از کادر پزشکی بسیار تجلیل می کردند.
امام در بیانه ای دعا کردند برای پزشکان که خدایا به طبیبان، امدادگران و پرستاران که خانه های امن خود را رها می کنند و برای نجات جان مجروحان به جبهه می شتابند، عزت دنیا و آخرت عنایت عطا فرما. در عملیات فتح المبین بیش از 15 اورژانس صحرایی در خط مقدم داشتیم. هر اورژانس صحرایی بین 15 تا 25 تخت اورژانس داشت و در هر تخت اورژانس نیز یک پرستار برای هر شیفت پیش بینی می شد و برای هر سه تخت اورژانس نیز یک پزشک در نظر گرفته می شد. با این شرایط تقریباً 400 تخت اورژانس تنها برای یک عملیات پیش بینی می گردید و حداقل 100 پزشک برای یک شیفت و در کل 200 پزشک موردنیاز بود. بیش از 1000 پرستار و بهیار در این اورژانس ها قرار گرفتند. علاوه بر این، عقبه هر سه یا چهار اورژانس یک بیمارستان صحرایی طراحی شده بود. تقریباً تمام تخصص های موردنیاز در چنین بیمارستانی حضور داشتند.

رکورد تخلیه در دنیا را آمریکایی ها داشتند. 45 دقیقه زمان انتقال مجروح از خط مقدم تا اتاق عمل در آن زمان توسط آمریکایی ها برآورد شده بود که خود رکورد بسیار بالایی بود. ما توانستیم این زمان را به 25 دقیقه برسانیم و این یکی از موفقیت های ما محسوب می شد

شکست رکورد آمریکا

در سال های اول که جبهه خیلی منظم و آراسته نبود، در بحث امدادگری نیز چندان نظم و انضباطی وجود نداشت، اما از سال دوم جنگ بهداشت و درمان توانست سامان بگیرد. نیمه دوم سال 1360 عملیات ثامن الائمه (علیه اسلام) بود و از آن به بعد بحث امداد و درمان جنگ نیز سامان یافت. بیمارستان های صحرایی نیز عمدتاً از امکانات و کانکس های بیمارستان های ارتش استفاده می کرد و یا از ساختمان های باقی مانده و استحکاماتی که ایجاد می شد، بیمارستان صحرایی را تشکیل می دادیم. تلاش بر این می شد که اتاق عمل کاملاً استریل باشد، اما باقی امکانات کاملاً صحرایی بود. به همین دلیل یکی از موفقیت ها و دستاوردهای ما در دفاع مقدس شکستن رکورد تخلیه بود. رکورد تخلیه در دنیا را آمریکایی ها داشتند. 45 دقیقه زمان انتقال مجروح از خط مقدم تا اتاق عمل در آن زمان توسط آمریکایی ها برآورد شده بود که خود رکورد بسیار بالایی بود. ما توانستیم این زمان را به 25 دقیقه برسانیم و این یکی از موفقیت های ما محسوب می شد.


منابع: سایت حوزه، هفته نامه سپید