تبیان، دستیار زندگی
سردار اسماعیل احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی به بحث پیرامون عملیات مرصاد و نقش خود در این عملیات پرداخت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تبین نقش نیروی انتظامی در هشت سال دفاع مقدس


سردار اسماعیل احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی به بحث پیرامون عملیات مرصاد و نقش خود در این عملیات پرداخت.

تبین نقش نیروی انتظامی در هشت سال دفاع مقدس

فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی در دویست و بیست و سومین جلسه کارگروه تدقیق اطلاعات و احصاء تاریخ شفاهی دفاع مقدس که با حضور نخبگان دفاع مقدس در محل باغ موزه دفاع مقدس برگزار شد حضور یافت.

وی پیش از آغاز این جلسه سردار احمدی مقدم در جلسه ای با سردار جواد خضرایی مدیر عامل باغ موزه دفاع مقدس با اشاره به جلسات تدقیق اطلاعات و احصاء تاریخ شفاهی دوران دفاع مقدس در باغ موزه گفت: هر کدام از این جلسات به تنهایی یک پروژه است و این اطلاعات ذی قیمت هستند و بایستی در معرض استفاده همگان قرار گیرد.

سردار اسماعیل احمدی مقدم افزود: باغ موزه دفاع مقدس می تواند یک دانشنامه پیرامون دفاع مقدس باشد و بایستی برنامه ریزی شود تا این کار خوبی که آغاز شده است به عنوان یک بستر برای دفاع مقدس قرار گیرد و جای کمیت ها و حجم ها به کیفیت ها و محتوا افزوده شود که نیازمند همت بیشتر رسانه ها برای معرفی باغ موزه است.

مدیر عامل باغ موزه دفاع مقدس نیز در این جلسه گفت: دفاع مقدس برای همه مردم ایران محترم است اما شاید دغدغه نباشد و ما تلاش کرده ایم با تشکیل شورای راهبردی ترویج فرهنگ مقاومت و ایثار، آثار تربیتی و اخلاقی دفاع مقدس را تبدیل به یک فرهنگ عمومی کنیم.

وی با اشاره به نقش نیروی انتظامی در دوران دفاع مقدس خاطر نشان کرد: هر کجا از دفاع مقدس صحبت می شود کمتر به نقش نیروی انتظامی اشاره می کنند در حالیکه کمیته ها و ژاندارمری عملکرد غیر قابل انکاری در دفاع مقدس داشته اند و اگر به آن پرداخته نشود بخشی از دفاع مقدس نادیده گرفته شده است و ما خود را موظف به احصاء این تاریخ شفاهی می دانیم.

تبین نقش نیروی انتظامی در هشت سال دفاع مقدس

گفتنی است: تا کنون دویست و بیست و سه جلسه تدقیق اطلاعات و احصاء تاریخ شفاهی دفاع مقدس با حضور نخبگان به صورت مستمر در باغ موزه دفاع مقدس و با حضور شش نفر از امیران ارتش جمهوری اسلامی ایران و شش نفر از سرداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در دوران دفاع مقدس نقش های کلیدی داشته اند برگزار شده است.

در این جلسات اعضاء به عملیات های دوران دفاع مقدس پرداخته و تا کنون سطوح مختلف ارتش و سپاه در نه جلسه پیرامون عملیات مرصاد مطالب ارزشمندی ارائه کرده اند.

خاطراتی از شهدای نیروی انتظامی

شهید سرباز یکم سید عظیم کرامتی تاریخ 1359/12/27 در رودخانه کارون جام شهادت را سر کشید.

شهید کرامتی در آخرین نامه اش می نویسد: «ساعت 5:30 صبح پنج شنبه است و من با تجهیزات کامل آماده هستم تا راهی جبهه ها شوم. اگر تا سر ماه دیگر از مأموریت برگشتم که هیچ و اگر این افتخار نصیب من شد که شهید شوم، به وصایای من عمل کنید. پدر و مادرم، از فرزند حقیرتان که نتوانست خوبی‌های شما را جبران کند، بگذرید و ناراحت نباشید.»

شهید استوار یکم فتح الله اصلانی 1359/10/10 در آبادان به شهادت رسید.

هر کجا از دفاع مقدس صحبت می شود کمتر به نقش نیروی انتظامی اشاره می کنند در حالیکه کمیته ها و ژاندارمری عملکرد غیر قابل انکاری در دفاع مقدس داشته

این شهید در زمان رژیم پهلوی مجبور بود صورتش را اصلاح کند و خیلی از این قضیه ناراحت بود. پس از پیروزی انقلاب، روزی صورتش را اصلاح نکرد و با خوشحالی از خانه بیرون آمد، ولی چند دقیقه بعد با ناراحتی بازگشت و گفت: یکی از همسایه ها با دیدن چهره ام ناراحت شد و گفت: نان به نرخ روزها و برخورد خیلی بدی با من کرد. هیچ دلم نمی خواهد باعث رنجش و دلخوری مردم بشوم.

شهید سرباز یکم حبیب الله بناییان در1360/1/29 به شهادت رسید و محل عروج وی را آبادان قید کرده اند.

تبین نقش نیروی انتظامی در هشت سال دفاع مقدس

هنگام سقوط خرمشهر با خیانت بنی صدر به کشور، در درگیری ها پای حبیب الله مجروح شد و مدتی در استراحت به سر می برد. هنوز بهبود نیافته بود که دوباره آماده‌ی رفتن به جبهه شد و در مقابل این اعتراض که با این وضعیت جسمانی‌ات چرا به جبهه می روی، گفت: نمی توانم بگذارم بنی صدر به کشور خیانت کند و وطن‌مان را به دشمن بدهد. من باید بروم.

شهید ستوان دوم ابوالحسن محمدی پرچوی در اروند کنار آبادان به شهادت رسید. 1364/11/25 تاریخ شهادتش است.

شهید در آخرین وداع با خانواده در حالی که گریه می کرد، گفت: بارالها، همسر و پنج فرزندم را به خودت می‌سپارم. علت گریستن وی را سوال کردم، گفت: یاد اهل بیت امام حسین افتادم.

شهید سرباز یکم سید محمدرضا حسینی جو که در تاریخ1369/9/5 به شهادت رسید.

پس از شهادت سید محمدرضا یکی از همسایه ها می گوید:« به او گفتم به جبهه نرو، تو هنوز بچه ای» گفت: بچه‌ی تو که نمی رود، بچه‌ی او هم که نمی رود، پس چه کسی از اسلام و امام خمینی دفاع کند؟ من باید بروم و از اسلام و امام دفاع کنم. جوابی داد که تا روز قیامت هم حرفی برای گفتن ندارم.

فرآوری: سامیه امینی

بخش فرهنگ پایداری تبیان


منابع: روابط عمومی باغ موزه دفاع مقدس، کتاب سبزقامتان

مطالب مرتبط:

تکنسین های ارمنی در جبهه

بیمه‌ای جامع برای خانواده شهدا و ایثارگران

پنجمین نمایشگاه کتاب دفاع مقدس