تبیان، دستیار زندگی
سرلشکر پاسدار شهید حاج احمد کاظمی و تعدادی دیگر از همقطارانش بر اثر سقوط یک فروند هواپیمای نظامی (جت فالکون) به دیدار حق شتافتند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شهیدان عارف


سرلشکر پاسدار شهید حاج احمد کاظمی و تعدادی دیگر از همقطارانش بر اثر سقوط یک فروند هواپیمای نظامی (جت فالکون) به دیدار حق شتافتند.

شهیدان عارف

تعدادی از حاج احمد که همراه او شهید شهادت نوشیدند عبارتند از: سردار سرتیپ پاسدار شهید سعید مهتدی جعفری، سردار سرتیپ پاسدار شهید نبی‌الله شاه‌مرادی (سردار حنیف)، سردار سرتیپ پاسدار شهید غلامرضا یزدانی، سردار سرتیپ پاسدار شهید سعید سلیمانی، سردار سرتیپ پاسدار شهید عباس کروندی مجرد، سردار سرتیپ پاسدار شهید صفدر رشادی، سردار سرتیپ دوم پاسدار شهید احمد الهامی‌نژاد، سردارسرتیپ دوم پاسدار شهید حمید آذین‌پو؛ این اتفاق ناگوار در روز 19 دی سال 1384 روی داد.

احمد کاظمی یکی از نام آورترین سرداران عرصه های عشق و ایثار و در عین حال برای بسیاری از مردم ایران گمنام‌ترین فرماندهان دوران دفاع مقدس و پس از آن بود. او پس از شهادت مهدی باکری یار و همرزم دیرینه اش در روز پنجم عملیات بدر , همچنان منتظر ماند تا سر انجام در صبح نوزدهم دی ماه سال 1384 بر پیمان خویش با خدا وفا کرد و در حوالی ارومیه نزدیکی های محل تولد شهید مهدی باکری به وی پیوست.

در بین سخنان قالیباف یکی از همسران جانبازان از صندلی خود برخواست و با صدای بلند طوری که توجه همه افراد حاضر در سالن را به خود جلب کند

او در کنار دوستان شهیدش حسین خرازی و مصطفی ردانی پور در گلزار شهدای اصفهان جای گرفت.سردار سرلشگر پاسدار کاظمی به همراه یارانش رفت و آنانی که با عشق به آنها زندگی می کردند در فراقشان چشم انتظار ماندند.

سعید سلیمانی در اول فروردین 1338 در خانواده ای متوسط و مذهبی دریکی از محلات جنوب تهران بدنیا آمد. پس از تشکیل قرارگاه ثارالله تهران به عنوان مسئول عملیات قرارگاه مشغول به خدمت شد و نقش موثری در مبارزه با شورشها و اغتشاشات داخلی داشت. او در آذر 83 به سمت معاونت عملیات نیروی زمینی سپاه منصوب شد.

شهیدان عارف

فروغ دهقانی، همسر شهید سعید مهتدی جعفری در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار نوید شاهد اظهار داشت: 19 دیماه سال 62 بود كه با سعید ازدواج كردم؛ نمی دانستم قرار است تاریخ سالگرد ازدواجمان با تاریخ شهادتش یكی شود. آن موقع زمان جنگ بود. من توی آزمایشگاه بیمارستان شهید بهشتی دزفول كار می كردم و او در جبهه می جنگید. در طول جنگ بارها مجروح شده بود.مفصل یكی از زانوهایش در اثر اصابت تركش از بین رفته بود. به همین دلیل یكی از پاهایش كوتاهتر از پای دیگر شده بود. وقتی این اتفاق افتاد كار در بیمارستان را رها كردم و قید ادامه تحصیل در مقطع كارشناسی ارشد را هم زدم و خودم شدم پرستار سعید در خانه. سه سال دوره درمانش طول كشید. در این سه سال علاقه و وابستگی خاصی به هم پیدا كرده بودیم و به قول معروف یك روح در دو بدن شده بودیم.

فرآوری: سامیه امینی

بخش فرهنگ پایداری تبیان


منابع: نوید شاهد/ همشهری/ آنلاین/ نینوا/ تابناک

مطلب مرتبط:

سردار سرتیپ پاسدار شهید سعید سلیمانی

سردار سرتیپ پاسدار شهید سعید مهتدی جعفری

سردار سرتیپ پاسدار شهید نبی الله شاه مرادی