تبیان، دستیار زندگی
«از آنجایی که سران ایران از ابتدا برخلاف وعده‌های خود در توافق نامه عمل کردند و در امور داخلی عراق دخالت کرده و از بازگرداندن سرزمین‌های متعلق به عراق خودداری می‌کنند، من در همین جلسه اعلام می‌کنم که قرارداد مارس 1975 از جانب عراق ملغی و منتفی است»
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

انتقام در 90 دقیقه!

قسمت اول


«از آنجایی که سران ایران از ابتدا برخلاف وعده‌های خود در توافق نامه عمل کردند و در امور داخلی عراق دخالت کرده و از بازگرداندن سرزمین‌های متعلق به عراق خودداری می‌کنند، من در همین جلسه اعلام می‌کنم که قرارداد مارس 1975 از جانب عراق ملغی و منتفی است.»

حمله هوایی

این بخشی از صحبت‌های صدام حسین رئیس جمهور پیشین عراق است که یک ماه قبل از آغاز حمله سراسری به ایران در حضور نمایندگان مجلس این کشور ایراد شد، شاید زمانی که صدام حسین در این جلسه سودای رسیدن به تهران را در سر می‌پروراند و در افکار خود آروزی زندگی آرام در محله را داشت، هیچ فکرش را هم نمی‌کرد که روزی همانند دیگر سران دیکتاتور برای همیشه به زباله دان تاریخ سپرده شود.

با لغو یک‌طرفه قرارداد مارس 1975 از طرف عراق در 26 شهریور 1359، مرزهای کم و بیش نا آرام ایران و عراق به طور کامل متشنج می‌شود، هواپیماهای میگ عراق هراز چند گاهی وارد مرزهای هوایی ایران می‌شدند و حتی در چند مورد نقاطی از خاک ایران را با بمب‌های خود با آتش کشیدند.

نیروی هوایی ارتش ایران هم ناگزیر وارد این درگیری‌های تحمیلی شده و جنگنده‌های متجاوز را از حریم هوایی ایران دورمی کرد، اما در واپسین روزهای تابستان سال 1359 شعله‌های پراکنده این درگیری‌ها تبدیل به زبانه‌های آتش یک جنگ تمام عیارمی شود.

صدام تصمیم خود را عملی می‌کند و با حملات گسترده از زمین و هوا رسماً وارد جنگ با ایران می‌شود، در روز 31 شهریور تقریباً همه غافلگیر شده بودند، هیچ کس فکرش را هم نمی‌کرد که ماجرا تا به این حد جدی باشد، چرا که درگیری‌های مرزی اگر چه ناگوار اما کمی و بیش همه جا وجود دارد و این موضوعی نبود که نگرانی چندانی برای ایران ایجاد کند، اما ایرانی‌ها و به ویژه مرزنشین‌ها که آماده ورود به دومین پاییز بعد از انقلاب بودند، ناگهان خود را گرفتار هجومی خون‌بار و گسترده می‌دیدند.

آتش حملات هوایی روز 31 شهریور اگرچه دامن مناطق مسکونی و مناطق حساس همانند پالایشگاه‌ها و فرودگاه‌ها را هم گرفت، اما یک هدف عمده داشت: «پایگاه‌های شکاری نیروی هوایی ارتش ایران»

صدام حسین قصد داشت طبق محاسباتی که کرده بود باقیمانده نفس نیروی هوایی ایران را هم بگیرد، بنابراین نابودی فرودگاه‌ها و پایگاه‌های هوایی اصلی حریف از جمله همدان و بوشهر هدف اصلی جنگنده‌های عراق بود، این موضوع شوخی بردار نبود، میگ‌های عراقی آمده بودند که آسمان را از ایران بگیرند.

حملات روز اول جنگ حتی خلبانان و نیروهای آماده نیروی هوایی را هم بهت زده کرد، هیچ فکرش را هم نمی‌کردیم که عراق چنین حماقتی کند

حمله عراق را در خواب دیدم

سرتیپ خلبان دهقان از خلبانان حاضر در روز 31 شهریور، زمان حمله عراق به پایگاه هوایی همدان است، وی درباره نحوه حمله میگ‌ها به فرودگاه‌های ایران می‌گوید: در نیمه شب 30 شهریور من در خواب حمله عراق به ایران را مشاهده کردم، در آن زمان مشاهده کردم که تعدادی هواپیماهای ناشناس به سمت ایران در حال پرواز است.

فردای آن روز در حدود ساعت 12 ظهر در سالن ناهار خوری پایگاه خواب شب گذشته‌ام را برای خلبانان دیگر تعریف کردم، اما همکاران هر کدام یک نظری داشتند و به نوعی در رابطه با خواب من واکنش نشان دادند، در همین لحظه بود که یکباره صدای انفجار مهیبی از باند پرواز پایگاه شنیده شد.

بلافاصله من به سمت اتاق پرواز رفتم و در این اتاق با تلفن‌های ویژه «هاتلاین» با پایگاه‌های دیگر تماس گرفتم، متأسفانه با هر کدام از پایگاه‌های تهران، بوشهر و اصفهان که تماس گرفتم هر کدام از حمله هوایی خبر می‌داند.

«حملات روز اول جنگ حتی خلبانان و نیروهای آماده نیروی هوایی را هم بهت زده کرد، هیچ فکرش را هم نمی‌کردیم که عراق چنین حماقتی کند» امیر سرتیپ خلبان بازنشسته ضرابی از خلبانان حاضر در زمان حمله سراسری عراق با بیان این مطلب می‌افزاید: انتظار حمله به صورت گسترده را نداشتیم.

بعد از حملات عراق در بعد از ظهر روز 31 شهریور به سرعت جلسه‌ای اضطراری در ستاد فرماندهی نیروی هوایی ارتش با ریاست سرهنگ فکوری فرمانده وقت نیرو تشکیل می‌شود و در این جلسه فرماندهان تصمیم می‌گیرند که پاسخی فوری به تجاوز جنگنده‌های عراقی با استفاده از اصل غافلگیری در دستور کار قرار گیرد.

سرهنگ فکوری در این جلسه می‌گوید: من به عنوان فرمانده نیروی هوایی کاری ندارم که پیروز می‌شویم و یا نه، ما باید به تکلیف خود عمل کنیم و آنچه که در توان داریم برای دفاع از کشور به کار بریم.

پاسخ قاطع با اجرای عملیات موسوم «انتقام»

طبق توجیهات عملیاتی دو گروه پروازی البرز و آلفا رد از این دو پایگاه اجرای عملیات را عهده دار باشند، هدف این عملیات نابودی کامل دو پایگاه مهم کوت و شعیبیه در عراق بود.

«انتقام» این‌گونه طرح ریزی شده بود که در مرحله اول گروه پروازی البرز با 4 فروند جنگنده f4 معروف به فانتوم از پایگاه شکاری بوشهر به پرواز درمی آمدند و پایگاه هوایی شعیبیه در جنوب عراق را بمباران می‌کرد.

هدایت کننده این دسته پروازی خلبان جهانگیر ابن یمین بود، وی با اشاره به طرح ریزی این عملیات و چگونگی اجرای آن اظهار داشت: خلبانان این عملیات به صورت خود جوش همه داوطلب بودند و در ساعت 15 روز 31 شهریور تعداد زیادی از خلبانان در دفتر فرماندهی جمع شدند و گروه‌های 4 فروندی تشکیل شد، بنا بر اظهارات ابن یمین در این عملیات تمامی خلبانان دسته پروازی با ردیف قرار گرفتن خود در میان دسته پروازی را آشنایی داشتند و وظایف هر فروند به طور کامل مشخص شده بود.

آغاز عملیات

4 فروند فانتوم ایرانی در کمتر از 90 دقیقه بعد از حمله سراسری میگ‌های عراقی از روی باند پایگاه هوایی بوشهر برخاسته و به سمت پایگاه هوایی شعیبیه عراق پروازمی کنند، خلبانان گروه البرز اولین ایرانیانی بودند که پس از شروع رسمی جنگ از مرز گذشتند و وارد حریم عراق شدند.

خلبان ابن یمین درباره نحوه اجرای عملیات «انتقام» می‌افزاید: زمانی که وارد آسمان هوایی عراق شدیم در ارتفاع بسیار پایین از یک نقطه‌ای مشترک حرکت خود را به سمت هدف آغاز کردیم که این مسیر پروازی قبل از عملیات در اتاق توجیه پایگاه برای خلبانان دسته‌های پروازی تشریح شده بود.

اما سرتیپ بازنشسته ضرابی از دیگر خلبانان حاضر در این عملیات ضمن تشریح چگونگی این عملیات می‌گوید:

در این عملیات باید در یک ساعت مشخص در یک نقطه مشترک در مرز عراق حضور پیدا می‌کردیم که پدافند هوایی عراق آمادگی لازم را نداشته باشد، بعد از پرواز و سوخت گیری هوایی دسته پروازی در ارتفاع پایین مسیر خود را ادامه داد تا اینکه به دستور فرمانده دسته پروازی از ecm پادها (دستگاهی برای گمراه کردن دشمن) استفاده کردیم.

4 فروند فانتوم ایرانی در کمتر از 90 دقیقه بعد از حمله سراسری میگ‌های عراقی از روی باند پایگاه هوایی بوشهر برخاسته و به سمت پایگاه هوایی شعیبیه عراق پروازمی کنند

این سوی مرزها 4 فانتوم شکاری و کاملا مسلح نیروی هوایی در پایگاه سوم شکاری همدان آماده بودند تا مرحله دوم عملیات «انتقام» آغاز شود، خلبانان به سمت هواپیماها می‌رفتند تا دقایقی بعد به سمت پایگاه هوایی کوت عراق پرواز کنند.

اما در این ساعات عراقی‌ها کم و بیش و آسوده بودند، آن‌ها تصور می‌کردند که نیروی هوایی ایران بعد از خروج مستشاران نظامی آمریکایی، تحریم‌های غرب و حملات سنگین ساعاتی پیش دیگر قادر نخواهد بود حتی یکی از جنگنده‌های خود را به پرواز در آورد.

فرمانده دسته پروازی البرز با تشریح چگونگی اجرای عملیات اظهار داشت: زمانی که شروع به اوج گیری کردیم، من به شخصه مشاهده کردم که با سه باند پروازی در پایگاه هوایی شعیبیه مواجه هستیم، بلافاصله من به خلبانان دیگر گفتم که هر کدام یکی از باندهای چپ و راست را هدف گیری کنید، من هم یکباره با یک شیرجه باند وسط را هدف گرفتم.

در همین لحظه آسمان پر از گلوله ضد هوایی شد و یک‌دفعه پدافند هوایی پایگاه با شدت هر چه در توان داشت به سمت گروه البرز شلیک کرد.

خلبان ابن یمین در ادامه با بیان این مطلب که بعد از فرار از تیررس گلوله‌های ضد هوایی به ترتیب 6 بمب 500 پاندی را به سمت هدف رها کردیم که خوشبختانه به هدف اصابت کرد.

بمب‌های گروه پروازی البرز پایگاه هوایی شعیبیه و جنگنده‌های داخل آن را به آتش کشیدند، این عملیات اولین ضربه جدی نیروی هوایی ایران به عراق بود، اما دومین ضربه اساسی هم در راه بود!

فانتوم های گروه آلفارد که ساعاتی قبل از پایگاه همدان بلند شده و به سمت مرز در حرکت بودند، هنوز به آسمان کوت نرسیده بودند.

ادامه دارد...

بخش فرهنگ پایدای تبیان


منبع: سایت علمی نخبگان جوان