پیوند حماسه و هنر
از آنجایی که اعضای این گروه سالهاست فعالیت خود را از سطح کار نمایشگاهی و انفرادی گسترش دادهاند و مشغول تربیت و حمایت شاگردان فراوانی در رشته هنری خود هستند، این روزها عنوان کار آفرین را نیز به همراه دارند و نام تشکل کوچک خود را "کارآفرینان ایثارگر" گذاشتهاند. «مجید آریا نژاد» را دیگر اعضای گروه به عنوان مسئول و هماهنگ کننده فعالیتهای تشکلشان میشناسند. هرچند او نیز مانند دیگر جانبازان این گروه یک رشته تخصصی در هنر را ادامه میدهد اما به خاطر فعالیتهای اجراییاش در بنیاد شهید و آسایشگاههای جانبازان سرگروهی نمایشگاهها و فعالیتها را به عهده گرفته است. رشته تخصصی او طراحی و نقاشی روی شیشه، سفال و آبگینه است. نشست صمیمی این جانبازان گفتگو با جانباز مجید آریا نژاد است که متن آن در ادامه میآید:
آقای آریا نژاد! از فعالیتهای هنری خود بگویید.
من مجید آریا نژاد جانباز 25 درصد هستم. مدت 32 سال است که کار فرهنگی و هنری انجام میدهم. عضو نخبگان و مسئول NGO کارآفرینان هستم. در بیش از 150 تا 200 نمایشگاه بین المللی در داخل و خارج از کشور تاکنون شرکت کرده و چندین بار به عنوان کارآفرین برتر شناخته شدهام. 5 مرتبه در مراسم جشن رمضان در ترکیه که 50 کشور اسلامی در آن شرکت داشتند من و استاد احمدی که استاد معرق قرآنی هستند به عنوان بهترین هنرمندان برگزیده و شاخص در آنجا شناخته شدیم. تخصص هنری من در رشته آبگینه، سفال، نقاشی، نگارگری و کارهای طراحی انگشتر است.
این تخصصهای هنری را از کجا آغاز کردید؟چطور ادامه پیدا کرد؟
پدرم پلیس بود و در روزهایی که استراحت داشت نزد یکی از دوستانش که همسایه ما و هنرمند بود، اوقات خود را میگذراند. او به کار هنری علاقه داشت و در اصل اساس اشتیاق به هنر را پدرم در من به وجود آورد. ایشان استاد رشته قلم زنی بود. در درجه اول پدرم استاد من بود. اصلیت من همدانی است و من در کنار باباطاهر بزرگ شده و با هنرمندان و شعرای آنجا زندگی کردم و در کنار این فضا رشد کردم. من در محضر استادان به نامی همانند مرحوم استاد فارسیان، استاد حمیدی، استاد حضرتی و استاد مینایی که از اساتید بنام روزگار خود بودند و کارهای شاخصی هم دارند که نمونه کارهایشان در کاخ سعدآباد هم موجود است، هنر را آموختم.
تا 12 سالگی کار هنری را یاد گرفتم و تا 16 سالگی هم پیش اساتید بزرگ هنر رفتم و در آن سن دیگر برای خودم میتوانستم کار کنم. کارهای من در آن زمان بیشتر طراحی ابن سینا بود و از آنجا که یکی از سوغات همدان سفال بود، من تابستانها به آرامگاه ابن سینا یا باباطاهر میرفتم و برای اینکه بتوانم هزینههای خودم را دربیاورم طرح ابن سینا را بر روی سفال و در عرض سه دقیقه میکشیدم و توریست هایی که آن زمان از کشورهای مختلف به همدان میآمدند، آنها را میخریدند. در ازای اینها مشتریانم به من یک تومان و یا دوزار میدادند. همه این کارهایی که انجام میدادم باعث تشویق من شد و بعد از اینکه سربازیم تمام شد چون کار هنری را بلد بودم در توان بخشی معلولین به عنوان مربی حرفه و فن استخدام شدم اما بعدها چون تحصیلاتم دیپلم بود به من گفتند باید دوره ببینید و به همین دلیل به دانشگاه هنرهای زیبا رفتم.چون با اساتید بزرگی کار کرده بودم، کارم را قبول داشتند و به این ترتیب در سال 59 درجه استاد کاریم را گرفتم و بعد از آن به من گفتند که میتوانی تدریست را آغاز کنی.
با شروع جنگ وظیفه خودم دانستم که در جنگ شرکت کنم و به این ترتیب از طرف اداره کارگزینی به ستاد جنگهای نامنظم شهید چمران در جبههها رفتم و در عملیات های مختلفی حضور داشتم. در عملیات آزادسازی خرمشهر شرکت داشتم و در دشت عباس مجروح شدم، در شوش دانیال و کرخه هم حضور داشتم. به طور کلی 30 ماه در عملیاتها حضور داشتم. بعد از جبهه و جنگ از آنجا که تجربه تدریس در توانبخشی را داشتم به عنوان مسئول فرهنگی در آسایشگاه جانبازان به مدت چهار سال به صورت 24 ساعته کار میکردم. چون به کار اداری وارد بودم به وزارت ارشاد و سازمانهای مختلف میرفتم و درخواستهایی را که جانبازان داشتند برایشان تهیه میکردم، از جاهای مختلف برایشان کمک گرفته و امکاناتی را برایشان فراهم میکردم.
معمولا در چه نمایشگاههایی شرکت میکنید؟
بعد از آن در کلیه نمایشگاههای سازمان میراث فرهنگی و بنیاد شهید، نمایشگاههای متفرقه، جشنوارهها، یادواره شهدا به همراه استاد احمدی و استاد اکبری شرکت کردم. همچنین با این دوعزیز که از بچههای قدیم شهرری هم هستند در جاهای مختلف حضور داشتیم. ما چند نفر در شلمچه و راهیان نور برای عرضه محصولات هنریمان زیاد شرکت کردهایم. امسال هم بنده به همراه استاد احمدی در اردوی راهیان نور هفت اثر از آثار نفیس خود را به آستان مقدس شهدای گمنام هدیه کردیم. معمولا در هفته بسیج، دفاع مقدس، دهه فجر و در تمام این نوع از مراسمها در نمایشگاههای مختلف شرکت کرده و تقدیرنامه هم گرفتهایم.
در یکی از سفرهایمان تعداد زیادی عکس امام با خود بردیم. جانباز کشاورز عکاسی است که از امام و آقا عکس گرفته، ایشان جانباز شیمیایی است
از این نوع نمایشگاهها در دیگر کشورها هم برپا کردهاید؟
بله ما جانبازان در ترکیه تا کنون چندین نوبت نمایشگاه برگزار کردهایم. صحبت از این نمایشگاهها شد من گلهای از مسئولین دارم و امیدوارم که به آن رسیدگی بشود. آن را عنوان میکنم. خانمی از مسئولین صنایع دستی ما بود که در اتاق فکرش، ما را هم دعوت کرد. غافل از اینکه خواسته بود ظاهر نمایی کند و نشان بدهد درِ سازمان به روی خانواده شهدا باز است و بگوید ما همه جور امکاناتی در اختیارشان میگذاریم. ما را دعوت کرد و در نمایشگاه میدان ولیعصر(عج) هم جایی به ما داد تا به این طریق ما را پلی برای ترفیع خودش بکند، ما هم آمدیم در آن نمایشگاه شرکت کردیم و بعد از آن به ما گفت که شما را به ترکیه میفرستیم. من و استاد احمدی برای اولین بار در نمایشگاه رمضان در ترکیه و در سال 89 شرکت کردیم اما بیش از 20 میلیون تومان آثاری که بردیم به آنجا هنوز به ما برنگشته است. اگر این آثار بودند الان 50 میلیون تومان ارزش داشتند. این انصاف نیست که ما با این نقص عضو و شرایط جانبازی که با شرایط سخت کار کردیم به جای اینکه تشویقمان کنند، آثارمان را ببرند و هنوز اثار ما برنگشته است. ما 5 مرتبه رفتیم ترکیه و هربار هم از سوی سفارت جمهوری اسلامی و شهردار آنکارا دعوت شدیم و به خاطر ما به مسئولان تقدیر نامه دادند، حتی سال گذشته هم که رفتیم به آنجا آثارمان را به بچههای بی سرپرست ترکیه هدیه کردیم. اما هنوز هیچ کس توجهی به مشکل ما نداشته است.
با عنوان جانباز در این نمایشگاههای خارجی شرکت میکنید؟
در سفرهایی که تاکنون به ترکیه رفتهایم، بهمن حسین پور از دوستان وزارت امور خارجه آن موقع سفیر بود و باعث شناخته شدن ما شد. روز اول در سفر ترکیه که نمایشگاه برپا کرده بودیم، بازدیدگنندگان به ما عنوان هنرمند نگاه میکردند، ایشان نزد شهردار آنکارا رفته بود و توضیح داده بود که اینها هنرمند جانباز و کهنه سربازانی هستند که با صدام جنگیدند. روز بعد شهردار آنکارا آمد و با ما عکس گرفت و گفت ما اول فکر کردیم شما معلول تصادفی هستید. همین امر باعث شد که ما را دعوت کرده و احترام زیادی به ما گذاشتند. الان هم که میرویم هزینه ایاب ذهاب را بنیاد و بقیه را سفارت و ترکیه میدهند.
مسئولین فرهنگی برای معرفی اصالت انقلاب به دیگر کشورها از ایثارگران و خانواده شهدا استفاده کنند/در نمایشگاه ترکیه 1000
فکر میکنید حضور جانبازان و آثار هنری آنها در این نمایشگاهها چقدر اثرگذار است؟
اثرگذار است؛ ما در یکی از سفرهایمان تعداد زیادی عکس امام با خود بردیم. جانباز کشاورز عکاسی است که از امام و آقا عکس گرفته، ایشان جانباز شیمیایی است. روزی که میخواستیم به ترکیه برویم ایشان 1000 تا عکس از امام و حضرت آقا به ما هدیه داد. در غرفهای که داخل کشور ترکیه برپا کرده بودیم، روی میز یک طرف زیارت عاشورا و یک طرف عکسها را در کنار کارهایمان گذاشته بودیم. مهر و جانماز هم برده بودیم. وقتی عکس آقا را بردیم چون برای اولین بار بود، بعضی بچهها ترسیده بودند و میگفتند اینجا منافق زیاد است. نکند بیحرمتی شود. واکنشهای مختلفی از بازدیدکنندگان در این مورد داشتیم. برخی میآمدند و عکس آقا را میبوسیدند. بعضیها نمیشناختند و توضیح میخواستند از ما. به آنهایی که به این موضوعات انقلابی علاقه مند بودند مهر و جانماز و عکس آقا را میدادیم. برخی خودشان جلو آمده و از ما عکس میخواستند. دفعه بعد که رفتیم 500 تا مهر، 2000 عکس حضرت آقا را دادیم و این نوع تبلیغات جزئی را هم ادامه دادیم.
مسئولین اگر میخواهند کار فرهنگی کنند و اصالت ما به دیگر کشورها معرفی شود باید از کسانی استفاده کنند که عرق ملی و تعصب داشته باشند. و احساس مسئولیت کنند. باید از وجود ایثارگران استفاده بیشتری کنند. از وزارت ارشاد و برخی مسئولین فرهنگی گله دارم که چرا در این موارد از ایثارگران و خانواده شهدا استفاده نمیکنند؟ لازم است در این موارد بیشتر تأمل کنند. در آخر هم از کسانی که در هر لباسی برای ایثارگران و شهدا تلاش می کنند قدردانی میکنم و از هرمسئولینی که برای ما زحمت میکشند موفقیت و سلامتی خواستارم.
منبع: خبرگزاری تسنیم