تبیان، دستیار زندگی
ارتش جمهوری اسلامی ایران در دوران باشکوه و پر حماسه هشت سال دفاع مقدس بیش از 48 هزار شهید والامقام و سرافراز را تقدیم آرمان های نظام اسلامی کرده که شهید امیر سرتیپ جمشید جاودانیان یکی از آنان است، او که به شیر بیشه سومار و ببر کوه های کردستان شناخته می شد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شیر بیشه سومار

ارتش جمهوری اسلامی ایران در دوران باشکوه و پر حماسه هشت سال دفاع مقدس بیش از 48 هزار شهید والامقام و سرافراز را تقدیم آرمان های نظام اسلامی کرده که شهید امیر سرتیپ جمشید جاودانیان یکی از آنان است، او که به شیر بیشه سومار و ببر کوه های کردستان شناخته می شد.

بخش فرهنگ پایداری تبیان

شهید جمشید جاودانیان

شهید امیر سرتیپ جمشید جاودانیان استاد بزرگ چتربازی، کوهنوردی، جودو، تکواندو، کاراته، غواصی و تکاوری ارتش جمهوری اسلامی ایران در سال 1341 در شهر مرودشت فارس دیده به جهان گشود.
وی پس از گذراندن دوران نوجوانی و جوانی و طی کردن مقاطع تحصیلی ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان در سال 1359 پا به دانشکده افسری گذاشت و لحظه لحظه عمر خود را درراه آرمانش فدا کرد.
این شهید والامقام ارتش اسلام، در سال 1363 به سمت فرماندهی گروهان سوم گردان 101 تیپ 55 هوابرد شیراز تعیین و برای مقابله با دشمنان نظام اسلامی راهی مناطق عملیاتی غرب کشور در کردستان شد.
وی در عملیات والفجر 9 مجروح شد و در عملیات دیگر ازجمله کربلای 4 و 5 شرکت داشت. مصاحبه ای تلویزیونی در والفجر 9، در زیر آتش رگبار مسلسل ها، بالگردها، توپ ها و تانک های دشمن، چهره زیبا و با استقامت مردی را نشان می داد که جمشید جاودانیان نام داشت.
امیر سرتیپ جمشید جاودانیان، مالِ دنیا نبود و هیچ گاه به زمین نچسبید. بدنش با رختخواب آشنایی نداشت و زیلو، زیرانداز عارفانه اش بود و هنگامی که به شهادت رسید، پیکر پاکش 50 روز در زیر آفتاب داغ و سوزان سومار، عشق او را به معبودش به حداعلا رساند.
شهید جاودانیان در 31 تیرماه 1366 در زیر قله «کهنه ریگ» در منطقه سومار، براثر اصابت ترکش خمپاره زخمی شد و براثر درگیری شدید و حجم بالای آتش و نبودن امکانات نجات، جان به جان آفرین تسلیم کرده و به درجه رفیع شهادت نائل آمد و بدین سان جاودانیان، جاودانه شد.

خدایا! تو را شکر می کنم که مرا در کوی غم گداختی و در دریای درد، آبدیده کردی و در برابر حوادث روزگار، رویین تنم کردی تا سخت ترین مشکلات حیات و خطرناک ترین ضربه های تاریخ را عارفانه و عاشقانه تحمل کنم

شکر که روینتن شدم

ای حسین! تو که در کربلا یکایک شهدا را در آغوش می کشیدی و می بوسیدی و وداع می کردی، آیا ممکن است هنگامی که من نیز به خاک و خون می غلطم، تو دست مهربانت را بر قلب من بگذاری و عطش عشق مرا به خود، سیراب کنی؟!
خدایا! تو را شکر می کنم که مرا در کوی غم گداختی و در دریای درد، آبدیده کردی و در برابر حوادث روزگار، رویین تنم کردی تا سخت ترین مشکلات حیات و خطرناک ترین ضربه های تاریخ را عارفانه و عاشقانه تحمل کنم.
گلزار شهدای شیراز، پذیرای جسم سوخته و قلب شکسته این عارف به الله است.
یاد و نام این شهید سرافراز ارتش جمهوری اسلامی ایران برای همیشه در تاریخ ماندگار حماسه و ایثار این مرزوبوم گرامی باد.


منبع: ایرنا