تبیان، دستیار زندگی
بیشتر شبیه تصادف است اینکه سه فرمانده از یک گردان در یک قاب کنار هم قرار بگیرند و سرنوشت هر سه تن آن ها نیز در یک عبارت خلاصه شود: «شهید».
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

قاب شهادت

بیشتر شبیه تصادف است؛ اینکه سه فرمانده از یک گردان در یک قاب کنار هم قرار بگیرند و سرنوشت هر سه تن آن ها نیز در یک عبارت خلاصه شود: «شهید».

بخش فرهنگ پایداری تبیان
شهید داود آجرلو

تصویری که مشاهده می کنید سه فرمانده شهید «گردان حضرت علی اصغر (ع)» از لشکر 10 سیدالشهدا (ع) را درحالی که لبخند به لب دارند در یک قاب نشان می دهد. شهیدان «داود آجرلو»، «رمضان ناظریان» و «حاج حسین اسکندرلو» این سه فرمانده شهید هستند.

در انتظار شهادت

داود در سال 1342 متولد شد. او تحصیلاتش را تا سال ششم ابتدایی ادامه داد و پس ازآن رفت سراغ کار. با آغاز جنگ تحمیلی به ادامه تحصیل پرداخت و در کنار دفاع از میهن اسلامی، موفق به اخذ دیپلم شد و سپس به دانشگاه امام حسین (ع) راه یافت. پس از چندی به جبهه رفت و مسئولیت های مختلفی چون فرماندهی گردان حضرت علی اصغر (ع) در لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) و یکی از گردان های ۲۷ محمد رسول الله (ص) را عهده دار بود و پس از سه بار مجروحیت به درجه جانبازی رسید.

در شب دوم عملیات «کربلای ۵»، گردان علی اصغر که داود فرمانده آن بود، وارد صحنه نبرد شد. فرماندهی لشکر ابلاغ کرده بود که آمادگی کامل داشته باشید، احتمالاً نیمه شب گردان راهی منطقه خواهد شد. ساعت ها گذشت و داوود بی صبرانه انتظار می کشید و مرتب با ستاد تماس می گرفت. هنگامی که بعد از ساعت ها انتظار بالاخره دستور حرکت صادر شد، همراه نیروهایش با قایق به سمت دژ شلمچه به راه افتاد. پس از ادای نماز ظهر به خط مقدم رفتند و در یک کانال مستقر شدند. داود با بی سیم مشغول هدایت و راهنمایی گردان بود که ناگهان گلوله خمپاره ای در کانال منفجر شد و ترکش به سر او اصابت کرد و در سن 23 سالگی به شهادت رسید. مزار این فرمانده شهید در قطعه ۲۶، ردیف ۴، شماره ۸۴ گلزار شهدای بهشت زهرا (س) قرار دارد.

سال های گمنامی

فرمانده دلاور این گردان از لشکر 10 سیدالشهدا (ع) در اولین روز از اسفندماه سال 64 جزیره فاو به شهادت رسید و پیکرش در آنجا باقی ماند

رمضان روز هجدهم اردیبهشت ماه سال 1333 متولد شد. ازآنجایی که در ماه رمضان دیده به جهان گشوده بود والدینش نام «رمضان» را بر او نهادند. او در همان دوران کودکی از نعمت مادر محروم شد و چیزی نگذشت که در سن 10 سالگی پدرش نیز از دنیا رفت. هنوز در غم از دست دادن آن دو عزادار بود که برادرش هم درگذشت.

رمضان به منزل دایی اش رفت و با آن ها زندگی را ادامه داد. تحصیلات خود را در منزل دایی اش تا کلاس ششم ابتدایی ادامه داد. سپس برای تأمین هزینه های زندگی مشغول به کار شد. در اوایل دوران نوجوانی، رمضان با مبارزان ضد رژیم طاغوت همراه شد و با شناخت آگاهانه ای که نسبت به امام (ره) کسب کرده بود، ایشان را به عنوان مرجع تقلید خود برگزید و درصحنه های مبارزات علیه حاضر شد.

ناظریان پس از پیروزی انقلاب برای حفظ دستاوردهای انقلاب و ادامه راه شهیدان به عضویت سپاه درآمد. در سال 1360 با کلام آسمانی امام (ره) خطبه عقد او و همسرش جاری شد.

اولین مسئولیت او در سپاه مسئولیت یک گروه 9 نفره از گروهان 3 گردان هفت سپاه بود و پس از گذشت مدت زمانی کوتاه به علت شایستگی ها و توانایی هایش مسئولان، فرماندهی گردان حضرت علی اصغر (ع) از لشکر 10 سیدالشهدا (ع) را در عملیات «والفجر 8» به او سپردند و او نیز باجان و دل پذیرفت. سرانجام فرمانده دلاور این گردان از لشکر 10 سیدالشهدا (ع) در اولین روز از اسفندماه سال 64 جزیره فاو به شهادت رسید و پیکرش در آنجا باقی ماند.

از تولد تا شهادت

حسین روز دوازدهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۱ در جنوب تهران به دنیا آمد. در دوره مبارزات مردمی ضدشاه و استعمارگران وارد صحن شد و در روز ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ از اولین کسانی بود که با تصرف پادگان تسلیحاتی خیابان پیروزی تهران، به مردم کمک کرد.

پس از پیروزی انقلاب، مدتی در کمیته انقلاب اسلامی به حراست از آرمان های مردم پرداخت و پس ازآن به عضویت رسمی سپاه در «گردان 7» پادگان امام حسین (ع) درآمد. با شروع جنگ تحمیلی راهی جبهه ها شد و در سمت هایی چون معاونت گردان «حُنین»، عضو شورای فرماندهی سپاه سر پل ذهاب، مسئول بسیج سپاه غرب و فرمانده گردان های سلمان، زهیر و علی اصغر (ع) به دفاع از میهن اسلامی پرداخت که در این مدت چندین بار نیز مجروح و شیمیایی شد و در روز 12 اردیبهشت 1365 در عملیات «سیدالشهدا (ع)»(منطقه فکه) براثر اصابت گلوله مستقیم به گردنش در روز تولدش به شهادت رسید.


منبع: خبرگزاری ایسنا