تبیان، دستیار زندگی
ریحانه امیری هزاوه خواهر شهید «شهید سیاوش امیری» است که برای برادر وبلاگی طراحی کرده است تا یاد او را زنده نگهدارد. این شهید بزرگوار پس از سال ها مبارزه با رژیم پهلوی و دشمنان داخلی و خارجی در سوم آذرماه 1360 در عملیات مطلع الفجر به شهادت رسید.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

به نام برادر

ریحانه امیری هزاوه خواهر شهید «شهید سیاوش امیری» است که برای برادر وبلاگی طراحی کرده است تا یاد او را زنده نگهدارد. این شهید بزرگوار پس از سال ها مبارزه با رژیم پهلوی و دشمنان داخلی و خارجی در سوم آذرماه 1360 در عملیات مطلع الفجر به شهادت رسید.

سامیه امینی - بخش فرهنگ و پایداری تبیان
ریحانه امیری هزاوه

در این وبلاگ با محل شهادت شهید، سخنان مقام معظم رهبری و رهبر کبیر انقلاب اسلامی درباره شهدا، سردار سیاوش امیری و زندگی نامه آشنا شده و شعری در وصف شهید سیاوش امیری را همراه چند عکس قرار داده که علاقه مندان می توانند برای خواندن مطالب به این آدرس مراجعه کنند:
http://siavashamiri.blogfa.com/

شهید «فرمانده محور عملیاتی لشگر 17 علی بن ابیطالب سپاه پاسداران» بوده وی سال 1339 در شازند به دنیا آمد. بنا به گفته دایه و مادر شهید و سایر آشنایان از دوران کودکی مؤمن بود.به گفته هم رزمان شهید سیاوش امیری نزدیک شهادتش در گیلان غرب به برادران بسیجی و سپاهی کتاب های آیت الله دکتر بهشتی و شهید مطهری را آموزش می داد.
 در اوج شکل گیری انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) او یکی از محرکین امواج خروشان مردم مسلمان شازند به شمار می رفت.بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بلافاصله در کمیته انقلاب اسلامی (سابق) در شازند مشغول فعالیت شد. بعد از مدتی به جهاد سازندگی رفت و بعدازآن وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اراک شد.

بخشی از وصیت

وی راه مستقیم را فقط راه و خط امام می دانست و در وصیت نامه اش نیز آورده است: زمان، زمان حسین (ع) است و باید به ندای هل من ناصر ینصرنی امام جواب داد. برای روحانیت مبارز و دلسوز انقلاب و خون شهدای انقلاب ارزش زیادی بود. ازجمله مسائل و چیزهایی که زیاد وی را رنج می داد از بین رفتن حق مستضعفین بود و دوست داشت حقیقت در همه ابعادش پیاده شود. دشمن سرسخت ظالمان و طرفدار واقعی محرومان بود. با ظالمان باخشم انقلابی و با محرومان با نهایت عطوفت و مهربانی رفتار می کرد.

سیاوش امیری ازجمله فرماندهان دوران دفاع مقدس بود که فرماندهی محور عملیاتی لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب (ع) سپاه پاسداران را بر عهده داشت.

گل پنجمم

از وی پرسیدیم چرا چیزی نخوردید؟ سیاوش گفت: ما بری زنده نگه داشتن مکتب می جنگیم این کارها درست نیست حتی اگر مال فئودال ها باشد

مادرش گفته است: من ۱۰ فرزند دارم که سیاوش فرزند پنجمم بود.سیاوشم خیلی مؤمن و باخدا بود، به همه احترام می گذاشت. همیشه با وضو بود و به خواندن نماز و قرآن عشق می ورزید . عاشق وطنش و به فکر فقیران و تهیدستان و به دنبال روزی حلال بود.همه رفتار و اعمال و کلامش الگو بود، به دنبال کارهای نیک و خیر می رفت و در پیشبرد اهداف اسلام و انقلاب می کوشید.
مادرش می گوید: یادم می آید روزی برای خرید لباس عید سیاوش را (در دوران بچگی) به مغازه بردیم ولی گفت من لباس نو نمی خرم و نمی پوشم وقتی که علت را پرسیدیم گفت: هر موقع تمام بچه ها توانستند لباس نو بخرند و بپوشند من هم این کار را می کنم.سیاوش هیچ گاه دو نوع غذا نمی خورد و می گفت خیلی از مردم برای نان شب هم محتاج اند حالا من سر سفره رنگین بنشینم و چند جور غذا بخورم؟!

کار نادرست

یکی از هم رزمان شهید در خاطراتش آورده است: در مأموریت کردستان، سال ۵۹ معروف به ستون بانه ٓسردشت حضور داشتیم. دریکی از عملیات آموزشی رزمی و پاک سازی مناطقی از ارتفاعات قله (آریانا) حرکت می کردیم. منطقه کردستان پوشیده از درختان جنگلی ازجمله انجیر و گردو و انگور و... بود که توسط اهالی منطقه کاشته شده بودند و به ما گفته شده بود این باغ ها از آن فئودال های منطقه است که با ما می جنگند. از طرف دیگر از ساعت ۵ صبح تا حدود ۳ بعدازظهر در ایام تابستان پیاده روی کرده بودیم و بسیار خسته و گرسنه بودیم.
یکی از برادران از مسئولین مربوطه سؤال کردند که آیا مجاز به خوردن میوه ها هستیم واو نیز مجوز خوردن میوه ها را صادر کرد؛ اما متوجه شدیم شهید «سیاوش امیری» با آن حال خسته و تشنگی از آن میوه ها استفاده نکردند. از وی پرسیدیم چرا چیزی نخوردید؟ سیاوش گفت: ما بری زنده نگه داشتن مکتب می جنگیم این کارها درست نیست حتی اگر مال فئودال ها باشد.