تبیان، دستیار زندگی
یادم می آید در سالگرد انقلاب اسلامی بچه ها تئاتر خنده داری را به روی صحنه آوردند...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

الاغ در آسایشگاه!

الاغ در آسایشگاه

یادم می آید در سالگرد انقلاب اسلامی بچه ها تئاتر خنده داری را به روی صحنه آوردند باورکردنی نبود وقتی پرده ی تئاتر که متشکل از چند پتوی سیاه رنگ بود کنار رفت ما یکدفعه با یک هیکل بزرگی از یک الاغ در صحنه مواجه شدیم. بچه ها آن را با انواع کارتن- پتو و پارچه درست کرده بودند.

الاغ در نقش صدام بود که افسارش را در دست ریگان رئیس جمهوری آمریکا بود صحنه ی نمایش و نقش آفرینی بچه ها آنقدر جذاب و شیرین بود که همه بچه ها از جمله نگهبان ایرانی که مامور خبر دادن اسرا از ورود عراقی ها به آسایشگاه بود نیر متوجه پست نگهبانی خود نشد.

یادم می آید در سالگرد انقلاب اسلامی بچه ها تئاتر خنده داری را به روی صحنه آوردند باورکردنی نبود وقتی پرده ی تئاتر که متشکل از چند پتوی سیاه رنگ بود کنار رفت ما یکدفعه با یک هیکل بزرگی از یک الاغ در صحنه مواجه شدیم.

در همین حین بود که سرباز عراقی پشت پنجره آسایشگاه حضور یافته  و متوجه صحنه ی نمایش شد او بلافاصله سوت بلندی کشید و هراسان به طرف مقر فرماندهی خود دوید بچه ها که متوجه اهمال نگهبانی خود شده بودند خیلی سریع صحنه نمایش را برچیده و دکور الاغ را تکه تکه کرده و زیر پتوهای خود قایم کردند.

وقتی افسران و سربازان عراقی به همراه فرمانده خود در آسایشگاه حضور یافتند بلوایی به پا شد.

آنها فقط می گفتند: الاغ را کجا قایم کردید؟ آن را به ما بدهید؟ شما چگونه یک الاغ را وارد آسایشگاه کردید. بچه ها مانده بودند بخندند یا مضطرب باشند. سرباز عراقی در جلو افسران قسم می خورد که خود با چشمانش الاغی را دیده و ما منکر می شدیم که الاغ کجا بود.

سرانجام گفتند تا مادامی که الاغ را به ما تحویل ندهید رنگ آسمان را نخواهید دید.این تهدید دو شبانه روز به طول انجامید که خوشبختانه با ورود هیئتی از صلیب سرخ جهانی و پادر میانی انها قضایا فیصله یافت. وقتی اصل قضایا را برای نیروهای صلیب سرخ تعریف کردیم قاه قاه زدند زیر خنده

منبع : دانستنی های اسارت

تنظیم برای تبیان : یزدانی