جامعه ما نیاز به ایثار دارد
زمان شما با برخی نوآوریها به پیروزیها و نتایج امیدبخشی دست پیدا کردید؛ احساس میکنم برای انتقال مفاهیم آن روزهای دفاع مقدس، از جمله مفاهیم فرهنگی و ارزشی دچار تکرار شدهایم و با توجه به این که فضا هم فرق کرده است، آن مولفههایی که شما بر آنها تکیه میکردید و موفق هم میشدید، شاید در این روزگار یا فراموش شده است یا درست معرفی و ترویج نمیشود.
البته هر حادثهای که در گذشته صورت گرفته، برای گذشته است، اما حوادث از نظم و قواعد برخوردار است و از قواعد گذشته میتوان برای آینده استفاده کرد یا میشود گفت درسهای گذشته برای آینده کاربرد دارد.
در حقیقت ما باید ارزشها را از روشها جدا کنیم؛ روشها معمولا قابل تغییر است، مثلا روشهایی که ما باید در تحریمهای اقتصادی به کار بگیریم قطعا با روشهایی که ما در اقتصاد جنگ یا پس گرفتن سرزمینهای اشغالی مان داشتیم باید متفاوت باشد؛ یا روابط و مناسباتی که در دوران دفاع مقدس بوده است با الان قابل مقایسه نیست و نمیتوان عینا آنها را تکرار کرد و حتما باید از نوآوری برخوردار باشد.
اما ارزشها چه؟ ارزش ها، ثبات بیشتری دارد و قابل تکرار هم هست؛ مثلا اعتمادی که ما به هم داشتیم؛ امروز جامعه ما تشنه اعتماد است؛ الان سوءظن در جامعه ما خیلی زیاد شده است، از خانواده گرفته تا محیط کار و در مقیاس کلانتر اعتماد بین دولت ، مردم و…
ما اگر در جنگ به هم اعتماد نکرده بودیم، نمیتوانستیم دشمن را از خانه بیرون کنیم یا «آرامش درونی»؛ ما در اوج اضطرابهای جنگ نیاز به آرامش داشتیم؛ امروز هم جامعه ما به این آرامش درونی نیاز دارد که متاسفانه کمرنگ شده است؛ باید آرامش را به جامعه برگرداند یا برادری، صداقت یا اصلا نفس ایثارگری، جامعه ما نیاز به ایثار دارد، اما نه به روش ایثاری که در زمان جنگ وجود داشت؛ بنابراین روابط و مناسبات باید تغییر کند، ولی ارزشها میتواند ثابت باشد و تکرار شود.
نکته دیگر تولید ارزشهای جدید و مکمل است مثلا آن موقع ما اصلا به آن شکل بحثی به نام رابطه دختر و پسر نداشتیم، اما چون موضوع امروز جامعه ما، زندگی است، نیاز به ارزشهای اجتماعی جدیدی داریم که باید در جامعه شکل بگیرد که این ارزشهای جدید ضمن حفظ نهاد خانواده و جلوگیری از متلاشی نشدن آن، در عین حال نیازهای اجتماعی ما را هم پاسخ دهد. یا تفریح در آن موقع مفهومی نداشت، ولی امروز جوانان ما تفریح میخواهند. یک تفریح درست و سالم چگونه باید باشد؟ ارزشهای جدید میتواند مکمل ارزشهای گذشته باشد نه این که در تعارض با آنها قرار بگیرد؛ مثلا در برخورد با بدحجابی که یک موضوع امر به معروف و نهی از منکر است، نمیتوان از همان روشی که در مواجهه با یک ضدانقلاب مسلح به کار میگرفتیم استفاده کنیم و همان روش مشابه را برای برخورد با بدحجابان به کار بگیریم.
پس اینجا دو اتفاق باید رخ دهد، هم ارزشهایی اجتماعی جدید تولید شود و هم روشها باید تغییر کند؛ چون فضا تغییر کرده است.
ما اگر در جنگ به هم اعتماد نکرده بودیم، نمیتوانستیم دشمن را از خانه بیرون کنیم یا «آرامش درونی»؛ ما در اوج اضطرابهای جنگ نیاز به آرامش داشتیم؛ امروز هم جامعه ما به این آرامش درونی نیاز دارد که متاسفانه کمرنگ شده است؛ باید آرامش را به جامعه برگرداند یا برادری، صداقت یا اصلا نفس ایثارگری، جامعه ما نیاز به ایثار دارد، اما نه به روش ایثاری که در زمان جنگ وجود داشت؛ بنابراین روابط و مناسبات باید تغییر کند، ولی ارزشها میتواند ثابت باشد و تکرار شود
در این رابطه نقش هنرمندان و تولید آثار فرهنگی چه اندازه و به چه شکل است؟
من همیشه از همه هنرمندانی که در زمینه دفاع مقدس کار کردهاند، تشکر کردهام و آنها را تشویق میکنم و البته با تجربهای که دارم انتقاداتی هم دارم که البته تا حالا نگفته ام و منتشر هم نکردهام…
فکر کنم الان این فرصت باشد که یکی دو مورد از این انتقادها را برای ما بگویید.
برخی از هنرمندان دنبال ارضای زمان حال هستند. برخی به گیشههای فروش نگاه میکنند و برخی به فضای سیاسی حاکم که روزبهروز هم پررنگتر میشود و اتفاق خوبی هم نیست.قبول دارم اقتصاد هنر مشکل جدی دارد و باید یک فکر اساسی برای آن کرد؛ الان برخی واسطهگران پیدا شدهاند که اجازه نمیدهند بازار کالاها و محصولات فرهنگی و هنری ما به شکل عادلانه درآمد و ارزش خودشان را داشته باشد.
برخی با نمایشگاههای بینالمللی ارتباط میگیرند و از این طریق یک رانتی برایشان ایجاد میشود و در داخل کشور آثار هنرمندان ما را ارزان میخرند و بیرون از کشور گران میفروشند و چند برابر پولی که هنرمند به دستش میرسد، این واسطهگران بهره میبرند.
از همین موضوع گرفته تا توجه مجلس و دولتمردان به هنرمندان که هنوز مطلوب نیست و جای کار دارد.
متاسفانه توجه لازم به مسائل فرهنگی و تولید آثار مناسب نمیشود در حالی که برای پیامدهای ضعف فرهنگی (از جمله اعتیاد، طلاق و آسیبهای اجتماعی) میلیاردها تومان پول خرج میشود تا با آنها مقابله شود؛ در صورتی که اگر بخشی از این پولها صرف توسعه فرهنگی و ارزشی جامعه شود راندمان و بهرهوری بسیار بیشتری خواهیم داشت.
از طرفی این نکته را هم نباید نادیده گرفت که خود جامعه هنری ما یک جامعه سازمانیافتهای نیست، بالاخره بسیاری از اقشار خودشان باید بتوانند با ایجاد نهادهای درونی از حقوقشان دفاع کنند که این نهادها هم ضعیف است و جامعه هنری ایران یکپارچگی ندارد.
بخش فرهنگ پایداری تبیان
منبع: جام جم آنلاین- گفتوگو: سینا علیمحمدی