تبیان، دستیار زندگی
افتتاحیه طرح اسوه در اردوگاه شهید زین الدین مشحون از خاطرات این سردار رشید شد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

از رتبه 4 کنکور تا غذاخوری بعث

افتتاحیه طرح اسوه در اردوگاه شهید زین الدین مشحون از خاطرات این سردار رشید شد.

بخش فرهنگ پایداری تبیان
اسوه

دبیر کارگروه قرآن قرارگاه خاتم الاوصیا با روایت سه خاطره شخصی از شهید زین الدین ایجاد و حفظ روحیه دینی و انقلابی در فعالیت ها را به قاریان نوجوان طرح اسوه یادآور شد.
پنجمین دوره طرح اسوه (تربیت قاریان نوجوان ممتاز) در اردوگاه شهید زین الدین تهران آغاز شد و به همین مناسبت، محمدعلی خواجه پیری دبیر کارگروه قرآن قرارگاه خاتم الاوصیا سخنان خود را در این مراسم با هدف تبیین رویکرد دینی و انقلابی این طرح قرآنی، به بیان خاطراتی از شهید مهدی زین الدین اختصاص داد.

از پشت به او نزدیک شدم و ضربه ای به دستی که زیر چانه اش بود زدم، وقتی صورتش را برگرداند که مرا نگاه کند چشمانش اشک بار بود، از او پرسیدم آقا مهدی چه شده است، گفت: دلم برای لیلا تنگ شده است، گفتم مگر از قم نمی آیید؟ گفت چرا اما او راندیدم. کار واجبی داشتم که فرصت دیدن او را پیدا نکردم

وی با اشاره به تلاش های این سردار رشید اسلام در دفاع از کیان سرزمین اسلامی گفت: ایشان رتبه 4 کنکور سراسری را کسب کرده و فردی بسیار شجاع بود به گونه ای که صدام برای سر او جایزه تعیین کرده بود؛ بااین حال شهید زین الدین درحالی که فرمانده لشکر بود در یکی از عملیات به داخل خارج عراق و یکی از لشکرهای آن ها نفوذ کرد و حتی داخل غذاخوری آن ها وارد شد و غذا گرفت.

خواجه پیری در بیان خاطره ای دیگر از این شهید سرافراز گفت: شهید زین الدین دختری به نام لیلا دارد؛ یک بار هنگام عبور از گردنه فنی لرستان متوجه شدم که جاده بسته شده است از خودرو پیاده شده و برای جویا شدن علت حادثه مسافتی را پیاده طی کردم و متوجه ریزش کوه و مسدود شدن جاده شدم؛ در همین هنگام شهید زین الدین را مشاهده کردم که در سینه کوه نشسته و دست خود را زیر چانه اش گذاشته بود؛ از پشت به او نزدیک شدم و ضربه ای به دستی که زیر چانه اش بود زدم، وقتی صورتش را برگرداند که مرا نگاه کند چشمانش اشک بار بود، از او پرسیدم آقا مهدی چه شده است، گفت: دلم برای لیلا تنگ شده است، گفتم مگر از قم نمی آیید؟ گفت چرا اما او راندیدم. کار واجبی داشتم که فرصت دیدن او را پیدا نکردم.

دبیر کارگروه قرآن قرارگاه خاتم الاوصیا در ادامه، خاطره ای از عملیات خیبر تعریف کرد و گفت: این عملیات اولین موقعیتی بود که عراق از سلاح شیمیایی استفاده کرد. در پشت خاک ریزی که رزمندگان قرار داشتند آب باز کرد و آن ها را محاصره کرد. شهید زین الدین با دستان خالی آن قدر خاک ریز را شکافته بود تا آب را منحرف کند که تمام سرانگشتان او ساییده شده و از آن خون می رفت.

خواجه پیری هدف از بازگو کردن این خاطرات را به تصویر کشیدن مجاهدت و ایثار رزمندگان اسلام برای حفظ اسلام عنوان کرد و گفت: این سرداران رشید این گونه زحمت کشیدند که اکنون اسلام برای ما حفظ شده است.


منبع: تسنیم