ای کاش در دل ذره ای شور و نوا بود
احوال ما با حالت نی هم صدا بود
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : پنج شنبه 1388/07/23
ای کاش رنگ شهر بازیم نمی داد !
ای کاش در دل ذره ای شور و نوا بود |
احوال ما با حالت نی ها هم صدا بود |
ای کاش شور جنگ در ما کم نمی شد |
این نامرادی شیوه مردم نمی شد |
ای کاش رنگ شهر بازی ام نمی داد |
در جبهه یا زهرا (س) مرا بر باد می داد |
امشب دل از یاد شهیدان تنگ دارم |
حال و هوای لحظه های جنگ دارم |
فرسنگها دورم ز وادی محبت |
با یک دل خسته زنیش سنگ تهمت |
مسموم شد ساقی و پیمانه شکسته |
از بخت بد، درب شهادت گشته بسته |
من ماندم و متن وصیت نامه پیر جماران |
من ماندم و شرمندگی از روی یاران |
من ماندم و شیطان و نفس و جنگهایش |
من ماندم و شهر و گناه و رنگهایش |
از زرق و برق شهر خود نیرنگ خوردم |
آن معنویت های جنگ از یاد بردم |
خود را به انواع گنه آلوده کردم |
در راه ناحق کوششی بیهوده کردم |
از دفتر دل نام الله پاک کردم |
دل را به زیر کوه عصیان خاک کردم |
اکنون پشیمان آمدم با این |
یا رب نظر کن جرم و عصیانم ببخشا |
قطعه شعری از شهید شیمیایی؛ سید مجتبی علمدار
برای پیدا کردن جواب سوال به لینک مراجعه نمایید .
منبع :
قربانیان سلاح های شیمیایی