تبیان، دستیار زندگی
شهد شوکران روایت بخش هایی از زندگانی سه معصوم به قلم نصرالله قادری است؛ امام جعفر صادق(ع)، امام موسی کاظم(ع) و امام رضا (ع).
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شهد شوکران

تجربه ای جدید در ادبیات دینی

"شهد شوکران" روایت بخش هایی از زندگانی سه معصوم به قلم نصرالله قادری است؛ امام جعفر صادق(ع)، امام موسی کاظم(ع) و امام رضا (ع).

بخش ادبیات تبیان
شهد شوکران نصرالله قادری

کتاب «شهد شوکران» تازه ترین نوشته نوشته نصرالله قادری با حضور نویسنده و عبدالرضا فریدزاده و همچنین دکتر یدالله وفاداری هفته پیش در غرفه خبرگزاری مهر در بیست و یکمین نمایشگاه مطبوعات رونمایی شد.
در این مراسم، نصرالله قادری در پاسخ به سئوالی درباره علت به کار بردن صفت عجیب و محیرالعقول برای روایت های داستانی خود در این کتاب گفت: در دنیای مدرن با فاصله گرفتن از سنت هایمان امری مانند معجزه را هم با علم بررسی کرده ایم و به همین خاطر باورش نداریم و فکر می کنیم با حقیقت علمی مطابقت ندارد. این کتاب روایت های داستانی از روایت های سه معصوم(ع) است که شاید غیرقابل باور به نظر برسد، اما باورپذیر و شدنی است.
قادری همچنین گفت: آنچه من در داستان هایم می گویم از نظر استدلالی ها و عقلیون باورپذیر نیست در واقع علم زدگی دنیای جدید است که این پدیده ها را عجیب کرده اما همه آنها باورپذیر و شدنی است.
این نویسنده ادامه داد: کتابهایی که درباره معصومین نوشته شده است اعم از داستانی و یا غیر داستانی به طور عمده مخاطب خاص دارد. دلیل این خاص بودن این است که از تکنیک های ویژه داستان نویسی برای تالیف آنها استفاده نشده است و لذا نمی تواند فراگیر و همه خوان باشند. من به همین دلیل وآگاهانه برای نوشتن این کتاب به سراغ داستان رفتم و از تازه ترین تکنیک های شناخته شده داستان نویسی جهان برای تالیف آن بهره بردم تا این مفاهیم برای نسل امروز ما قابل باور و ارتباط پذیر باشد.
قادری تصریح کرد: بخش زیادی از جامعه روشنفکر ما و مدعیان صاحب تفکر روبروی ادبیات دینی ایستاده اند. من در این کتاب می خواستم بگویم که می شود نه بر پایه قدرت تخیلی که بر اساس قدرت تجلی  داستان هایی نوشت که بر گرفته از یک رویداد دینی واقعی است و در عین حال محیر العقول است.
این نویسنده افزود: این کتاب را من ننوشته ام. کتاب بر من نوشته شده است و به همین خاطر نوشتن آن هم هفت سال زمان برده است. نوشتن شهد شوکران در اوقات خاصی انجام شده است. در این کتاب ما روایت هایی از زندگی سه امام معصوم در دوران خلافت عباسیان را می خوانیم، خلفایی که بر بالای مزار پیامبر(ص) می روند و از او برای شهید کردن فرزندانش رخصت می گیرند. جالب اینکه آنها برای نائل شدن به این کار شگردهایی را به کار می برند . نخست سعی می کنند طرف مقابل خود را ترور شخصیت کنند و بعد به قتل می رسانندشان. در ادامه سعی می کنند به دین پوستینی وارونه بپوشانند و با آن ولایت را خانه نشین و خلافت را جایگزین آن می کنند.
قادری ادامه داد: گفتن از این واقعیت تنها در دنیای تجلی امکان پذیر است، دنیایی که به قول جیمز جویس شهود بر انسان وارد می شود. در این دنیا نویسنده سوژه را انتخاب نمی کند بلکه سوژه به انتخاب نویسنده می پردازد. نویسنده در این شکل از روایت بعد از کسب اطلاعات کافی باید به انتظار آن و حسی باشد که به سراغش می آید و برای نوشتن او را فرا می خواند. نویسنده در این سبک اگر بخواهد با تکنیک وتخیل چیزی را به واقعه بیافزاید در واقع قدم در راه صنعت گذاشته و نه هنر. باید به نویسنده الهامی دست دهد که او کشفش کند.

بخش زیادی از جامعه روشنفکر ما و مدعیان صاحب تفکر روبروی ادبیات دینی ایستاده اند. من در این کتاب می خواستم بگویم که می شود نه بر پایه قدرت تخیلی که بر اساس قدرت تجلی داستان هایی نوشت که بر گرفته از یک رویداد دینی واقعی است و در عین حال محیر العقول است

تجربه ای منحصر به فرد

عبدالرضا فریدزاده، نویسنده و نمایشنامه نویس در این نشست در سخنانی با بیان اینکه از مطالعه این کتاب حیرت زده است، گفت: وجوه نمایشنامه نویسی و قصه نویسی آقای قادری در این کتاب به زیباترین شکل ممکن در هم تنیده شده است و نویسنده توانسته با مهارت شکل های مختلف روایت را با هم درآمیزد.
وی همچنین بی پروایی قادری در روایت و استفاده از شکل های خاص روایت داستانی در این کتاب را ستود و گفت: «شهد شوکران» چند پیشنهاد خوب برای نوع بیان در ادبیات مذهبی به ما ارائه می دهد، آن هم در روایتی که همه ما از ادبیات دینی می گذریم و معتقدیم توان کافی برای ارتباط برقرار کردن با ما ندارند.
فریدزاده تاکید کرد: این کتاب یک پیروزی است که به خاطر بی پروایی خاص و تجربه منحصر به فرد نویسنده اش در رفتن به سراغ موضوعاتی که کسی جرات پرداختن به آن را ندارد، خلق شده است.
این نویسنده و نمایشنامه نویس تصریح کرد: در این کتاب من حس نمی کنم که نویسنده روی زمین ایستاده باشد. به باور من او جایی میان آسمان و زمین قرار دارد و مخاطبش را خطاب می کند.
فریده زاده ادامه داد: آقای قادری در شهد شوکران روی لبه تیغ حرکت کرده است. می دانید که در داستان نویسی مذهبی ما همواره با خط قرمزهای متعددی روبروییم و محدودیت های زیادی برای رعایت حرمت معصومین در نوشتن داریم. آقای قادری در این کتاب تخیل خود را برای روایت زندگی یک معصوم(ع) به کار برده و همین می تواند برایش به سادگی خط قرمز ایجاد کند ولی چون کتاب وجه پژوهشی و شناخت تاریخی دارد و حتی تسلط نویسنده بر کلام و فلسفه اسلامی را در متن آن می شود دید، احساس می کنیم که نویسنده گویی در حال انجام حرکات موزون به سبک باله بر لبه این تیغ است.

وی همچنین افزود: قادری خط قرمزی را نمی شکند و حرمت ها را حفظ می کند و در عین حال خط و شکل تازه ای از روایت را خلق می کند که در آن هم تخیل و وجه خلاقانه ذهن حضور دارد و هم استناد تاریخی صحیح و در عین حال فلسفه و کلام اسلامی نیز در آن ممزوج شده است.
فریدزاده همچنین تصریح کرد: ما در ادبیات کلاسیک ایرانی این سنت را داریم که آثار با تمام وجوه علمی و فلسفی و تاریخی خود، به شکلی نوشته می شود که از کودک تا پیر می توانند با آن ارتابط برقرار کنند. به باور من آقای قادری این سنت را در شهد شوکران به خوبی رعایت کرده و همه طیف از مخاطبان با هر سنی می توانند این کتاب را مطالعه کنند.
به گفته این محقق و نویسنده: وقتی ما در ایران کتاب و متن نوشتاری را برای سنین مختلف تقسیم کردیم در واقع گام در راه فراموشی سنت ادبی کهن خود گذاشتیم و نتیجه آن هم شکست این ادبیات در جامعه بود در حالی که این کتاب توانسته این سنت را بشکند.
فرید زاده همچنین وجوه طنز خفی و عیان در این کتاب را ستود و گفت: تمام قصه های این کتاب به نوعی به هم راتباط دارند و می شود دید که یک دیدگاه تاریخی و اعتقادی که متعلق به نویسنده است و بدون کمترین شعاری ابراز می شود آنها را به هم پیوند می دهد.

فریادها و نجواهای دختر ترسا، زخمه بر زخم، ناله های عشق، گاهی اوقات برای زنده ماندن باید مُرد و... از دیگر آثار قادری است.


منبع: مهر