تبیان، دستیار زندگی
مریم و مینا با این که خیلی کوچولو هستند ولی تصمیم گرفتند روزه بگیرند . پس صبح زود همراه پدر مادرشون از خواب بیدادار شدند تا این که....
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

روزه کله گنجشکی

روزه کله گنجشکی

فردا روز اول ماه مبارک رمضان بود.
 مادرمریم و مینا مشغول درست کردن غذا برای سحری بود.
 مریم به مادرش گفت:مامان ما هم دوست داریم روزه بگیریم.
 مامان گفت :نه عزیزم شما خیلی کوچولوهستین و نیازی به روزه گرفتن نیست.
 ولی مریم و مینا انقدر اصرار کردند تا مامان راضی شد وبه بچه ها اجازه داد.
 صبح زود با پدر مادرشون سحری خوردند و خیلی خوشحال بودند که قراره مثل بزرگترها روزه بگیرند .
نزدیک ظهر که شد دلشون ضعف رفت ولی بازم تحمل کردند رنگ صورتشون پریده بود و همش با هم دعوا     می کردند . دیگه تحمل گرسنگی  نداشتند.
 مادر که می دونست این اتفاق می افته به بچه ها گفت :شما چون کوچولو هستید و به سن تکلیف نرسیدید نیازی نیست روزه کامل بگیرید به شما روزه  کله گنجشکی واجبه.
بچه ها با تعجب پرسیدند :روزه کله گنجشکی دیگه چیه؟
مامانشون روزه کله گنجشکی را براشون توضیح داد و بچه ها ناهار خوردند و تا وقت اذان دیگه هیچی نخوردند.
موقع افطار به مامانشون کمک کردند و همه با هم سر سفره افطار نشستند و پدرشون دو تا چادر نماز خوشگل
بهشون جایزه داد. وگفت:روزه فقط به نخوردن غذا و آب نیست بلکه احترام به بزرگترها،  دروغ نگفتن،تهمت نزدن و خیلی چیزها  دیگه را هم  باید رعایت کنید . بچه ها قول دادند حرف پدر مادرشون و گوش کنند و از فردا     نماز سر وقت بخوانند.
روزه کله گنجشکی

کانال کودک و نوجوان تبیان

koodak@tebyan.com

نویسنده:شهرزاد فراهانی شبکه کودک و نوجوان تبیان
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.