تبیان، دستیار زندگی
25 فروردین، روز بزرگداشت فریدالدین عطار نیشابوری است، بزرگ‌مردی که در همه عمرش نه مدح می‌گوید و نه در برابر هیچ قدرتی سر خم می‌کند، می‌ایستد و می‌شود راوی راه پر نشیب و فراز عشق.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سهم کوچک سالک هفت شهرعشق!


25 فروردین، روز بزرگداشت فریدالدین عطار نیشابوری است، بزرگ‌مردی که در همه عمرش نه مدح می‌گوید و نه در برابر هیچ قدرتی سر خم می‌کند، می‌ایستد و می‌شود راوی راه پر نشیب و فراز عشق.


سهم کوچک سالک هفت شهرعشق!

زندگانی عطار

وی یکی از شعرا و عارفان نام‌آور ایران است که اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری می‌زیسته‌است. تولد وی را به سال 540 هجری قمری در قریه کدکن نیشابور می‌دانند.

عطار هم طبیب است،‌هم عارف و هم شاعر. وی مردی است اهل سفر و در جریان همین سفرهاست که به ملاقات بزرگان ادب و دین می‌رود و با مجدالدین بغدادی آشنا می‌شود و از وی طب و عرفان می‌آموزد. وی مردی پر کار و فعال بوده که دوران پیری خود را به گوشه‌گیری از خلق زمانه و سرودن و نوشتن آثار منظوم و منثور خود می‌گذراند. عطار در میان سه شاعر برجسته تصوف ایرانی، مولوی، سنایی و عطار، کسی است که با هیچ درباری و بارگاهی رابطه نداشته است. برخلاف سنایی که مقدار زیادی از عمرش را به مداحی گذرانده است یا مولوی که به هر حال مورد توجه درباریان عصر خود بوده است، وی هرگز زبان به مدح کسی نگشاد.

اهمیت وجود عطار به حدی است که مولوی در دیوان کبیر می‌گوید:

هفت شهر عشق را عطار گشت

ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم

هانری کربن، عطار را یکی از حاملان بزرگ فلسفه اشراق می‌داند، وی غزل معروف «مسلمانان من آن گبرم که بتخانه بنا کردم / شدم بر بام بتخانه درین عالم ندا کردم/ صلای کفر در دادم شما را ‌ای مسلمانان/ که من آن کهنه بتها را دگر باره جلا کردم» را نیز موید همین نظر دانسته است، همچنین می‌گوید شیخ این غزل را با آگاهی بر واقعه دلخراش مرگ شیخ اشراق در آن عصر سروده است.

اغلب محققان سال وفات وی را 627 هجری قمری دانسته‌اند و در مورد چگونگی مرگ او نیز گفته شده که هنگام یورش مغولان به شهر نیشابور توسط یک سرباز مغول به شهادت رسیده و در همین شهر مدفون شد.

شیخ بهاءالدین در کتاب معروف خود «کشکول» این واقعه را چنین تعریف می‌کند که وقتی لشکر تاتار به نیشابور رسید اهالی نیشابور را قتل عام کردند و ضربت شمشیری توسط یکی از مغولان بر دوش شیخ خورد که شیخ با همان ضربت از دنیا رفت و نقل کرده‌اند که چون خون از زخمش جاری شد شیخ بزرگ دانست که مرگش نزدیک است. با خون خود بر دیوار این رباعی را نوشت:

در کوی تو رسم سرفرازی این است/ مستان تو را کمینه بازی این است/با این همه رتبه هیچ نتوانم گفت /شاید که تو را بنده نوازی این است/کلامی ساده اما روح‌بخش.

عطار برای بیان مقاصد عرفانی خود بهترین راه را که همان کلام ساده و بی‌پیرایه است انتخاب کرده و برای آنکه مخاطب فحوای کلامش را دریابد از داستان‌ها، حکایات و تمثیلاتی مدد می‌گیرد که علاوه بر ایجاد جاذبه‌، خود راهی می‌شود برای فهم بهتر اندیشه‌‌های وی.

وی اگر چه در ظاهر کلام و سخن خود وسعت اطلاع و استحکام سخن استادانی همچون سنایی را ندارد اما می‌توان گفت گیرایی کلامش از بسیاری از این استادان بالاتر است، چرا که از سر سوز سخن می‌گوید و به قول مولانا به دور از قافیه‌اندیشی صرف، تنها به دیدار یار می‌اندیشد.

اندیشه و نگاه بزرگانی چون عطار این ظرفیت را دارد که هر روز و هر لحظه ما را در این غوغا بازار گنگ که انسان مدام راه گم می‌کند و بیراهه می‌رود یاری کند، چراکه جنس افکارشان محدود به هیچ سال و ماه و زمانی نیست و گذر ایام هیچ غباری بر افکارشان ننشانده است.

آثار شیخ شهید

آثار شیخ به دو دسته منظوم و منثور تقسیم می‌شود. دیوان اشعار که شامل غزلیات و قصاید و رباعیات است و مثنوی‌های الهی نامه، اسرار نامه، مصیبت نامه، وصلت نامه، بلبل نامه، بی‌سر نامه، منطق الطیر، جواهر الذات، حیدر نامه، مختار نامه، خسرو نامه، اشتر‌نامه و مظهر‌العجایب. البته برخی از عطارشناسان انتساب کتاب‌هایی چون خسرونامه، مظهر العجایب و لسان‌الغیب را به عطار رد کرده‌اند. از میان آثار منثور وی نیز می‌توان به تذکره الاولیا اشاره کرد، این کتاب در بردارنده سرگذشت و حکایات مربوط به نود و هفت تن از اولیای مشایخ تصوّف است.

و اما روز بزرگداشت عطار...

به‌یاد و پاس بزرگی جایگاه این عارف والامقام، 25فروردین‌ماه روز بزرگداشت عطار نیشابوری نامیده شده است. این اقدام و اقدامات مشابه برای نامگذاری روزها، نشانه ادب و احترام به بزرگان سرزمین‌مان بوده و امری نیک و پسندیده است اما این اقدام نیک، بدون برنامه‌ریزی‌های لازم فرهنگی پیش رفته و موجب می‌شود تنها سالی یک بار با برگزاری سمینارها و برنامه‌های متفاوت از این بزرگان یاد کنیم و بعد... فراموش‌شان کنیم تا سال بعد همان روز و همان برنامه‌ها.

اندیشه و نگاه بزرگانی چون عطار این ظرفیت را دارد که هر روز و هر لحظه ما را در این غوغا بازار گنگ که انسان مدام راه گم می‌کند و بیراهه می‌رود یاری کند، چراکه جنس افکارشان محدود به هیچ سال و ماه و زمانی نیست و گذر ایام هیچ غباری بر افکارشان ننشانده است، این در حالی است که رسانه‌های کشورمان طی سال به هر موضوعی می‌پردازند جز بزرگانی که هنوز جهانیان ایران را در کنار نام آنها می‌‌شناسند! گویی فراموش کرده‌ایم عطار و دیگر بزرگان به همه روزهای‌مان تعلق دارند نه یک روز!

سهم کوچک سالک هفت شهرعشق!
دکتر محمدرضا راشد محصل: پژوهش‌هایی که درباره‌ی عطار شده است، کافی نیست

دکتر محمدرضا راشد محصل عضو هیأت علمی دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد گفت: پژوهش‌هایی که در زمینه عطار شده است، کافی نبوده و شناختی که ما از عطار داریم، بیش‌تر بر مبنای توصیف‌هاست.

شاخصه عرفان در شعر عطار عبارت از عشق عرفانی همراه با درد عشق است؛ همان‌طور که در شعر خود می‌گوید، "قدسیان را عشق هست و درد نیست/ درد را جز آدمی در خورد نیست".

عطار درد را شایسته انسان می‌داند؛ نه فرشتگان که روح مجرد هستند و به نظر او، عشق بدون درد تمام نبوده و عشق توأم با غم و درد، کمال‌بخش عشق عرفانی است.

دکتر راشد محصل شاخصه‌ عرفان را صرف نظر از جنبه‌های عرفانی آن در تمام شؤون زندگی انسان‌ها تأثیرگذار دانست و گفت: کار عاشقانه با کار موظف متفاوت است؛ کار عاشقانه معمولا از ته دل و به بهترین شکل انجام می‌شود؛ اما کار موظف فقط گذراندن وقت بوده و به ظاهر انجام کار است و انگیزه‌ای به این اهمیت در میان انگیزه‌های انسانی برای کار کردن وجود ندارد.

عطار عارفی است که بیم از خدا او را سخت رنج می‌دهد و این موضوع در تمام وادیات منطق‌الطیر از جمله وادی طلب، عشق و استغنا دیده می‌شود؛ در حالی‌که در مولوی چنین چیزی وجود ندارد و اشتیاق و شور او را انگیزه می‌دهد. تفاوت این دو حالت نیز تفاوت دیدگاه عطار و مولوی را در زمینه حالات و مقامات به خوبی نشان می‌دهد.

به دو دلیل تمثیل‌های کوتاه و بلند در آ‌ثار عطار وجود دارد؛ نکته اول طبیعت انسان است که با تمثیل، بهتر خو گرفته است تا موعظه و پند؛ لذا تأثیر سخن در قالب حکایت بیش‌تر است. نکته‌ دوم این است که اصولا مسائل معنوی که در بحث عارفان وجود دارد، سنگین‌تر از مسائل ساده اجتماعی است؛ بنابراین این اهمیت را بیش‌تر می‌توان در قالب تمثیل جانشین کرد.

عطار عارفی است که بیم از خدا او را سخت رنج می‌دهد و این موضوع در تمام وادیات منطق‌الطیر از جمله وادی طلب، عشق و استغنا دیده می‌شود؛

راشد محصل در پایان یادآور شد: متأسفانه با وجود تمام کارهایی که اخیرا در این زمینه انجام شده است، هنوز تحلیل‌های لازمی که باید از شعر او شود، انجام نشده و باز هم جای کار دارد؛ به همین دلیل باید اندیشه او، روش کاری، تقسیم‌بندی‌ها و نظرات او از مسائل عرفانی به صورت تحلیل درآید.

دکتر محمد تقوی: عطار در مهم‌ترین مرحله‌ی تکامل عرفان فارسی است

دکتر محمد تقوی عضو هیأت علمی دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی گفت : عطار از بیان نمادین و رمزگونه برای طرح مباحث فلسفی و عرفانی بهره گرفته است.

عطار در مهم‌ترین مرحله تکامل عرفان فارسی قرار دارد که بر شاعران پس از خود بویژه مولوی بسیار تأثیر گذاشت. او با شاعران و عارفان روزگار خود و احوال آن‌ها آشنایی داشته و متقابلا سبک زندگی و حالات آنان بر شعر و اندیشه عطار تأثیر گذاشته است.

سهم کوچک سالک هفت شهرعشق!

پس از شعر سنایی، دومین شعر برجسته عرفان فارسی، شعر عطار است و عطار از بیان نمادین و رمزگونه برای طرح مباحث فلسفی و عرفانی بهره گرفت است و در پیش‌برد شعر عرفانی سهم عظیمی دارد.

این سه شاعر توانمند یعنی سنایی، عطار و مولوی یکدیگر را تکمیل می‌کنند و مولانا نیز بیان داشته است که در عرصه شعر و عرفان وام‌دار سنایی و عطار است.

دکتر تقوی در خصوص سبک شعر عطار اظهار کرد: عطار شاعری است که بر شاعران پس از خود بسیار تأثیرگذار بوده است و سبک خاص خود را دارد که زبان او را از سایر شاعران متمایز می‌کند. او در عروض شعرش تابع قوانین عصر خود نبوده و هنجارشکنی در شعرش مشاهده می‌شود.

عطار بسیاری از کلماتی را که در لهجه نیشابوری تلفظ می‌شده است، وارد شعرش کرده و همچنین چون به حرفه عطاری اشتغال داشته است. برخی از اصطلاحات این حرفه در شعرش دیده می‌شود و این‌گونه است که سبک شعری عطار متمایز می‌شود.

منطق الطیر عطار از برجسته ترین آثار عرفانی است. منطق‌الطیر به لحاظ پختگی اندیشه و گوناگونی افکار بسیار حائز اهمیت است. منطق‌الطیر گزارشی است از سفر پرندگان به سوی سیمرغ و دشواری‌ها و مشکلاتی که برای آن‌ها پیش می‌آید و برخی از آنان از ادامه راه انصراف می‌دهند و سرانجام سی مرغ به مقصد می‌رسند و این منظومه بهترین اثری است که سیر و سلوک عارفانه را نشان می‌دهد. این کتاب شگرف نشان‌دهنده تخیل شگفت‌انگیز عطار است و متنی است که چگونگی سیر و سلوک یک عارف را به طور کامل بیان می‌کند و کم‌تر اثری است در ادبیات فارسی که این‌چنین ساختار کاملی دارد و این اثر از ظرایف آموزش‌های عرفانی برخوردار است.

فرآوری: مهسا رضایی

بخش ادبیات تبیان


منابع: تهران امروز، خبرگزاری دانشجویان ایران